کتاب سرگذشت بازیگری در ایران
معرفی کتاب سرگذشت بازیگری در ایران
کتاب سرگذشت بازیگری در ایران بهقلم ابراهیم امینی را نشر افق منتشر کرده است. این کتاب تلاش میکند با زبان و لحنی ساده به بیان سرگذشت و سیر تاریخی بازیگری در ایران بپردازد.
درباره کتاب سرگذشت بازیگری در ایران
بازیگری چیست و از چه زمانی پا به عرصهٔ وجود گذاشت و افرادی به نام بازیگر شناخته شدند؟ انسانها پیش از اختراع سالنهای نمایش و تئاتر و تلویزیون چگونه خود را سرگرم میکردند؟ کتاب سرگذشت بازیگری در ایران میکوشد با بیان و لحنی سلیس و روان در کنار بهرهگیری از تصاویر به معرفی بازیگری و روشن کردن روند تاریخی رشد و تغییرات آن بپردازد.
خواندن کتاب سرگذشت بازیگری در ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به هنرهای نمایشی و نیز دانشجویان و هنرمندان رشتههای مرتبط با سینما و تئاتر از خواندن این کتاب سود خواهند برد.
بخشی از کتاب سرگذشت بازیگری در ایران
«فصل اول
آئین
شکار
آتشی بزرگ در دل شب زبانه میکشد. اهالی قبیله دور آن نشستهاند. هم گرم میشوند و هم جانوران درنده را از خود دور میکنند و زنده میمانند. جانوران درنده چند متر آنطرفتر منتظرند یا آتش خاموش شود یا اهالی قبیله خوابشان ببرد و آنها حملهشان را شروع کنند اما مگر این انسانهای اولیه خوابشان میبرد. خوابشان که نمیبرد هیچ، سر و صدایشان هم زیاد است. از بس پرانرژی و پرشروشورند هنوز زبانی مشترک شکل نگرفته و آواها و اصوات، سکوت شب را میشکند. به نظر میآید حیوانات امشب و شبهای دیگر چیزی کاسب نباشند. این آدمی که آنها میبینند نهتنها طعمه نمیشود از فردا صبح بلای جانشان میشود. بعضی از حیوانات بیخیال میشوند و عطای گوشت انسان را به لقایش میبخشند و میروند بخوابند اما آنها که صبورترند و به شببیداری عادت دارند جایی دور پناه میگیرند و با چشمان تیزبینشان به آدمها زل میزنند. میخواهند ببینند چه چیز جذابی برای آدمها وجود دارد که از خواب برایشان جذابتر است. میبینند آنها از خود سروصداهایی در میآورند و حرکات عجیبوغریبی میکنند. بعضی که شروشور بیشتری دارند بلند میشوند و بهطور هماهنگ و موزون بدنشان را تکان میدهند. حیوانات تابهحال چنین چیزی ندیدهاند و برایشان جذاب است. کمکم در شبهای بعد جانورانی که پای ثابت این سرگرمیهای قبیلهای شده بودند، چیزهای عجیبتری میدیدند؛ آنها میدیدند که شکل حرکتهای بیمعنی و بیمزه عوض شده بود. بعضی از افراد قبیله احتمالاً طبق قراری مشخص، چیزهایی روی صورتشان میگذاشتند که شبیه حیوانات میشدند و چند نفر در نقش شکارچی به دنبال آنها میدویدند و از آتش دور میشدند. تا اینکه در تاریکی شب و طبق قرار، جانور - بازیگر به خاک میافتاد و شکارچی بالای سرش حاضر میشد. حیوانات بیدار میدیدند کسانی که شبیه خودشان شده بودند در معرض مرگ قرار میگرفتند با آنها همذاتپنداری میکردند ناراحت میشدند و قطره اشکی میریختند! بعد از این تمرینهای شبانه در طول روز بازیگران نقش شکارچی سراغ حیوانات میرفتند. شبها حیوانات سراغ آدمها میآمدند و روزها آدمها سراغ آنها میرفتند. حیواناتی که شبهای قبل بیدار مانده بودند و تمرین و نمایشهای آدمها را دیده بودند شانس بیشتری برای زنده ماندن داشتند. چون از ماجرا باخبر بودند و این از خواص دیدن نمایش و بازیگری است. از طرف دیگر از دید آدمها آنها در این تمرینها خودشان را برای مبارزهٔ اصلی آماده میکردند و پیش از ورود به جنگ با حیوان یک بار بهطور ذهنی پیروزیشان را جشن میگرفتند چیزی مثل تمرین پیش از مسابقه. پس نمایش و بازیگری از همان ابتدا برای غلبه بر واقعیت سرد و خشن بیرون به کمک بشر آمد و او جهان را آنگونه که آرزو داشت در دنیای بازیهایش تجربه میکرد. شاید بتوان نتیجه گرفت که در این دوره نمایش، تقلید واقعیت نیست واقعیت، تقلید نمایش است. از همین زمان بشر بیآنکه بداند با «نقش» و تقسیم آن بین چند بازیگر مواجه بود شاید نقش مثبت و منفی نیز از همین زمان حضور داشتهاند.»
حجم
۱۰۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۱۰۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه