کتاب با هر دو طرف مغزت بنویس
معرفی کتاب با هر دو طرف مغزت بنویس
کتاب با هر دو طرف مغزت بنویس نوشتهٔ هنریت کلاسر و ترجمهٔ سیمین موحد و ویراستهٔ آزاده فرزادفر است و انتشارات کتیبه پارسی آن را منتشر کرده است. تکنیکهای خارقالعاده برای آنهایی که مینویسند در این کتاب آمده است.
درباره کتاب با هر دو طرف مغزت بنویس
اکنون زمان نوشتن است. زمان ارائهٔ گزارش فرارسیده، شاید هم وقتش گذشته! ناشر، منتظر فصل بعدی کتاب است. رئیس، گزارش استراتژی را لازم دارد. دعوای حقوقی، بلاتکلیف مانده و منتظر خلاصه گزارش درخشان شماست. پس چرا شما ترجیح میدهید کار دیگری انجام دهید؟ چرا ناگهان دلتان میخواهد به کسی زنگ بزنید یا با کاغذهای روی میزتان بازی کنید؟ چطور ناگهان فکر کردید که باید تحقیقات بیشتری بکنید یا فکر کردید کاغذ تایپتان خیلی خوب نیست؟ چرا هر کلمهای که مینویسید به نظرتان اشتباه میآید و اصلاً چرا اینقدر صبر کردید؟
کتاب «با هر دو طرف مغزت بنویس» پاسخ همهٔ این پرسشها را دارد. اگر از تعلل در نوشتنِ آنچه که باید نوشته شود، خسته شدهاید، اگر فکر میکنید ایدهای درونتان دارید که بهخاطر عدم اعتمادبهنفسِ نوشتن، همانجا محبوس مانده، اگر ترفیع گرفتن را از خودتان دریغ میکنید، چون از نوشتن که لازمهٔ حرفهتان است، طفره میروید، پس خوشآمدید! اگر ذهنتان را به روی ایدههای این کتاب باز کنید، کلید نوشتن آسان و اعتمادبهنفس را در اینجا خواهید یافت.
هر جای نوشتن که هستید، چه نوشتن را دوست داشته باشید، چه از آن متنفر باشید، میتوانید بالاتر بروید. عادت کاریای که عملاً در تمام مشکلات مربوط به نوشتن وجود دارد، تمایل به نوشتن و ویرایش کردن همزمان است. این کتاب میخواهد به شما یاد بدهد که این دو کار را از هم جدا کنید. اول بنویسید؛ از سمت راست مغزتان برای سبک، ضربآهنگ و صدا استفاده کنید؛ یعنی برای آن حسی که میگوید انسانی دارد با انسان دیگری حرف میزند و بعد ویرایش کنید؛ یعنی از قابلیتهای سمت چپ مغزتان که به منطق، دستور زبان و ساختار ارج مینهد، استفاده کنید.
اضطراب نوشتن، چیز جدیدی نیست، اما سرانجام بهعنوان مشکلی که درمان دارد، تشخیص داده شده است. کتاب با هر دو طرف مغزت بنویس از اینکه صرفاً کمک کند تا مشکل آنی را حل کنید، فراتر میرود. این کتاب در شما تغییر ایجاد میکند و به شما یاد میدهد طوری بنویسید که هرگز تابهحال ننوشتهاید و به این ترتیب میتوانید بهترین و روانترین کارتان را خلق کنید.
این کتاب شما را توانمند میکند تا خوب بنویسید. به شما یاد میدهد طوری به کلماتتان شکل ببخشید تا تاثیر دلخواه را روی مخاطبتان داشته باشید. وقتی قدرت خلق کلمات را داشته باشید، این قدرت به تاثیر کلماتتان روی خواننده منتقل میشود.
خواندن کتاب با هر دو طرف مغزت بنویس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نویسندگان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب با هر دو طرف مغزت بنویس
«پروفسور جف مکنلی در داستان مصور کفش میگوید: «مافی، نوشتن آسونه! اول باید مطمئن بشی که یهعالمه کاغذ داری... مدادهای تیز... و ماشین تحریر. بعد پشت میزت میشینی و یه صفحه کاغذ توی ماشین تحریر میذاری... و اونقدر بهش زل میزنی تا جونت دربیاد و خون به پیشونیت بیاد».
نوشتن باعث نمیشود که پیشانیتان خون بیاید، بلکه صفحهٔ سفید کاغذ یا صفحهٔ خالی مانیتور، باعث اضطراب میشود. پس آن را با کلمات پر کنید. بهترین پادزهر مسئلهٔ مانع نویسنده، نوشتن است. موی سگی که گازتان گرفته، شفای آنیِ شماست. یادتان باشد کلید نوشتنِ سهل و آسان این است که نوشتن را از ویرایش، جدا کنید. نوشتن سریع یعنی اینکه بگذارید واژهها بیوقفه بیرون بریزند و در برابر انتقاد، اصلاح یا بازنویسی متوقف نشوند و این راه خوبی برای جلوگیری از انجام همزمان نوشتن و ویرایش است.
اگر همزمان با نوشتن، ویرایش هم انجام دهید، نتیجهٔ حاصله اغلب اوقات فاجعهبار است؛ فاجعه برای شما بهعنوان یک نویسنده و همچنین برای خوانندهٔ اثرتان. تکههای ارغوانی در متن، ناشی از قلم بیمانع است. بنویسید و بعداً برگردید اصلاح کنید. بعداً یعنی وقتی وجه توالیگر وجودتان را دعوت میکنید تا جلو بیاید و تمام تکنیکهای دستور زبان و ساختار خوب را که از دوران مدرسه مشق کردهاید، به کار ببندد.
تندنویسی، گاهی نوشتن بیوقفه یا نوشتن آزاد نیز نامیده میشود. همانطور که از نامش پیداست این روش حاکی از نوشتن پشتسر هم بدون توقف، دوباره خواندن و ارزیابی کردن است. این یکی از راههای عقب نگهداشتن کالیبان (منتقد درونی) و آزادی عمل کامل دادن به آریل (الهامبخش درونی) برای بهرهبرداری از خلاقترین ایدههای شماست.
اگر تابهحال با یک گروه، تجربهٔ حضور در جلسهٔ اتاق فکر را داشتهاید، قدرت و انرژی خلاق ناشی از بیرون ریختن ایدهها را بدون ترس از تمسخر دیگران، میشناسید. اغلب اوقات بذر ایدههای بزرگ و کارآمد درون یک ایدهٔ مسخره، نهفته است.
عنصر اساسی ایدهپردازی آزاد (که سالها پیش به آن رسیدیم) باید بدون قضاوت باشد. هر کسی در گروه آزاد است که ایدههای غیرمحتمل و غیرعقلانی را بدون ترس از تحقیر یا تمسخر، مطرح کند. ماهیت آزاد و بازِ تبادل ایدهها، فضایی خلق میکند که ایدههای خوب در آن پرورش مییابد. درواقع ایدههایی متولد میشود که من تضمین میکنم اگر گروه اصرار نمیکرد که مدتی صبر کنید تا ارزش نهاییشان معلوم شود، هرگز مطرح نمیشدند. بنابراین روش تندنویسی مثل یک کنفرانس خصوصی است، مثل ایدهپردازی با حضور یک نفر است. تمام ایدههایی را که دارید، روی میز بریزید و به عضو منتقد قضاوتگر گروه (کالیبان وجودتان) بگویید فعلاً حرف نزند، دستکم الان دهانش را ببندد و قضاوتهایش را برای خودش نگهدارد.
به خودتان اجازه دهید برخی «مهملات» و هرچه را که به ذهنتان میرسد، بنویسید. بعداً از کیفیت بعضی از بخشهای نوشتهتان متحیر خواهید شد.»
حجم
۶۵۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
حجم
۶۵۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
نظرات کاربران
اصلن این کتاب رو توصیه نمیکنم. فقط یک ترجمه هست و روحی ندارد؛ محتوایش هم افتضاح هست. تا صفحه ۵۰ رفتم؛ ولی نثر کتاب، چیزی دندانگیر برای من نداشت.
به دلیل پیشنهاد مدرس دوره نویسندگی ، تصمیم گرفتم بخونم , ۵۰ صفحه گذشته و نویسنده متوهم ، همچنان هیجان زده مشغول خود ستایی و توصیف روند خارق العاده عرضه ی کتاب به قول خودش منحصر به فرد ، به