کتاب چگونه داروین بخوانیم
معرفی کتاب چگونه داروین بخوانیم
کتاب چگونه داروین بخوانیم نوشتهٔ مارک ریدلی و ترجمهٔ محمود رافع است و نشر نی آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعه «چگونه بخوانیمِ» نشر نی است.
درباره مجموعه چگونه بخوانیم
این مجموعه بر پایهٔ فکری بسیار ساده اما تازه استوار است. بیشتر کتابهایی که برای آشنایی مبتدیان با متفکران و نویسندگان بزرگ منتشر میشوند یا زندگینامههایی سروتهزده ارائه میکنند یا خلاصههایی فشرده از نوشتههای عمدهٔ ایشان، یا شاید هر دوی اینها. «چگونه بخوانیم» برعکس، خواننده را همراه با راهنماییهای نویسندهای کارشناس رودرروی خود نوشتهها میگذارد. نقطهٔ آغاز این کتابها این فکر است که برای نزدیکشدن به آنچه مدنظر یک نویسنده است باید به کلمههایی نزدیک شوید که او در عمل به کار بسته است و باید بیاموزید که آن کلمهها را چگونه بخوانید.
هر کتابِ این مجموعه بهنحوی به خواندن نوشتههای یک متفکر در محضر استادی کارآشنا میماند. هر نویسنده حدوداً ۱۰ قطعهٔ کوتاه از کارهای متفکری را برمیگزیند سپس موبهمو آن را حلاجی میکند تا اندیشههای محوریشان را بازنماید و بدینوسیله درهای ورود به کل یک جهان فکری را به روی خواننده بگشاید.
درباره کتاب چگونه داروین بخوانیم
داروین را چگونه باید بخوانیم؟ داروین چهرهای تاریخی است؛ چهرهای که زیستشناسی را دستخوش انقلابی عظیم کرد و تأثیری ژرف بر جایجای فرهنگ مدرن (نهفقط بر زیستشناسی، که بر فلسفه، علوم انسانی، الهیات، مهندسی نرمافزار، ادبیات، و هنرهای تجسمی) بر جای گذاشت. پس بیجا نخواهد بود اگر بخواهیم در نوشتههای داروین به دنبال درونمایههای بزرگِ اندیشهٔ بشری بگردیم. وانگهی، داروین ذهنی برتر است و لاجرم مطالعهٔ داروین، مستقل از نفوذ تاریخی وی، بسیار جذاب خواهد بود. او از تفکری وسیع بهره برده بود و تقریباً همیشه حرفی نو و الهامبخش برای گفتن داشت. پرداختن به چنین ذهن خلاقی یقیناً مایهٔ شعف خواننده است. خواننده خیلی زود میتواند شیوهٔ اندیشیدن او را دریابد. داروین مایل بود با جستوجوی دامنهٔ وسیع و شگفتانگیزی از منابع، تمام فاکتهای ممکن را گردآوری کند. او دوست داشت نظریهای عام و انتزاعی عرضه کند که ویژگیهای بنیادینِ سوژهٔ مورد علاقهاش را تبیین نماید. او با صداقت فکری بینظیر خود، نگاهی عمیق و دقیق به تمام مشکلات پیشِ رویش داشت.
داروین نویسندهای پرکار و جامعالاطراف بود. او نهتنها یکی از اثرگذارترین کتابهای تمام تاریخ بشریت، خاستگاه گونهها را نگاشت، بلکه افزون بر آن، به نگارش گسترهٔ وسیعی از کتب با موضوعاتی بسیار متنوع (از صخرههای مرجانی و صدف و کرمهای خاکی و گلهای ارکیده گرفته تا سفرنامهٔ کشتی بیگل و اتوبیوگرافی خودش) همت گماشت. مارک ریدلی در این کتاب عمدتاً به خاستگاه گونهها میپردازد و البته این کار به قیمت آن تمام میشود که نتواند به اندازهٔ کافی سایر کارهای داروین را پوشش دهد. همچنین در این کتاب، دومین اثر معروف او یعنی تبار انسان را نیز به بحث مینشیند و از ایدههای پیشگام داروین در کتاب بیان عواطف نیز بهره میبرد.
آیا ما باید داروین را از چشم یک مورخ مطالعه کنیم یا از نگاه یک دانشمند؟ شاید داروینِ دانشمند الهامبخشترین فردِ تاریخ برای محققانِ بعد از خود بوده و علم مدرن، بعد از داروین، از ریزترین و جزئیترین مشاهدات او به کشفیات فراوانی دست یافته باشد. خوانندگان از یک سو مایلاند بدانند که داروین در آن زمان چه میگفت و به چه میاندیشید؛ و اینکه آیا نظریههای او پس از ۱۵۰ سال تحقیقات بعدی همچنان صحتوسقمشان پابرجاست؟
خواندن کتاب چگونه داروین بخوانیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید کتابهای داروین را با پیشزمینه بخوانید و از برخی اصطلاحاتی که او به کار میبرد آگاه باشید، این کتاب را حتما بخوانید.
بخشی از کتاب چگونه داروین بخوانیم
«تنازع بقا پیامد ناگزیرِ گرایش موجودات زنده به ازدیاد خویش است. هر موجود، که در طول حیات طبیعیاش تخمها یا بذرهای متعددی تولید میکند، باید در دورهای خاص از زندگیاش، و در ماهها یا سالهایی خاص، تکثیر و تولیدمثلش از کار بیفتد و در خطر نابودی قرار گیرد؛ وگرنه، بر مبنای اصلِ افزایش تصاعدی، تعدادش بهسرعت آنقدر زیاد میشود که هیچ سرزمینی نخواهد توانست گنجایش و ظرفیت آن تعداد را داشته باشد. از اینرو، هرچه تعداد کل افراد تولیدشده بیشتر از تعداد افرادی باشد که احتمالِ زندهماندنشان هست، تکتک افراد مجبور خواهند بود برای بقای خود تلاش کنند؛ و این نزاع و تلاش اعم از نزاع با همگونههای خود، نزاع با افراد گونههای دیگر، و نزاع با شرایط فیزیکی حیات است. این همان آموزهٔ مالتوس است که با نیرویی چندگانه بر تمام گیاهان و حیوانات اِعمال میشود، زیرا در صورت عدم توقفِ تکثیر فوق، نمیتوان منابع غذایی را بهصورت مصنوعی افزایش داد یا مانع تولیدمثل حیوانات شد. اگرچه ممکن است برخی گونهها (با سرعتهای متفاوت) تکثیر شوند، اما این امکان برای همهٔ آنها وجود ندارد، زیرا جهان ظرفیتِ پذیرششان را نخواهد داشت.
این اصل هیچ استثنایی نمیپذیرد: تمام موجودات زندهای که بهصورت طبیعی با نرخ زیاد افزایش مییابند، اگر از بین نروند، در اندکزمانی زمین فقط پر از اخلافِ یک زوج خواهد شد.
اهمیت بیشائبهٔ این موضوع را میتوان با اشاره به این نکته نشان داد که ساختمان هر موجود زنده، به شیوهای بسیار بنیادین و در عینحال غالباً پنهان، با ساختمان سایر موجودات زندهای در ارتباط است که با آنها برای کسب غذا و زمین رقابت میکند، از دست آنها مجبور به فرار میشود، یا آنها را شکار خود میسازد. این نکته را میتوان بهوضوح در ساختمان دندانها و چنگالهای ببر یا قلابها و پاهای انگلی که به مو و بدن ببر میچسبد مشاهده کرد. اما در بذرهای پوشیده از کرک قاصدک و در پاهای صاف و پرزدار سوسک آبزی میتوان دید که این رابطه در وهلهٔ اول محدود به عناصر آب و خاک است. با اینحال، بیشک بذرهای قاصدک بیشترین وابستگی را به زمینی داشتهاند که مملو از گیاهان دیگر بوده است. از همین روست که بذرهای قاصدک میتوانند در سطحی وسیع توزیع شوند و روی زمینهای لخت و خالی جایی برای نشستن پیدا کنند. در سوسک آبزی، ساختار پاها کاملاً متناسب با فرورفتن در آب انطباق یافته است و به این موجود امکان میدهد تا با سایر حشرات آبزی رقابت کند، طعمهٔ خود را شکار نماید و از دست حیوانات دیگری که قصد شکارش را دارند بگریزد.»
حجم
۱۴۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
حجم
۱۴۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه