دانلود و خرید کتاب ایران بین دو کودتا داریوش رحمانیان
تصویر جلد کتاب ایران بین دو کودتا

کتاب ایران بین دو کودتا

انتشارات:نشر خاموش
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ایران بین دو کودتا

کتاب ایران بین دو کودتا نوشتهٔ داریوش رحمانیان است. نشر خاموش این کتاب آموزشی را روانهٔ بازار کرده است. در این اثر از آغاز دورهٔ قاجاریه تا پایان دورهٔ پهلوی با نویسنده همراه می‌شوید.

درباره کتاب ایران بین دو کودتا

کتاب ایران بین دو کودتا گزارش تحولات گوناگونی است که جامعهٔ ایرانی در فاصلهٔ میان دو کودتا از اسفند ۱۲۹۹ شمسی تا مرداد ۱۳۳۲ به خود دیده است. نویسنده نزدیک به دو دهه است که درس‌های مربوط به تاریخ قاجار و تاریخ معاصر ایران از مشروطه به بعد را در همهٔ سطوح در دانشگاه‌های کشور تدریس کرده است. کتاب حاضر بر پایهٔ درسگفتارهایی است که در کلاس‌های درس‌های یادشده و به‌ویژه کلاس درس تاریخ تحولات سیاسی و... در دانشگاه‌های تبریز و تهران و... ارائه شده است. مخاطب داریوش رحمانیان در این اثر، دانشجویان رشتهٔ تاریخ و به‌ویژه در مقطع کارشناسی هستند؛ هر چند دانشجویان تاریخ در مقاطع دیگر و دانشجویان رشته‌های نزدیک به تاریخ، به‌ویژه دانشجویان علوم سیاسی در درس‌های مربوط به تاریخ معاصر ایران نیز می‌توانند از آن بهره بگیرند.

خواندن کتاب ایران بین دو کودتا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران تاریخ معاصر ایران و به‌ویژه به دانشجویانی که باید تاریخ بخوانند، پیشنهاد می‌کنیم.

درباره داریوش رحمانیان

داریوش رحمانیان کوشککی در سال ۱۳۴۴ در بروجرد به دنیا آمد. او نویسنده و دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران است و نویسندهٔ کتابی تحت‌عنوان «جنبش مشروطه» است؛ کتابی که به عقیدهٔ برخی صاحبنظران، نگاه معتدلی به نهضت مشروطه دارد. این مدرس و نویسنده، دورهٔ کارشناسی تاریخ را در دانشگاه تبریز (۱۳۶۸)، دورهٔ کارشناسی‌ارشد را در دانشگاه شهید بهشتی (۱۳۷۲) و دورهٔ‌ دکتری را در دانشگاه تبریز (۱۳۸۱) گذراند. او در حوزهٔ تاریخ معاصر ایران و مسائل نظری تاریخ، پژوهش و تدریس می‌کند. کتاب آموزشی «ایران بین دو کودتا» یکی از آثار مکتوب او است.

بخشی از کتاب ایران بین دو کودتا

«با رفتن رضاشاه انسداد سیاسی برطرف شد و جامعه ایرانی مجالی دوباره برای تجربه آزادی و دموکراسی به دست آورد. همان گونه که اشاره شد هنوز رضاشاه در تهران بود که انتقادها از او و دوره دیکتاتوری آغاز شد و شگفت این‌که اینک کسانی که پیش از این یار و همراه و بلکه گوش به فرمان او بودند جلو افتاده و در انتقاد از او گوی سبقت از دیگران می‌ربودند. زمانهٔ دیگری شده و روزگاری نو فرارسیده بود و اینان می‌خواستند که با انتقاد از دیکتاتوری و بدگویی از رضاشاه جایگاه و پایگاهی برای خود در اوضاع و احوال جدید ایجاد کنند. به قول یکی از روزنامه‌نگاران آن روزگار بازار ناسزاگویی به رضاشاه بسیار گرم بود. مجلس که طبق قانون اساسی مشروطه مهمترین رکن حکومت و بالاترین مرجع اقتدار بود می‌خواست دوباره جایگاه قانونی خود را که رضاشاه از آن گرفته بود احراز کند. از اینجا کشاکش میان مجلس (قوهٔ مقننه)، دولت (قوهٔ مجریه) و سلطنت و دربار آغاز شد که تا سقوط دولت مصدق و آغاز دورهای دیگر از دیکتاتوری پس از کودتای ۲۸ مرداد ادامه یافت. در عین حال با سقوط رضاشاه مردم و احزاب و مطبوعات آزاد دوباره سر بر آوردند که هر یک به درجات و به نحوی از انحا در رقابت و نبرد قدرت میان مجلس و دولت و دربار در دههٔ ۲۰ ش نقش بازی کردند. از دیگر سوی اعمال نظر و نفوذ سفارتخانه‌های بیگانه که در دورهٔ رضاشاه موقوف شده بود بار دیگر از سر گرفته شد و به عنوان یک عامل بسیار مؤثر در نبرد قدرت و روند تحولات دههٔ ۲۰ ش ایفای نقش کرد. روحانیت و نیروهای مذهبی و همچنین ایلات و عشایر و سران آنان که با اعمال سیاست‌های ویژه دورهٔ رضاشاه در محاق رفته بودند دوباره وارد میدان شدند و هر یک در صحنه سیاست ایران دههٔ ۲۰ ش نقشی برعهده گرفتند.»

کاربر 67690
۱۴۰۳/۰۱/۱۷

کتاب بسیار خوبی می باشد که به طور دقیق وقایع را شرح میدهد

rezza
۱۴۰۳/۰۸/۲۹

لطفا به طاقچه بی‌نهایت اضافه اش کنید

سلطنت و دربار همچنین با سفارتخانه‌های امریکا و انگلیس پیوند مستقیم و بی واسطه داشتند و سهم آن سفارتخانه‌ها در تقویت نهاد سلطنت را، پس از تضعیف قدرت و موقعیت آن بر اثر سقوط و خروج رضاشاه، نمی‌توان نادیده گرفت.
red rose
بود. وزارت جنگی در دورهٔ رضاشاه نقش هماهنگ کردن فعالیت‌های دولت با خواست‌های مجتمع دربارارتش را داشت؛ اما پس از سقوط و خروج رضاشاه وزارت جنگ اهمیت خود را از دست داد و مرکز ثقل ارتش به ریاست ستاد ارتش منتقل شد که بیرون از کنترل مؤثر دولت بود. یکی از شیوه‌های شاه برای اعمال سلطه بر ارتش انتصاب متناوب افسران عالی رتب‌های که به دشمنی و رقابت با یکدیگر شهرت داشتند، به ریاست ستاد ارتش بود. در واقع محمدرضاشاه نیز همچون سلف خود از رقابت میان فرماندهان ارتش بهره می‌گرفت.
red rose
ارتش نیز که با نهاد سلطنت پیوستگی داشت ابزار و عامل مؤثر دیگری در دست شاه و دربار برای اعمال قدرت و دخالت در روند امور بود. ایدئولوژی باستانگرا برای رژیم پهلوی به عامل مشروعیت دهنده تبدیل شده و جایگزین مشروعیت مذهبی بود. همین ویژگی سبب ساز پیوند ناگسستنی رژیم و سلطنت پهلوی با ارتش و تشکیلات نظامی بود.
red rose
سلطنت با تکیه بر «توانمندی نهادی» خود می‌توانست بر موقعیت و سرنوشت همه نخبگان کشور تأثیر بگذارد. این عاملی بود که نقش تعیین کنندهای در جایگاه و موقعیت نهاد سلطنت و دربار داشت
red rose
قانون اساسی قدرت بیش از حد به مجلس داده شده بود و ترتیباتی برای انحلال آسان و مستقیم آن از سوی شاه در نظر گرفته نشده بود. هدف این بود که از زیاده روی‌های سلطنت جلوگیری شود و دولت (قوه مجریه) و همه امور دولتی نیز زیر نظارت قرار گیرد. فرض بر این بود که چنین مجلسی کانون همبستگی ملی و در برابر فشارهای داخلی و خارجی استوار خواهد بود. با این همه قدرت و اقتدار بیش از اندازه مجلس، ناتوانی و سستی دولت را در پی آورد.
red rose
اصلاحات دورهٔ رضاشاه اگرچه به تقویت و استواری بنیان‌های فرهنگی و اجتماعی ناسیونالیسم ایرانی انجامید؛ اما به بهای توقف رشد و توسعه سیاسی و سرکوب همه مظاهر آرمان‌های دموکراتیک انجام شد. شیوه حکومت او راه مدیریت مبتنی بر شایسته سالاری را مسدود کرد. قدرت سیاسی در دوره او به طور کامل از سوی دربار غصب شد. با سقوط او آرمان احیای مشروطه شکل گرفت و بر فضای فکری و سیاسی ایران چیره شد.
red rose
در تهران انجمنی به نام «انجمن نظافت» برپا شد که رسیدگی به وضع گرمابه‌ها را دستور کار خود قرار داد. بعضی از انجمن‌ها در زمینهٔ اموری چون سروسامان دادن به کفن و دفن مردگان و رسیدگی به وضع گورستان‌ها فعال بودند. برخی نیز در کار آبله‌کوبی کودکان کارهای چشمگیر و درخشان انجام دادند. افزون بر آن پاره‌ای از انجمنها در نشریات خود به تندی از اوضاع بهداشتی کشور انتقاد می‌کردند و خواستار رسیدگی جدی و فوری دولت به امور بهداشتی بودند.
red rose
مهم‌تر از همه این‌که در مدرسه دارالفنون پزشکی، داروسازی و جراحی مدرن مورد توجه قرار گرفت و معلمان و متخصصانی از ایتالیا و اتریش در این رشته‌ها به استخدام دارالفنون در آمدند و علاوه بر کار آموزش پزشکی و داروسازی مدرن به نگارش و چاپ چند کتاب خوب در آن زمینه‌ها نیز دست زدند. این نکته نیز گفتنی است که امیر در کنار توجه به اخذ و اقتباس علوم و فنون جدید - و از جمله پزشکی و داروسازی جدید - نسبت به میراث و داشته‌های قدیم و سنتی خودمان بی توجه نبود و غفلت نداشت. در کنار معلمان اروپایی که علم جدید را به شاگردان دارالفنون می‌آموختند، معلمان بومی نیز بودند که پزشکی سنتی ایرانی را آموزش می‌دادند.
red rose
از دوره فتحعلیشاه به بعد تعدادی مریضخانه و بیمارستان به‌وسیلهٔ هیئت‌های مبلغین مذهبی اروپایی و آمریکایی در پاره‌ای از شهرهای ایران برپا شد، اما در دوره صدارت امیرکبیر نخستین مریضخانه دولتی، که نخستین بیمارستان، به معنای جدید کلمه (و گذشته از پیشینه دراز و درخشان آن در مدنیت ایرانی- اسلامی)، در تاریخ جدید ایران است، به همراه یک داروخانه مخصوص برپا شد. برای جلوگیری از گسترش بیماری‌های مسری تدابیری اندیشیده شد. پزشکانی به ولایات فرستاده شدند. برای افزایش آگاهی توده مردم در زمینه امور بهداشتی گام‌هایی برداشته شد
red rose
پزشکی مدرن از اوایل دوره قاجار به این سو به تدریج به ایران وارد شد و توجه به بهبود و اصلاح وضعیت بهداشتی جامعه به درجات با اندیشه و عمل اصلاحی و ترقی خواهی ایرانیان پیوند خورد. در این زمینه دوره کوتاه زمامداری امیرکبیر - همچون دیگر زمینه‌ها به یک نقطه عطف واقعی بود. در دوره او آبله کوبی، که از روزگار فتحعلی شاه به ایران وارد شده بود، رواج یافت.
red rose
در کفالت وزارت معارف علی اصغر حکمت انجمن ملی تربیت بدنی ایجاد شد که یکی از اهداف و وظایف آن تعمیم ورزش در مدارس سراسر کشور بود.
red rose
یکی از اهداف اصلی سازمان پیشاهنگی تبلیغ و ترویج مرام میهن دوستی و شاه دوستی با شعار خدا، شاه، میهن بود. یکی دیگر از اهداف آن سازمان رواج ورزش بود. متجددین ایران از دهه‌ها قبل بر نقش بنیادین ورزش و تربیت بدنی در رشد و ترقی جوامع و ملتها تأکید می‌کردند و در روزنامه‌ها و جراید مقالات و گزارش‌هایی در این باره به چاپ می‌رساندند. در این زمینه باستان گرایان ایرانی بر اهمیت ورزش در ایران باستان و نقش آن در ترقی و تعالی ایرانیان باستان تأکید ویژه داشتند
red rose
هدف از مؤسسه وعظ و خطابه پرورش وعاظی بود که‌اندیشه‌ها و ارزش‌های مورد قبول رژیم را به ذهن توده مردم و به ویژه اکابر (بزرگسالان) القا کنند و در واقع در این باره مکمل کاری باشند که توسط وزارت معارف (آموزش و پرورش دربارهٔ کودکان و نوجوانان مدرس‌های صورت می‌گرفت. سازمان پرورش افکار نیز، که در واقع جانشین همان مؤسسه وعظ و خطابه شد، وظیفه داشت از راه برپایی آموزشگاه‌ها و جلسات سخنرانی اصول اخلاق، آداب مناظره و سخنوری، بهداشت، معنی و مفهوم ملیت و وحدت ملی را آموزش و ترویج دهد و در یاد آوری مفاخر و مواریث بزرگ و درخشان تاریخی و فرهنگی و تمدنی ایران و خدمات ایران و ایرانیان به تمدن بشری و نیز در راه مبارزه با خرافات و موهومات بکوشد.
red rose
پیشینه‌اندیشه برپایی موزه در ایران به سال ۱۳۰۳ ق باز می‌گردد. وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه درصدد برپایی موزه بود و خبر آن در روزنامه ایران نیز درج شد اما به جایی نرسید و در بوته اجمال ماند. در دورهٔ رضاشاه پس از لغو امتیاز حفاری آثار باستانی، که در عصر ناصری به فرانسویان داده شده بود، ارنست هرتسفلد رئیس مؤسسه آثار عتیقه شرق در آلمان در تیرماه ۱۳۰۶ ش به استخدام دولت ایران در آمد و اندیشه برپایی موزه پی گرفته شد. سرانجام به پیشنهاد علی اصغر حکمت، وزیر معارف وقت، کلنگ ساخت موزه ایران باستان در ۲۴ اسفند ۱۳۹۲ ش در بخشی از زمینه‌ای پارک شهر به زمین زده شد و چهار سال بعد در سال ۱۳۱۶ ش به پایان رسید. نقشه آن توسط آندره گدار فرانسوی تهیه شده بود.
red rose
انجمن آثار ملی در زمینه نگهداری، تعمیر، تجدید بنا و احداث آرامگاه‌های بزرگان علم و ادب ایران و تأسیس موزه و کتابخانه در کنار آن‌ها و همچنین در کار نشر رسالات و کتب پژوهشی ادبی و تاریخی کارهای مهم و بزرگی انجام داد.
red rose
تندروی‌هایی که سره‌خواهان در جعل و وضع واژه‌های فارسی در برابر واژه‌های بیگانه و تعصبی که در زدودن واژه‌های عربی به خرج می‌دادند پاره‌ای از دانشمندان و فضلای ایرانی را نسبت به آینده زبان فارسی، و خطرها و زیان‌هایی که از جانب جنبش افراطی سره‌نویسی متوجه آن شده بود، نگران و بیمناک کرده بود. آن جنبش با فرمان رضاشاه در سال ۱۳۱۲ ش اوج و شدتی بی سابقه گرفته بود و میدان را به دست کسانی سپرده بود که در ستیز با زبان و فرهنگ عربی تعصبی عجیب و غریب و در جعل واژه‌های جدید سلیق‌های زمخت و ناهنجار داشتند. تندرویها و شتابکاریها به‌اندازهای بود که علی اصغر حکمت، کفیل وقت وزارت معارف در کابینه فروغی، بخشنام‌های به همه وزارتخانه‌ها صادر کرد و نسبت به پیامدهای زیانبار آن هشدار داد.
red rose
شخص رضاشاه نیز در خصوص زبان فارسی تعصبی ویژه داشت و از روزگار پیش از پادشاهی، از زمان وزارت جنگ، به ضرورت اصلاح و تقویت زبان توجه داشت. چنان که بر پایهٔ مادهٔ ۵ حکم ۱۴ دی ماه ۱۳۰۰ ش پاره‌ای اسامی و اصطلاحات نظامی اروپایی رایج در زبان فارسی به اسامی و اصطلاحات فارسی و عربی تغییر یافت.
red rose
بند ناف دانشگاه ایرانی را با تقلید، سیاست، قدرت زدگی و ایدئولوژی زدگی بریدند. با این حال نمی‌توان و نباید از جنبه‌های مثبت و درخشان این پدیده مدرن و آثار و دستاوردهای پراهمیت آن در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی غفلت کرد. به ویژه باید به آثار و پیامدهای پیدایش قشر یا گروه اجتماعی جدیدی به نام دانشجو توجه کرد. قشر دانشجو در تحولات سیاسی دهه‌های ۲۰ ش و پس از آن نقش و تأثیر بسیار پررنگی داشت. اعتراضات دانشجویی از همان دورهٔ رضاشاه آغاز شد و دانشجویان توانستند در سال‌های ۱۳۱۳، ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ چند اعتصاب موفق را برپا کنند.
red rose
دانشگاه تهران با انگیزه‌ها و اهداف و خواسته‌های سیاسی، و نه صرفاً علمی و فرهنگی، پایه گذاری شد و شخص رضاشاه به دانشگاه فقط به عنوان ابزاری برای پرورش و تأمین نیروهای انسانی مورد نیاز برنامه‌های نوسازانه خود، که فراتر از آن به عنوان ابزاری برای کسب مشروعیت و جلب حمایت گسترده از رژیم خود نگاه می‌کرد.
red rose
نخستین بانک ایرانی به نام «بانک پهلوی قشون» در دولت رضاخان سردار سپه به تاریخ اردیبهشت ۱۳۰۴ ش تأسیس شد و بعدها به «بانک سپه» تغییر نام داد. همچنین پیش از سال ۱۳۰۵ ش «مؤسسه رهنی دولت ایران» از محل وجوه صندوق بازنشستگی کارمندان دولت به وجود آمد و تا سال ۱۳۰۷ ش زیر نظر وزارت مالیه بود و هنگامی که قانون اجازه تأسیس بانک ملی به مجلس پیشنهاد شد مؤسسه مزبور نیز از ملحقات و ضمایم بانک ملی پیش بینی شد و از سال ۱۳۱۸ ش به نام «بانک کارگشایی» نامیده شد.
red rose

حجم

۵۹۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۵۰۴ صفحه

حجم

۵۹۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۵۰۴ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان