کتاب هوسرل
معرفی کتاب هوسرل
کتاب هوسرل نوشتهٔ متیسون راسل و ترجمهٔ مجید مرادی سه ده است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی شرحی بر آثار و اندیشههای «ادموند هوسرل». این اثر از مجموعهٔ «راهنمای سرگشتگان» از این انتشارات است.
درباره کتاب هوسرل
متیسون راسل در کتاب هوسرل شرحی از آثار و اندیشههای «ادموند هوسرل» را ارائه داده است. ادموند هوسرل در ابتدای قرن ۲۰ میلادی جنبشی فلسفی با نام «پدیدارشناسی» را بنا کرد. کار او تأثیر عمیقی بر نحوهٔ درک امروزین افراد از این سنت فکری داشته است. این کتاب دربردارند یازده فصل است و هر کدام از فصول به بررسی جنبهای مختلف از فلسفهٔ هوسرل میپردازد. فصل اول شامل یک معرفی از دیدگاه هوسرل و استدلالهای او علیه روانشناسیگرایی است. فصلهای بعدی به اصل فلسفه هوسرل اشاره دارند و به بررسی موضوعاتی مانند علوم ایدتیک، فلسفهٔ استعلایی، ساختار قصدیت، شهود مقولی، زمان آگاهی و اگو و خودبودگی میپردازند.
یکی از مفاهیم کلیدی که متیسون راسل در این کتاب به آن اشاره کرده است، نظریهٔ «قصدیت» هوسرل است. هوسرل معتقد بوه است که آگاهی همیشه همسو با نیات ما هدایت میشود. به گفتهٔ او، تجارب ما همیشه در ارتباط با اشیای موجود در جهان ساختار یافتهاند و از طریق این اعمال آگاهانه است که ما به شناخت و درک جهان پیرامون خود میرسیم.
خواندن کتاب هوسرل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ مدرن و علاقهمندان به سنت فسلفی پدیدارشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هوسرل
«گفتن اینکه آگاهی ابژهاش را «دارد»، یک چیز است [و] گفتن اینکه این «داشتن» به چه معناست، چیزی یکسر دیگر. چگونه باید این ابژۀ نوئماتیک که بعد از در گیومه گذاشتن ابژۀ واقعی باقی میماند، را به فهم آوریم؟ این [مسئله] مسلّماً یکی از دشوارترین جنبههای پدیدارشناسی هوسرل است و بسیاری از مفسران موشکاف را گرفتار کرده است. پیشنهاد من این است که میتوان این [مسئله] را در مسیر زیر، به بهترین نحو، به فهم آورد.
در نگاه نخست چنان به نظر میرسد که گویی ما در اینجا با دو [نوع] «ابژه» روبهروییم: نوعی ابژۀ واقعاً متعالی و نوعی «ابژکتیویتۀ - در گسترۀ - سوبژکتیویتۀ» شبه - متعالی؛ یعنی نوعی ابژۀ بیرون از آگاهی و نوعی تصورِ سوبژکتیو از آن ابژه که از تقلیل استعلایی جان به در برده است. حتی چنین به نظر میرسد که تمایزی اصطلاحشناختی برای این دوگانه [از سوی هوسرل] فراهم آورده شده است: «آن ابژهای که قصد میشود» (یعنی ابژۀ «ابژکتیو») در تقابل با «همان ابژه از آن جهت که قصد شده است» (نوئما؛ یعنی ابژۀ «سوبژکتیو») (LI II, Inv. V §۱۷, ۵۷۸). با این همه، هوسرل این مطلب را مردود میداند که اینجا دو [نوع] ابژه در کار است؛ یکی متعالی و دیگری حلولی. در واقع هوسرل این تفسیر را انحرافی ویرانگر میداند که از نو به تصورگرایی درمیافتد (Ideas I, §۹۰). اگر کسی بر این اصرار ورزد که ابژۀ قصدی (نوئما) و ابژۀ بالفعل را نا - اینهمان [با هم] بداند، آن گاه «به این دشواری خواهد افتاد که این گونه، دو واقعیت باید در ارتباط با یکدیگر قرار گیرند؛ حال آنکه فقط یک <واقعیت> حاضر و حتی ممکن است». با این همه، معاینۀ خودِ فعل ادراک نشان میدهد که من این شیء فیزیکی را ادراک میکنم، [یعنی] همان اُبژۀ طبیعت را؛ [برای مثال] آن درختِ در باغ را. [فقط] همین درخت و نه هیچ چیزی دیگر است که اُبژۀ بالفعلِ «قصدِ» ادراکی است. [در اینجا] درخت حلولی [به اصطلاح] دوم، یا حتی «تصویر درونی» آن درخت بالفعل که آنجا به نزد من استقرار یافته است، به هیچ وجه داده نشده است و پیش گذاشتن فرضیهای این [درخت حلولی دوم] به امری مهمل منجر میشود (Ideas I §۹۰, ۲۱۹).
به عبارت دیگر، ابژۀ بالفعل نمیتواند در تضاد با ابژۀ ادراکشده قرار گیرد؛ این دو یکی و هماناند. دقیقاً همان ابژۀ بالفعل است که نمود مییابد.»
حجم
۳۳۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه
حجم
۳۳۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه
نظرات کاربران
خوب بود