کتاب زندگانی من و روزگار سخت
معرفی کتاب زندگانی من و روزگار سخت
کتاب زندگانی من و روزگار سخت نوشتهٔ جیمز تربر و ترجمهٔ محمد هدایتی است. انتشارات ناهید این خودزندگینامهٔ طنز را منتشر کرده است.
درباره کتاب زندگانی من و روزگار سخت
کتاب زندگانی من و روزگار سخت حاوی یک خودزندگینامهٔ طنز و مجموعهای از حوادث طنزآمیز پر آبوتاب از دورۀ تازهجوانیِ جیمز تربر و ماجراهای غریب خانوادۀ نامتعارف او است. این نویسنده در توصیف یک ماجرا بهمنظور افزودن چاشنی خنده از این شاخ به آن شاخ میپرد و حوادث غریبی را نقل میکند که بر شگفتی رویدادها و شخصیتها پرتو میافکند. ارنست همینگوی، تی.اس. الیوت، آگدن نَش و دوروتی پارکر از ستایشگران سرسخت این کتاب بودهاند. جیمز تربر را که ملقب به «میراث آمریکا» است، بیشتر با داستانهای کوتاهش که عمدتاً در نشریۀ معتبر ادبی نیویورکر چاپ میشد و طرحهای کارتونی او میشناسند. از او بهعنوان دومین طنزپرداز بزرگ آمریکا، پس از مارک تواین یاد میشود. کتاب حاضر یک اتوبیوگرافی است که زندگی جیمز تربر را از کودکی تا پایان دانشگاه به تصویر میکشد؛ یک زندگی پر فرازونشیب که با بدبیاری های بسیاری همراه بوده و شاید همین بدبیاریها ذهن این مرد طناز را بر تخیلات معطوف ساخته است. او در زندگینامهاش از خانوادهٔ عجیبوغریب خود گفته و از پدربزرگ زمانپریش و غرق در خیالاتش، از برادران گاه شیطانش، از پدر نهچندان خوششانس و از مادر ذاتاً کمدینش. این کتاب ۱۰ فصل دارد.
خواندن کتاب زندگانی من و روزگار سخت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان طنز و قالب خودزندگینامه پیشنهاد میکنیم.
درباره جیمز تربر
جیمز تربر با نام کامل «جیمز گروور تربر» (James Grover Thurber) نویسنده و کارتونیستی آمریکایی است. این طنزنویس و هنرمند آمریکایی، ملقب به «میراث آمریکا»، در سال ۱۸۹۴ در شهر کلمبوس در ایالت اوهایو در آمریکا به دنیا آمد. او را پس از مارک تواین بهعنوان بزرگترین طنزپرداز آمریکا میشناسند. چشمهای این نویسنده در کودکی در تصادفی آسیب دید و بهتدریج ضعیف شد تا اینکه نابینا شد و در سال ۱۹۶۱ درگذشت. از او میراثی ارزشمند از نوولها و قصههای کوتاه فراوان به جا مانده است. اوج فعالیت نویسندگی او مصادف با دورهٔ بحران اقتصادی آمریکا (۱۹۲۹ – ۱۹۳۹) بود. اینکه چرا طنز تربر باتوجهبه وضعیت بینایی و شرایط جامعهٔ معاصرش، طنز سیاه نیست شاید به این مسئله بازگردد که او یک آمریکایی میهنپرست بود و در اعلامیهٔ استقلال آمریکا آمده که ناشادبودن یک خصیصهٔ غیرآمریکایی است و شادبودن اولین و مهمترین وظیفهٔ طبیعی آمریکاییها بهعنوان افرادی میهنپرست است. بسیاری از آثار جیمز تربر هجوآمیز است. آدمهای سرگشتهٔ آثار او با دلتنگی در جهانی توضیحناپذیر گام برمیدارند؛ آدمهایی که بهگونهای خندهآور با جهان خود در جدالند. در این آثار تشتت، حماقت و احساس پوچی که تمدن به انسانها میبخشد، دیده میشود. «زندگانی من و روزگار سخت» (خودزندگینامه) یکی از آثار او است.
بخشی از کتاب زندگانی من و روزگار سخت
«همهٔ دورهها و واحدها را در دانشگاه گذراندم اما از پسِ گیاهشناسی هیچوقت برنیامدم. چرا؟ بهاینخاطر که همهٔ دانشجویان گیاهشناسی میبایست چندین ساعت در هفته را در آزمایشگاه سپری کنند و با میکروسکوپ سلولهای گیاهی را نگاه کنند، من اما هیچوقت نتوانستم چیزی در این میکروسکوپها ببینم. حتی یکبار همسلولی را در میکروسکوپ ندیدم. این مسئله باعث عصبانیت استادم میشد. دور آزمایشگاه میچرخید، از پیشرفتهای دانشجویانش در کشیدن و ترسیم آنچه میدیدند کیفور بود، نمیدانم، من که سر درنمیآوردم، میگفتند ساختار جالبتوجهٔ سلولهای گیاهی است، تا اینکه میآمد سراغ من. من هیچی، آنجا ایستاده بودم و میگفتم «نمیتونم چیزی ببینم». دوباره با صبری بسیار شروع میکرد به توضیح اینکه چگونه هرکسی میتواند با میکروسکوپ ببیند، اینها را میگفت اما توضیحاتش همیشه با خشم و عصبانیت تمام میشد و مدعی بود که من هم میتوانم این سلولها را با میکروسکوپ ببینم اما خودم را به آن راه زدهام و وانمود میکنم که نمیتوانم. من هم معمولاً در جواب میگفتم که این کار [دیدن با میکروسکوپ] چیزی از زیبایی برای گلها باقی نمیگذارد». استاد هم، عصبانی، در جواب میگفت «ما تو این دوره کاری به زیبایی نداریم، تنها به اون چیزی میپردازیم که میشه اسمش را گذاشت مکانیک نورها.». من هم میگفتم «خب [باشد]، هرچی، من نمیتوانم چیزی ببینم».
«یکبار دیگر تلاش کن».
من هم چشمم را میگذاشتم روی میکروسکوپ و هیچی نمیدیدم، غیر از مادهٔ شیریِ محوی که گاهبهگاه دیده میشد ـ پدیدهای ناسازگار. «تو باید سازوکار منظم، پویا و بیقرار سلولهای گیاهیِ بهخوبی مشخصی را ببینی». بهش میگفتم که من چیزی میبینم شبیه مقدار زیادی شیر. از نظر او این امر نتیجه این بود که من میکروسکوپ را خوب تنظیم نکرده بودم، بنابراین شروع میکرد به دوباره تنظیمکردن میکروسکوپ برای من یا شاید هم برای خودش. من دوباره نگاه میکردم و باز فقط شیر میدیدم.»
حجم
۹۵۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۹۵۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه