کتاب اعلامیه استقلال آمریکا
معرفی کتاب اعلامیه استقلال آمریکا
کتاب اعلامیه استقلال آمریکا نوشتهٔ دان ناردو و ترجمهٔ مهدی حقیقت خواه است و نشر ققنوس آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب اعلامیه استقلال آمریکا
اعلامیه استقلال آمریکا از آن دست اسنادی است که پیامدها و تأثیرهای گوناگونی داشته و در تمامی طول سالیانی که از تصویب آن میگذرد مورد توجه بسیاری از محققان، به ویژه محققان غربی بوده است. کتاب حاضر نیز در فهرست آثاری قرار میگیرد که از نگاه مؤلف غربی به این پدیده پرداختهاند.
آبراهام لینکلن، در ۲۲ فوریه ۱۸۶۱، کمی پس از آنکه به عنوان شانزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده بر سر کار آمد، در «تالار استقلال» در فیلادلفیا یک سخنرانی ایراد کرد که در بخشی از آن گفت:
من هیچ گاه به لحاظ سیاسی احساسی نداشتهام که از نظرات ابراز شده در اعلامیه استقلال برنخاسته باشد. اغلب به زحماتی اندیشیدهام که افسران و سربازان ارتش در کسب این استقلال متحمل شدند. اغلب از خودم پرسیدهام که این چه اصل یا ایده بزرگی بود که این اتحاد (گروه ایالتها) را برای چنین مدت درازی استوار نگه داشته است.
وقتی مردی با چنان فراست و شرافت درخشان به یک سند سیاسی خاص چنین ابراز دین میکند، بیانگر عظمت آن سند و مؤلف آن است. لینکلن به راستی برای مردی که اعلامیه استقلال را نوشت، یعنی توماس جفرسون، ارج و احترام والایی قایل بود.
لینکلن میدانست انقلابی که باعث پیدایش ایالات متحده شد حاصل کوششی دستهجمعی بود، و نیازمند «زحمات» نه تنها «افسران و سربازان»، بلکه قانونگذاران، مغازهداران، کشاورزان، و بیشماری دیگران نیز بود. با این حال «اصل یا ایده بزرگ» پشت این انقلاب را یک مرد در چند ماده جاویدان بیان داشته است. جفرسون، در سندی که استقلال آمریکا را به جهان اعلام داشته بود، موفق شده بود جوهره اصلی آرزوهای انسان را برای آزادی، سلوک عادلانه، و خودمختاری بگنجاند. او با انجام دادن این کار، خود را به مثابه شخصیتی والا و مورد ستایش برای نسلهای آینده تثبیت کرد. لینکلن نیز به یقین از جهتی به جفرسون به همین گونه مینگریست ــ فراتر از صرفاً یک انسان، به مثابه یک نماد، شاید نماد آمریکایی نمونه. جالب آنکه بعدها زمانی فرا رسید که به خود لینکلن نیز به همین شیوه نگریسته میشد.
خواندن کتاب اعلامیه استقلال آمریکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید بدانید اعلامیه استقلال آمریکا چطور شکل گرفت و بر چه اساس است، این کتاب را حتما بخوانید.
بخشی از کتاب اعلامیه استقلال آمریکا
«وجه واقعگرایانهتر لینکلن قبول داشت که پدیدآورنده اعلامیه انسانی همانند دیگر مهاجرنشینان آمریکایی عصر خود بود. جفرسون تنها یکی از صدها قانونگذار مهاجرنشینی بود که میکوشیدند با سوءرفتار فزاینده دولت بریتانیا با مهاجرنشینها برخورد کنند. با این همه، اگر وظیفه تدوین اعلامیه به عهده یکی دیگر از این مردان گذاشته میشد، به طور قطع سند متفاوتی از کار در میآمد که شاید نقطه نظرهای آن تا حد قابل توجهی از کلیت کمتری برخوردار و کمتر به یادماندنی میبود.
پس، جفرسون چه جور آدمی بود؟ چه شرایط خاصی وجود داشت که جهانبینی او را شکل داد و این توانایی را به او بخشید که حقایق بنیادی همبستگی انسانی را در چند واژه و عبارت شورانگیز بیان کند؟ همان طور که به نظر میرسید منظور لینکلن بوده، هر گونه بررسی «اعلامیه استقلال» باید نخست مرد خاصی را مورد توجه قرار دهد که آن را نوشت و برای نسلهای بعدی نه تنها در ایالات متحده، بلکه در سرتاسر جهان، به چهرهای الهامبخش تبدیل شد.
هر چند توماس جفرسون در نوجوانی پدرش را از دست داد، آموزگارانی یافت که او را با سیاست و حقوق آشنا کردند.
جفرسون در ۱۷۴۳ در کشتزار شَدوِل که هزار جریب مساحت داشت و در ناحیه پشتی مهاجرنشین بریتانیایی ویرجینیا واقع بود، متولد شد. در دوران کودکی اُنس و الفت زیادی با پدرش، پیتر جفرسون، نقشهبردار پیشین، داشت. درگذشت ناگهانی پدر و آموزگارش در ۱۷۵۷، هنگامی که توماس تنها چهارده سال داشت، زندگی این نوجوان را در بیهدفی و کاهلی رها ساخت. جفرسون بعدها به یاد میآورد:
رها شده در یک دنیای عریض و طویل، یکسره در میان بیگانگان، بدون هیچ دوست یا سرپرستی که راهنماییات کند، و نیز چنان کم سن و سال و کمتجربه، با مخاطرات فراوان، و تازه حفظ امنیتت نیز باید به عهده خودت باشد.... وقتی به یاد میآورم که در چهارده سالگی تمام مراقبت و اداره خودم یکسره به عهده خودم بود... از این متحیر میشوم که برای جامعه به آدم بیارزشی تبدیل نشدم.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
نظرات کاربران
منبعی خوب برای درک قسمتی از تاریخ امریکا و استحکام پایه های قوی این دموکراسی بی نظیر در این کشور.