کتاب پسرخاله وودرو
معرفی کتاب پسرخاله وودرو
کتاب پسرخاله وودرو نوشتهٔ روت وایت و ترجمهٔ محبوبه نجف خانی است. نشر افق این رمان نوجوان را منتشر کرده است؛.
درباره کتاب پسرخاله وودرو
کتاب پسرخاله وودرو (Belle Prater’s boy) رمانی نوشتهٔ روت وایت است. این رمان برای نوجوانان نوشته شده و جوایز بسیاری را از آن خود کرده است. این اثر بهعنوان بهترین کتاب سال نوجوانان به انتخاب انجمن کتابخانههای آمریکا، کتاب برگزیدهٔ کودکان به انتخاب انجمن کتابخانههای آمریکا و بهترین کتاب داستانی از میان بهترینها به انتخاب انجمن کتابخانههای مدارس پنسیلوانیا برگزیده شده است. این رمان نوجوان که در ۲۳ فصل نگاشته شده، داستان پسری به نام «وودرو» است که مادرش ناپدید شده و برای ادامه ی زندگی، پیش پدربزرگ و مادربزرگش به ایالت ویرجینیا میرود. دختر خالهٔ او، «جیپسی» هم که زیباترین دختر شهر است پدرش را از دست داده است. این رنجهای مشترک موجب صمیمیت میان آنها میشود. چه ماجراهایی پیش روی آنهاست؟ این اثر را بخوانید تا بدانید.
خواندن کتاب پسرخاله وودرو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به نوجوانان دوستدار رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پسرخاله وودرو
«وودرو بیاعتنا بهنظر گارنِت، قصهاش را ادامه داد: «آن دختر زیبا با یک کشاورز ازدواج کرد، ولی او لایق آن دختر نبود. در حقیقت، او هیچ مردی را لایق خودش نمیدانست، دستِ کم توی آن دره. بعد، روزی سر و کلهٔ یک مرد زبانباز شهری به اسم لیون ۱۱۵ پیدا شد. او از دختر خواست که با هم فرار کنند. راستی، اسم ختر زیبا آلیو آن ۱۱۶بود. آلیو آن گفت فقط بهشرطی حاضر میشود با لیون فرار کند که او شوهرش را بکشد، چون مرد کشاورز دنبالش میآمد، پیدایش میکرد و به زور بَرَش میگرداند. پس با هم نقشه کشیدند که کشاورز را توی خواب بکشند.
ولی آن دو اصلاً خبر نداشتند که کشاورز بهطور اتفاقی نقشهٔ آنها را شنیده و میتوانید تصور کنید که چهقدر ناراحت شده بود. بنابراین، آن شب، وقتی آنها رفتند تا کشاورز را بکشند، او منتظرشان بود و با تفنگ شکاریاش هر دویشان را کشت. جسد لیون را برد و توی گودالی در یک معدن متروکه انداخت. اما دلش نیامد این کار را با آلیو آن هم بکند، چون او خیلی خوشگل بود و با اینکه با مرد کشاورز خیلی بدرفتاری کرده بود، اما او هنوز هم دوستش داشت. برای همین، آلیو آن را توی حیاط پشتی خانهاش، زیر علفها دفن کرد.
وقتی مردم دره دیدند آلیو آن پیدایش نیست، سراغش را از مرد کشاورز گرفتند و او به آنها گفت که آلیو آن به شهر سینسیناتی ۱۱۷ رفته تا به قوم و خویشهایش سر بزند. مردم برای مدتی قانع شدند، اما وقتی زمان بیشتری گذشت و آلیو آن به خانه برنگشت، مردم مشکوک شدند، بهخصوص که آن مرد شهری هم ناپدید شده بود. علاوه بر این، کشاورز از کاری که کرده بود، بدجوری عذاب وجدان گرفته بود. او مدام گریه میکرد و با هرکسی که حوصلهٔ شنیدن داشت، از آلیو آن حرف میزد.»
حجم
۱۴۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۱۴۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه