دانلود و خرید کتاب راز سایه: توان سرزندگی با تعبیری نو از داستان زندگی دبی فورد ترجمه فرناز فرود
تصویر جلد کتاب راز سایه: توان سرزندگی با تعبیری نو از داستان زندگی

کتاب راز سایه: توان سرزندگی با تعبیری نو از داستان زندگی

معرفی کتاب راز سایه: توان سرزندگی با تعبیری نو از داستان زندگی

«راز سایه: توان سرزندگی با تعبیری نو از داستان زندگی» نوشته دبی فورد(۲۰۱۳-۱۹۵۵) نویسنده کتاب‌های روانشناسی و سخنران انگیزشی است. دبی فورد، نویسنده‌ای‌ست که نامش در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز جا گرفته است. کتاب‌های او به بیست و شش زبان ترجمه شده‌اند و در دانشگاه‌ها و دیگر مراکز یادگیری و روشن‌نگری در سراسر جهان به کار می‌روند.

در این کتاب می‌آموزید که فقط دویدن در پی آموزه‌های معنوی نمی‌تواند شما را به موهبت‌های نهفته در سایۀ وجودتان رهنمون شود، بلکه رمز بهروزی در جاری کردن این آموخته‌ها در شط زندگی روزمره است. نویسنده در این کتاب از بلای جدیدی که گریبان‌گیر تمدن بشری شده است، سخن می‌گوید: عطش بی‌پایان چنگ انداختن به معنویت، بدون عمل کردن به آن! هنر دبی فورد در آن است که به نرمی راه برون‌رفت از این ورطه را نیز می‌نمایاند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

اگر می‌توانستم فقط یک وضعیت را در انسان‌ها تغییر بدهم، آن‌ها را از درد توان‌فرسای مظلوم بودن رها می‌کردم. اما مشکل این است که من قدرت آن را ندارم که هیچ کس را از هیچ چیزی از جمله مظلوم بودن آسوده کنم. فقط خود شما توان آسوده کردن خود را دارید. هر کسی را که دیده‌ام داستانی در بارۀ مظلوم بودن خود دارد. بیش‌تر ما کاستی‌هایمان را به گردن پدر و مادر خود می‌اندازیم، بعضی آموزگارمان را مقصر می‌شماریم و برخی همسران سابق، رهبران دینی، دوستان، پدربزرگ و مادربزرگ یا کسی را که مرتکب خلافی در رابطه با ما شده است. بیش‌تر ما احساس می‌کنیم در محل کار و خانه از ما سوءاستفاده می‌کنند، خدا ما را رها کرده است و به طور کلی در زندگی مظلوم واقع شده‌ایم.

معرفی نویسنده
عکس دبی فورد
دبی فورد
آمریکایی | تولد ۱۹۵۵ - درگذشت ۲۰۱۵

دبی فورد، نویسنده‌ی آمریکایی در حوزه‌ی کمک به خویشتن است که آثارش از پرفروش‌ترین کتاب‌های آمریکا محسوب می‌شوند. کتاب‌های فورد به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده‌اند. او همواره مردم را تشویق می‌کرد تا به جای دنبال کردن کمال، عیوب خود را بپذیرند. فورد ابایی از اینکه بگوید زمانی به مواد مخدر اعتیاد داشته است، نداشت و اغلب در کتاب‌هایش به مبارزه‌ی خود با سوء مصرف مواد مخدر اشاره می‌کرد که به دلایلی از جمله طلاق والدینش و احساس کافی نبودن، شدت گرفته بود.

elan
۱۳۹۹/۰۴/۰۲

این کتاب فوق العاده دوای درد هر آدمیه که از خودش ناامیده و دنبال خود واقعیش و راه گم شده ش میگرده واقعا عالی بود ممنون طاقچه

mary.sa
۱۴۰۰/۰۷/۰۳

تعجب میکنم که چطور مثل باقی کتاب های خودیاری معروف نیست فوق العاده کمک کننده بود

کاربر 6718837
۱۴۰۲/۰۳/۲۵

به نظرم برای هر انسانی واجبه که این کتابو بخونه بهترین کتاب هدایت زندگی و ارامش روان هست اول کتاب نیمه تاریک وجود رو بخونید بعد این کتاب واقعا به چنان ارامشی میرسید که هیچ گاه تجربش نکردید :)

mohebi
۱۴۰۲/۰۴/۱۴

ترجمه خوب نبود کلمات تکراری در یک جمله خیلی زیاد بود همین موضوع کتاب رو خسته کننده کرده بود ،ولی مطالب در کل قابل درک بود

من و شما جوینده هستیم و مسیری که می‌پیماییم، تجربۀ انسان بودن است. ما انتخاب کرده‌ایم که انسان باشیم و در این سفر باید بیاموزیم، رشد کنیم و خود را دریابیم. تجربۀ انسان بودن، ما را به گذر از داستان‌هایمان، هویت‌های دروغینی که به خود داده‌ایم و قلمروی عواطف و احساسات فرامی‌خواند تا ساز و کار انسان بودن را به گونه‌ای عمیق درک کنیم.
esrafil aslani
داستان‌های ما شامل مجموعه‌ای از عواطف، باورها و نتیجه‌گیری‌هایی هستند که در طول زندگی جمع‌آوری و با خود حمل کرده‌ایم. داستان‌های ما سنگین هستند، زیرا درون منیت ما سکنی دارند و منیت تقریباً همیشه جدی‌ست. منیت به ندرت سرشار از روشنی، مهر و بازیگوشی کودکانه بوده و بیش‌تر بر جنبه‌های منفی متمرکز است. همۀ داستان ما بر مبنای اگرها و شایدها و بایدها استوار است. داستان ما پر از درد و رنج‌ها، از دست دادن‌ها و تأسف‌هاست و فقط لایۀ نازکی از امید، آرزو و رؤیا روی آن‌ها را پوشانده است. نمایش‌نامۀ ما در یاد گذشته و تخیلات آینده اقامت دارد. هر فکر منفی‌ای در مورد گذشته که به ذهن ما وارد می‌شود، در داستانمان سکنی دارد و همین طور تمامی احساسات شکست و ناامیدی و تخیلات ما در بارۀ «روزی که این اتفاق نیفتد.» یا «وقتی که سرانجام به هدفم برسم.» نیز در داستانمان مستقر است. داستان ما به ندرت در لحظۀ حال - زمانی که ما فقط با آنچه که هست، هستیم - خود را نشان می‌دهد. داستان ما همچون سایه همه جا ما را تعقیب و حقیقت وجودمان را پنهان می‌کند. داستان ما هیچگاه دور از چشم ما نیست، اما فقط هنگامی قابل مشاهده است که در روشنایی بررسی شود.
Nesa Kh osh
اندیشه یکایک جنبه‌های من و زندگی‌ام بخش مهمی از ترکیب وجودم هستند و این امکان را به من می‌دهند که هدف الهی‌ام را تحقق بخشم.
sarah fazl
وقتی اصالت و شرافتم را درمی‌یابم، معجزه رخ می‌دهد.
معصومه نساجیان
اگر در زندگی به خواسته‌های خود نمی‌رسیم، شاید به این دلیل باشد که بیش‌تر از «خوشبخت بودن» به «مظلوم بودن» متعهد هستیم
mary.sa
«آخرین آزادی انسان این است که در هر شرایطی، نگرش خود را انتخاب کند.»
:)
تمامی درد و رنج‌های ما هدفی دارد! آن‌ها ما را آموزش می‌دهند، راهنمایی می‌کنند و خرد لازم برای اهدای هدیۀ‌مان به جهان را به ما می‌بخشند. بیش‌تر ما ناراحتی‌ها و زخم‌هایمان را بهانه می‌کنیم تا خودمان را تنبیه کنیم و اسیر و حقیر نگه داریم. اما هنگامی که رنج‌ها و نومیدی‌هایمان بررسی شوند و به عنوان ابزار آموزش ما به کار روند، درس‌های مقدس زندگی را که تنها راه آموختنش همین بوده است، به ما یاد می‌دهند.
Nesa Kh osh
«داستان شما» به هیچ رو حقیقت وجودتان را تعریف نمی‌کند. داستانتان بخش کوچکی از شماست که شما را در الگوهای تکراری اسیر می‌کند و مقدار عشق، آرامش درونی و موفقیتی را که می‌توانید دریافت کنید محدود می‌نماید. برای آن که بتوانید خود کاملتان را ببینید و شکوه حقیقی‌تان را مشاهده کنید، باید از داستانتان قدم به بیرون گذارید
7433sa
هر چه در جهان درونی احساس عدم توازن بیش‌تری کنیم، در جهان بیرونی بیش‌تر مانع برآورده شدن آرزوهای خود می‌شویم. وقتی از خودمان ناراضی هستیم، افراد و رویدادهایی را به سوی خود جلب می‌کنیم که نشانگر احساس ما نسبت به خودمان هستند. به یاد داشته باشید: جهان بیرون شما بازتاب جهان درونتان است. خلاف این مطلب نیز درست است: هنگامی که در درون متوازن هستیم، احساس می‌کنیم ارزش دریافت همۀ خواسته‌های خود را داریم. هر اندازه موارد نادرست و تسویه‌نشده در داستان‌هایمان داشته باشیم، به همان اندازه در اختیار همهمۀ جعبۀ سایۀ خود هستیم. تا وقتی اصالت و شرافت نداشته باشیم، خود را شایستۀ والاترین زندگی مورد نظرمان نمی‌دانیم.
Tahan
برای آن که آزاد باشم و بتوانم آن زن خاص و منحصر به فردی که هستم باشم، باید بی‌کرانگی الهی خود را در کنار ناچیزی انسان بودنم بپذیرم. باید این واقعیت را بپذیرم که من همه چیز و هیچ چیز هستم.
mghf
این کتاب همچون استاد راهنما شما را به خانه - به جایی که در اعماق وجودتان می‌دانید جای اصلی شماست - بازمی‌گرداند.
elan
یکم، ما در تلاش برای آن که کسی شویم، داستان زندگی خود را خلق می‌کنیم. دوم، داستانمان هدف منحصر به فرد ما در زندگی و راه رسیدن به آن را در خود دارد. سوم، راز بسیار مهمی در سایۀ داستان ما پنهان است. همین که این راز آشکار شد، از شکوه انسانیت خود شگفت‌زده می‌شویم.
کاربر ۷۰۹۰۱۷۹
بیش‌تر ما همچنان به زیر پا گذاشتن خودمان ادامه می‌دهیم و گمان می‌کنیم با شرکت در یک دورۀ دیگر، خواندن یک کتاب دیگر یا داشتن افکار پرنشاط می‌توانیم سرکوب خودمان را ندیده بگیریم و کاری در این باره انجام ندهیم. تا وقتی یاد نگیریم که خودمان را زیر پا نگذاریم و بی‌ارزش نشماریم، کتاب‌های خودیاری، مراقبۀ هرروزه یا مرید شدن کمکی به ما نمی‌کند.
MAHDI
هر وقت آماده هستید، چشمانتان را ببندید و پنج نفس عمیق و آرام بکشید. تنفستان را برای آرام کردن بدن و ذهن خود به کار بگیرید. پرسش‌ها را یکی یکی بخوانید. سپس چشمان خود را ببندید و بگذارید از اعماق وجودتان پاسخی بیرون بیاید. پس از دریافت پاسخ هر پرسش، چشمانتان را باز و پاسخ را در دفتر خود یادداشت کنید و سپس به پرسش بعدی بپردازید.
معصومه نساجیان
زخم‌های عاطفی‌مان نمی‌گذارند به خارج از داستان خود برویم، زیرا درد مانند دیواری نامریی ما را درون داستان حفظ می‌کند.
معصومه نساجیان
برای آشتی با داستان خود لازم است همۀ چیزهایی را که در گذشته برایمان دردناک بوده است تشخیص دهیم، درک کنیم و بپذیریم.
معصومه نساجیان
یکم، ما در تلاش برای آن که کسی شویم، داستان زندگی خود را خلق می‌کنیم. دوم، داستانمان هدف منحصر به فرد ما در زندگی و راه رسیدن به آن را در خود دارد. سوم، راز بسیار مهمی در سایۀ داستان ما پنهان است. همین که این راز آشکار شد، از شکوه انسانیت خود شگفت‌زده می‌شویم.
کاربر ۲۶۰۹۷۳۰
برای آن که بتوانیم خارج از داستان خود زندگی کنیم، باید زخم‌هایمان را التیام ببخشیم و با گذشتۀ‌مان به صلح برسیم. باید از درد پرده برداریم و کاستی‌ها و نقطه‌ضعف‌هایی را که با انسان بودن همراه هستند، بپذیریم. تا با آن کسی که هستیم و علت بودنمان در اینجا آشتی نکنیم و تا درس‌های شگفت‌آوری را که زندگی به ما یاد می‌دهد درک نکنیم، درون حقارت نمایش‌نامۀ شخصی خود گرفتار خواهیم بود.
mghf
این بازی، قابل بردن نیست. این یک دام است، هزارتویی‌ست که راه خروجی ندارد. ما روز و شب کار می‌کنیم و می‌کوشیم تا بهره‌برداری کنیم، نقشه بکشیم و راه‌هایی بیابیم تا در بازی «اگر فقط» برنده شویم. این بازی در تار و پود داستانمان تنیده شده است. این بازی به راه افتاده است تا ما را مشغول و گرفتار نگه دارد و نقطۀ مرجعی برای ایجاد هویت منفرد به ما بدهد. اگر حاضر به نگاه کردن باشیم، می‌بینیم این بازی فقط یک دام است که حقیقت را پنهان کرده و ذات حقیقی را پوشانده است. برای پایان دادن به این تقلا باید درک کنیم که بیش‌تر باورهای ما در بارۀ خودمان، داستان است.
mghf
ما وجود طبیعتاً الهی خود را کنار می‌گذاریم و دیوانه‌وار می‌کوشیم تا در هویت خود جا بگیریم. ما وجود الهی خود را فدای خودانگارۀ‌مان می‌کنیم. اما این خودانگاره - هویتی که به دنبالش می‌رویم - آن کسی نیست که ما هستیم، بلکه آن خود کاذبی‌ست که برای تعریف خود، آن را آفریده‌ایم.
mghf

حجم

۱۲۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۲۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
۱۶,۰۰۰
۵۰%
تومان