تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب اخگر پردیس
معرفی کتاب اخگر پردیس
کتاب الکترونیکی «اخگر پردیس (سرگذشت واقعی اسکندر از کودکی تا پادشاهی)» با عنوان انگلیسی Fire from heaven نوشتهٔ «ماری رنولت» با ترجمهٔ «سهیل سُمّی» و به انتشار گروه انتشاراتی ققنوس، روایتی داستانی از زندگی «اسکندر مقدونی» را از دوران کودکی تا رسیدن به پادشاهی بازگو میکند. این اثر از مجموعهٔ «ادبیات جهان» در دستهٔ رمانهای تاریخی قرار میگیرد و با نگاهی موشکافانه به شخصیتها و فضای یونان باستان تصویری زنده از رشد و شکلگیری یکی از چهرههای مهم تاریخ ارائه میدهد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اخگر پردیس اثر ماری رنولت
کتاب «اخگر پردیس (سرگذشت واقعی اسکندر از کودکی تا پادشاهی)» به قلم «ماری رنولت» در سال ۱۹۶۹ میلادی و در ایران در سال ۱۳۸۲ منتشر شده است. این اثر با تکیه بر منابع تاریخی و تخیل نویسنده، زندگی «اسکندر مقدونی» را از سالهای نخستین کودکی تا دوران نوجوانی و آغاز پادشاهی روایت میکند. کتاب در فضای یونان و مقدونیهٔ باستان میگذرد و علاوهبر «اسکندر»، به روابط خانوادگی، مناسبات سیاسی، آیینها و باورهای آن دوران نیز میپردازد. «ماری رنولت» با جزئیات فراوان، فضای قصر، مناسبات قدرت، آموزش و تربیت شاهزادگان و نقش مادر اسکندر، «المپیاس»، را به تصویر میکشد.
روایت کتاب از زاویهدید سومشخص و با تمرکز بر احساسات، کشمکشهای درونی و رشد ذهنی و عاطفی «اسکندر» پیش میرود. در کنار روایت زندگی «اسکندر»، شخصیتهایی چون «فیلیپ» (پدر «اسکندر»)، «المپیاس» (مادر)، معلمان و دوستان او نیز نقش پررنگی دارند. کتاب «اخگر پردیس» در دورهای نوشته شد که علاقه به بازخوانی اسطورهها و شخصیتهای تاریخی با رویکردی انسانی و روانشناسانه رواج یافته بود و همین امر باعث شد تا اثر، علاوه بر جنبهٔ تاریخی، لایههایی از تحلیل شخصیت و روابط انسانی را نیز در خود داشته باشد.
خلاصه کتاب اخگر پردیس
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با کودکی «اسکندر» در قصر سلطنتی مقدونیه آغاز میشود؛ جایی که او با مار خانگیاش، مادرش «المپیاس» و پدرش «فیلیپ» زندگی میکند. «اسکندر» از همان ابتدا کودکی حساس، کنجکاو و متفاوت است و در میان کشمکشهای خانوادگی و سیاسی رشد میکند. رابطهٔ پیچیده و پرتنش میان پدر و مادرش نقش مهمی در شکلگیری شخصیت او دارد. «اسکندر» شاهد قدرتطلبی، جاهطلبی و گاه خشونت پدرش است و درعینحال، از مادرش چیزهایی دربارهٔ آیینها، اسطورهها و جادو میآموزد. کتاب به جزئیات تربیت «اسکندر»، آموزشهای سخت اسپارتی، درسهای یونانی و ارتباط او با معلمان و دوستانش میپردازد. در این میان، «اسکندر» با چالشهایی چون رقابت با خواهرش «کلئوپاترا» و فشارهای اجتماعی و خانوادگی روبهروست.
این روایتْ رشد ذهنی و عاطفی او را در بستر رویدادهای سیاسی و نظامی مقدونیه دنبال میکند؛ از مراسم مذهبی و آیینهای قربانی تا جشنهای سلطنتی و مذاکرات سیاسی. در طول داستان، «اسکندر» با مفاهیمی چون وفاداری، خیانت، قدرت، سرنوشت و مرگ آشنا میشود و بهتدریج از کودکی آسیبپذیر به نوجوانی بااراده و جاهطلب بدل میگردد. کتاب پایان باز دارد و به دوران پادشاهی «اسکندر» و آغاز مسیر فتوحات او اشاره میکند، بیآنکه وارد جزئیات این دوره شود.
چرا باید کتاب اخگر پردیس را خواند؟
این کتاب با روایتی داستانی و جزئینگر، زندگی یکی از چهرههای تأثیرگذار تاریخ را از زاویهای انسانی و ملموس بازگو میکند. «اخگر پردیس» نهفقط به وقایع تاریخی، بلکه به احساسات، تردیدها و کشمکشهای درونی «اسکندر» میپردازد و تصویری چندلایه از او ارائه میدهد. علاقهمندان به تاریخ، اسطورهشناسی و رمانهای شخصیتمحور میتوانند از این اثر بهره ببرند و با فضای یونان باستان و مناسبات قدرت آن دوران آشنا شوند.
خواندن کتاب اخگر پردیس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای تاریخی، دوستداران اسطورهها و شخصیتهای بزرگ تاریخ، کسانی که به تحلیل روانشناسانهٔ شخصیتها علاقه دارند و همچنین دانشجویان و پژوهشگران حوزهٔ تاریخ و ادبیات جهان مناسب است. همچنین برای کسانی که بهدنبال روایتی متفاوت از زندگی «اسکندر مقدونی» هستند، گزینهای خواندنی بهشمار میآید.
درباره ماری رنولت
«ماری رنولت» با نام اصلی «آیلین ماری چلنز» (Eileen Mary Challans)، نویسندهٔ سرشناس بریتانیایی بود که بیشتر بهخاطر رمانهای تاریخیاش با محوریت یونان باستان شناخته میشود. او در تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۰۵ در فارست گیت انگلستان به دنیا آمد و در ۱۳ دسامبر ۱۹۸۳ در شهر کیپتاون آفریقای جنوبی درگذشت. او زبان یونانی باستان را بهصورت خودآموز یاد گرفت و با علاقهای عمیق به تاریخ، اسطورهشناسی و فلسفهٔ یونان باستان بعدها به یکی از چهرههای شاخص در بازآفرینی ادبی این دوران تبدیل شد.
«ماری» پس از دانشگاه، مدتی بهعنوان پرستار کار کرد و در همین زمان شروع به نوشتن داستانهای عاشقانهٔ معاصر کرد، اما نقطهعطف زندگیاش در سال ۱۹۴۸ رقم خورد؛ زمانی که همراه با شریک زندگیاش، «جولی مولارد»، به آفریقای جنوبی مهاجرت کرد. «رنولت» همراه با شریک زندگیاش از حامیان اولیهٔ جنبش ضدآپارتاید در آفریقای جنوبی بود. آنها بهطور علنی با تبعیض نژادی، ممنوعیت کتابها و قوانین سانسور مقابله میکردند. «ماری رنولت» در دههٔ ۱۹۵۰، بهطور کامل به نوشتن رمانهای تاریخی روی آورد و این آثار با استقبال چشمگیر خوانندگان و منتقدان روبهرو شد. او بیش از هر چیز بهخاطر رمانهای تاریخیاش شناخته میشود از جمله «پادشاه باید بمیرد» (The King Must Die)، «آخرین جام شراب» (The Last of the Wine) و «اخگر پردیس». محور اصلی بسیاری از کتابهایش عشق، روابط انسانی و هویت جنسی بود. رمانهای او بهگونهای نوشته شدهاند که گذشتهٔ دور را بهشکلی ملموس و زنده در برابر چشمان مخاطب مجسم میکنند.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
«ماری رنولت» در سال ۱۹۶۱ ریاست شعبۀ کیپتاون انجمن جهانی نویسندگان را بر عهده گرفت. این انجمن به دفاع از آزادی بیان و حقوق نویسندگان میپرداخت. او در طول حیاتش و پس از آن تحسین منتقدان ادبی را برانگیخت. او نهتنها به عنوان نویسندهای پیشرو در حوزهٔ ادبیات تاریخی شناخته میشود، بلکه بهواسطهٔ شجاعت در بهتصویرکشیدن هویتهای ممنوعه و تاریخنگاری از زاویهای انسانی تأثیری ماندگار بر ادبیات قرن بیستم گذاشته است. آثار او بهویژه بهخاطر بازآفرینی دقیق و زندهٔ یونان باستان و پرداختن به مضامینی چون افتخار، شجاعت، زیبایی و عشق مورد تحسین قرار گرفتهاند.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
این کتاب توسط نشر «با هم» با ترجمهٔ «هادی عادلپور» در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است.
بخشی از کتاب اخگر پردیس
««یک گروگان، بازیچه سیاست. مگر من بودم که میان برادرانم عهد بستم؟ حال این را به رُخَم میکشی؟ من شانزده ساله بودم. آنها بیش از تو با من به ادب رفتار کردند. و هنر جنگیدن را به من آموختند. مقدونیه هنگام مرگ پردیکاس چگونه بود؟ مغلوب ایلیریان و چهار هزار سربازش شد. درهها در حال آیش بودند. مردم ما میهراسیدند و جگرِ پایین آمدن از تپهها را نداشتند. تمام آنچه داشتند گوسفندانی بود که از پوستشان جامه میبافتند و به تن میکردند و توان حفظ همین را نیز نداشتند. به زودی ایلیریان همه چیز را از آن خود میکردند. باردِلیس آماده میشد. حال میدانی ما چه هستیم و مرزهایمان تا کجا پیش میروند. از تبس و به کمک مردانی که از من یک سرباز ساختند، در مقام پادشاه نزد تو آمدم. خویشان تو نیز از این امر شاد بودند.»
پسرک که تنگ در آغوش مادرش بود حس کرد که مادرش عمیق و عمیقتر نفس میکشد. با چشمان بسته طوفانی ناشناخته را به انتظار بود که هر دم از ابرهای فرودست آسمان وزیدن میگرفت. پتو را در مشت میفشرد. خود را فراموش شده و تنها میدید.
و ابرها توفیدند. «آنجا از تو سرباز ساختند؟ دیگر چه؟» حس کرد دندههای مادرش از خشم منقبض میشود. «در شانزده سالگی به جنوب رفتی و در همان سن کشور از فرزندان نامشروع تو پر بود، گمان کردی آنها را نمیشناسم؟ آن بدکاره، آرسینو، همسر لاگوس، که جای مادرت بود، و بعد پلوپیداسِ بزرگ تمام آنچه را که تبس بدانها میبالد به تو آموخت. نبرد و پسرکان!»»
حجم
۵۲۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۲۲ صفحه
حجم
۵۲۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۲۲ صفحه