کتاب هیچ کجا و هیچ وقت ایرینا تاکماکوا + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب هیچ کجا و هیچ وقت

کتاب هیچ کجا و هیچ وقت

معرفی کتاب هیچ کجا و هیچ وقت

کتاب هیچ کجا و هیچ وقت با عنوان اصلی Счастливо, Ивушкин نوشتهٔ «ایرینا تاکماکوا» و ترجمهٔ «فرشته ساری» توسط گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است. این اثر در دستهٔ ادبیات کودک و نوجوان قرار گرفته و داستانی خیال‌انگیز و ماجراجویانه را روایت می‌کند که در آن دوستی، جدایی و مواجهه با ناشناخته‌ها محوریت دارد. این رمان برای نوجوانان نوشته شده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب هیچ کجا و هیچ وقت اثر ایرینا تاکماکوا

کتاب «هیچ‌کجا و هیچ‌وقت» رمانی برای نوجوانان است که در روستایی در روسیه و با الهام از فضای خیال‌انگیز و عناصر فانتزی نوشته شده است. داستان این کتاب در باب «ایووشکین»، پسربچه‌ای روستایی و اسب وفادارش به نام «لوشا» است که با تهدید جدایی از یکدیگر روبه‌رو می‌شوند. این جدایی بهانه‌ای می‌شود تا آن‌ها سفری جادویی به سرزمینی به نام «هیچ‌کجا و هیچ‌وقت» را آغاز کنند؛ جایی که زمان و مکان معنای معمول خود را از دست می‌دهد و شخصیت‌ها با موجودات سخنگو، حیوانات و عناصر طبیعت روبه‌رو می‌شوند. فضای داستان سرشار از نمادها و پیام‌های اخلاقی است و درعین‌حال دغدغه‌های کودکی، ترس از جدایی، دوستی و بلوغ را به تصویر می‌کشد. کتاب حاضر با زبانی داستانی و روایتی پیوسته، مخاطب را به دنیایی می‌برد که در آن مرز واقعیت و خیال محو می‌شود و هر اتفاقی ممکن است رخ دهد. گفته شده است که ای‍ن‌ اث‍ر ت‍رج‍م‍ه‌ای‌ اس‍ت‌ از زب‍ان‌ روس‍ی‌ از ک‍ت‍اب‌ «ب‍ه‌ س‍لام‍ت‌ ای‍ووش‍ک‍ی‍ن‌» که در سال ۱۹۸۳ میلادی منتشر شده است. «ایرینا تاکماکوا» (Irina‬ Tokmakova) نویسندهٔ این اثر است و آن را در سال ۱۹۹۱ میلادی روانهٔ بازار کتاب کرده است.

خلاصه داستان هیچ کجا و هیچ وقت

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان با معرفی «ایووشکین»، پسربچه‌ای روستایی آغاز می‌شود که متوجه می‌شود خانواده‌اش قرار است به شهر نقل‌مکان کنند و اسب محبوبش، «لوشا» دیگر جایی در زندگی جدیدشان نخواهد داشت. این نگرانی و ترس از جدایی، ایووشکین را به‌سمت تصمیمی جسورانه سوق می‌دهد؛ فرار همراه با لوشا به جنگل کبود. این دو شخصیت، در جنگل با خارپشتی سخنگو به نام «ویخورنیئی» آشنا می‌شوند که آن‌ها را به سرزمین «هیچ‌کجا و هیچ‌وقت» راهنمایی می‌کند؛ جایی که زمان متوقف است و همه‌چیز رنگ‌وبوی جادو دارد. ایووشکین و لوشا در این سرزمین با شخصیت‌های عجیبی مانند راکون رخت‌شوی، ماده‌گوزنی غمگین، باد سرد رازویگور و خرس خشخاش‌کار روبه‌رو می‌شوند. هرکدام از این شخصیت‌ها، ایووشکین و لوشا را با چالش‌هایی روبه‌رو می‌کنند که در آن‌ها باید شجاعت، مهربانی و وفاداری خود را ثابت کنند. آن‌ها در مسیر جست‌وجوی راه‌حل برای مشکل جدایی با پرندهٔ سیاه و خطرناک گاگانا مواجه می‌شوند. سرانجام ایووشکین با کمک «خواهر لت‌نیتسا» (الههٔ تابستان) درمی‌یابد که برای حل مشکلات باید به مهربانی و نور درون خود و دیگران اعتماد کند. این داستان با بازگشت ایووشکین و لوشا به خانه و تغییری در نگاه آن‌ها به زندگی و روابطشان به پایان رسیده است.

چرا باید کتاب هیچ کجا و هیچ وقت را خواند؟

این کتاب با خلق دنیایی خیال‌انگیز و سرشار از شخصیت‌های نمادین، به دغدغه‌های کودکی مانند ترس از جدایی، دوستی و بلوغ می‌پردازد. روایت ماجراجویانه و پر از اتفاقات غیرمنتظره، مخاطب کودک و نوجوان را به سفری درونی و بیرونی می‌برد که در آن ارزش مهربانی، شجاعت و اعتماد به دیگران برجسته می‌شود؛ همچنین این کتاب با زبان داستانی و فضاسازی خاص خود، فرصتی برای تجربهٔ دنیایی متفاوت و آشنایی با فرهنگ و اسطوره‌های روسیه فراهم کرده است.

خواندن کتاب هیچ کجا و هیچ وقت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این رمان روسی برای نوجوانان و کودکانی نوشته شده است که به داستان‌های فانتزی، ماجراجویی و روایت‌هایی با پیام‌های اخلاقی علاقه دارند. این اثر به والدین و مربیانی که به‌دنبال داستان‌هایی برای گفت‌وگو دربارهٔ دوستی، جدایی و رشد شخصی هستند، پیشنهاد می‌شود.

درباره ایرینا تاکماکوا

«ایرینا تاکماکوا» (Irina‬ Tokmakova) در ۳ مارس ۱۹۲۹ به دنیا آمد و در ۵ آوریل ۲۰۱۸ درگذشت. او نویسندهٔ برجستهٔ کتاب‌های کودکان، شاعر، نمایشنامه‌نویس و مترجم ادبیات کلاسیک کودک به زبان روسی در شوروی و روسیه بود. ترجمه‌های او از آثار «توو یانسون»، «آسترید لیندگرن» و «کنت گراهام» شهرت فراوان یافت. او برندهٔ «جایزهٔ دولتی فدراسیون روسیه در ادبیات کودک» و «جایزهٔ ادبی الکساندر گرین» بود. این نویسنده در مسکو و در خانواده‌ای فرهنگی زاده شد. در سال ۱۹۴۸ با مدال طلا از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد. از کودکی شعر می‌نوشت، اما به‌دلیل تردید در استعداد ادبی‌اش به رشتهٔ زبان‌شناسی روی آورد و در ۱۹۵۳ از دانشکدهٔ زبان‌شناسی دانشگاه دولتی مسکو فارغ‌التحصیل شد؛ سپس در مقطع تحصیلات تکمیلی زبان‌شناسی عمومی و تطبیقی ادامه داد و به‌عنوان مترجم فعالیت کرد. او با «لئو توکماکوف» (تصویرگر) ازدواج کرد و تنها فرزندشان، «واسیلی توکماکوف» نیز نویسندهٔ ادبیات کودک شد. نخستین ترجمهٔ ادبی «ایرینا تاکماکوا» مجموعه‌ای از ترانه‌های کودکانهٔ سوئدی بود که ابتدا برای پسرش آماده کرد و با تشویق همسرش در مجلات «تصاویر شاد» و «مورزیلکا» منتشر شد. اولین کتاب شعرش با نام «درخت‌ها» در ۱۹۶۲ میلادی منتشر شد. او در سمینارها و کنفرانس‌های بین‌المللی ادبیات کودک شرکت کرد و داور جایزهٔ «هانس کریستین آندرسن» شد. آثار اصلی او شامل مجموعه‌های شعری مانند «فصول سال» (۱۹۶۲)، «صدای کاج‌ها» (۱۹۶۶) و کتاب‌های داستانی همچون «هیچ‌کجا و هیچ‌وقت»، «دوردست، نیجریه» (۱۹۷۵) و «شاید صفر بی‌تقصیر است؟» (۱۹۸۴) است؛ همچنین او مترجم برجستهٔ آثار انگلیسی همچون «آلیس در سرزمین عجایب»، «باد در بیدها»، «وینی‌پو» و «پیتر پن»، آثار سوئدی چون «سفر شگفت‌انگیز نیلس هولگرسون»، «مومین‌ها و میکو»، «پسر من میکو» و نیز آثاری از زبان ازبکی به روسی بوده است.

این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟

«ایرینا تاکماکوا» (Irina‬ Tokmakova) در سال ۲۰۰۲ میلادی برندهٔ جایزهٔ بزرگ ادبیاتی «الکساندر گرین» شد. این جایزه به‌پاس مشارکت برجسته‌اش در ادبیات کودکانه به او اهدا شد؛ همچنین او در همین سال جایزهٔ دولتی فدراسیون روسیه در رشتهٔ ادبیات و هنر برای کودکان و نوجوانان را به‌خاطر نگارش کتاب «هیچ‌کجا و هیچ‌وقت» کسب کرد. «ایرینا تاکماکوا» در سال ۲۰۰۸ میلادی جایزه‌ای را از دولت روسیه در حوزهٔ آموزش و برای تهیهٔ مجموعه‌ای آموزشی در زمینهٔ زبان و خواندن ادبیات برای مدارس دریافت کرد. در دو دوره (۱۹۷۹ و ۱۹۸۲) موفق به دریافت دیپلم‌های افتخاری بین‌المللی به‌یاد هانس کریستین آندرسن شد؛ جایزه‌ای که برای ترجمه‌ها و آثار برجستهٔ ادبی کودکانه بین‌المللی اهدا می‌شود.

چه نسخه‌های دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟

این کتاب با ترجمهٔ «ف‍رش‍ت‍ه‌ س‍اری‌» در سال ۱۳۷۱ توسط نشر گ‍ردون‌ و نیز در سال ۱۳۸۳ توسط نشر آف‍ری‍ن‍گ‍ان‌ منتشر شده است.

بخشی از کتاب هیچ کجا و هیچ وقت

«درختان سیب شکوفه کرده بود. شکوفه‌های سپید و خوش‌باور روی شاخه‌های از هم گشوده تاب می‌خوردند و آرام زمزمه می‌کردند. زمزمه‌ای که به سختی شنیده می‌شد، به راحتی آهنگ گوشنواز آن قابل شنیدن نبود. پشت جنگل سیب، کلبه سپید کوچکی قرار داشت. ایوان و نرده‌های جلوی کلبه به رنگ سبز بود. از بالای پله‌های سبزرنگ ایوان خواهر لت‌نیتسا به استقبال آن‌ها می‌آمد. پیراهن سپید گشاد و بلندی بر تن داشت. صورتش سپید و گونه‌هایش به رنگ سرخ ملایمی، گل‌بهی بود. لبخند نوازشگرانه و پرمهری بر لب داشت. در او چیزی بود که فورا خاطرات صبح تابستان دهکده را زنده می‌کرد، وقتی که مه سبکی برفراز دریاچه شناور می‌شود، علف‌های شبنم‌آلود بی‌حرکت می‌ایستند، حاشیه جنگل به رنگ لاجورد در می‌آید و قطره‌ها آواز می‌خوانند و روی علف‌ها می‌چکند. و هوا روشن و روشن‌تر می‌شود، و از پشت جنگل، خورشید سیر خواب شده، درخشان، ملایم و مطبوع طلوع می‌کند.

ایووشکین فکر می‌کرد «راستی او کیست؟ شاید، او همان سپیده‌دم تابستان است؟»

خواهر لت‌نیتسا به آن‌ها سلام کرد: «دوستان عزیز! بفرمایید، خوش آمدید.»

لوشا پرسید: «من هم می‌توانم داخل شوم؟»

«البته، حتما، بیا تو لوشا و تو ایووشکین!»

ایووشکین پرسید: «تو واقعا اسم ما را می‌دانی؟»

خواهر لت‌نیتسا تعجب کرد: «خوب معلومه! همیشه باید اسم کسی را که با او حرف می‌زنی بدانی.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۳۴,۰۰۰
۵۰%
تومان