کتاب بدیهای خوب بودن، خوبیهای بد بودن
معرفی کتاب بدیهای خوب بودن، خوبیهای بد بودن
کتاب بدیهای خوب بودن، خوبیهای بد بودن، اثر دکتر جیمز هالیس به مخاطبان کمک میکند تا نیروهای درونیشان را بشناسند و بدانند در مواجهه با نیروهای منفی چه کارهایی از دستشان برمیآید؟
کتاب بدیهای خوب بودن، خوبیهای بد بودن را با ترجمهی روان از مرضیه مروتی در دست دارید.
دربارهی کتاب بدیهای خوب بودن، خوبیهای بد بودن
حتما برای شما هم پیش آمده است که با دیدن رفتاری عجیب و غریب از فردی که انتظارش را نداشتید، جا خوردید و اعتمادتان را به او از دست دادید. این اصلا بعید و دور از ذهن نیست که دیگران هم چنین حسی نسبت به شما داشته باشند. ممکن است خودتان آن فردی باشید که ناگهان کاری انجام میدهید که همه متعجب و انگشت به دهان میمانند. دلیلش چیست؟ حتما اگر به این موضوع فکر کنید پیش خودتان میگویید امکان ندارد چنین چیزی برایتان پیش بیاید! اما جیمز هالیس، اینطور فکر نمیکند. در حقیقت او معتقد است نیروهای زیادی در وجود ما مشغول یه کار هستند که افکار ما را میسازند. همان افکاری که منجر به انجام دادن یک اشتباه میشوند. اما چرا اینطور میشود؟ این همان چیزی است که کارل یونگ و بعد از او جیمز هالیس آن را سایه نامیدند. سایه در روان شماست که به زودی خواهد توانست از این سبک مسائل برای شما ایجاد کند و هیچ راه فراری هم وجود ندارد، زیرا روان شما پتانسیلی دارد که این اتفاقات ناخواسته را رقم میزند. اگر دوست دارید با ساز و کار سایه آشنا بشوید یا اگر از فکرهای دوگانهای که در سرتان است خسته شدهاید، راه درستی آمدهاید. جیمز هالیس این موضوع را در کتاب بدیهای خوب بودن، خوبیهای بد بودن میشکافد و با توضیحاتش شما را قانع میکند.
کتاب بدیهای خوب بودن، خوبیهای بد بودن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از طرفداران کتابهای روانشناسی هستید، کتاب بدیهای خوب بودن، خوبیهای بد بودن را حتما بخوانید. کتاب بدیهای خوب بودن، خوبیهای بد بودن برای علاقهمندان به مکتب یونگ هم کتابی خواندنی است.
دربارهی جیمز هالیس
دکتر جیمز هالیس مدرک کارشناسی خود را از کالج منچستر و دکترای خود را از دانشگاه دورو دریافت کرد. هالیس یک تحلیلگر یونگی است که سابقهی بیستوشش سال تدریس علوم انسانی در دانشگاهها و کالجهای مختلف را دارد. هالیس و همسرش در هیوستن تگزاس زندگی میکنند. او یک دفتر خصوصی مشاوره تحلیلی دارد و مدیر اجرایی مرکز آموزشی یونگ در هیوستن نیز هست.
بخشی از کتاب بدیهای خوب بودن، خوبیهای بد بودن
پرسشی که هیچیک از ما نمیتواند پاسخ دهد این است: «به من بگو نسبت به چه چیزی ناخودآگاه هستی؟» طبق تعریف، ما نمیدانیم چه چیزی را نمیدانیم. نمیدانیم چه چیزی در واقع ممکن است ما را بشناسد. با این همه، آنچه درباره خودمان نمیدانیم پایدار میماند و با ظرافت در ارزشها و انتخابهای ما راه مییابد. حتی اگر با این حقیقت روبهرو میشدیم که در چنگال انگیزهها و دستورکارهایی هستیم که متضاد با ارزشهایی هستند که به آنها اعتراف کردهایم، احتمالاً توجیه میکردیم که چرا آنگونه فکر میکردیم یا آنگونه عمل میکردیم. درواقع، یکی از مطمئنترین علائم دیوار دفاعی ما در برابر سایه خود همین دلیلتراشیها و توجیهات حاضر و آمادهای است که برای توجیه موضعمان در خصوص آن موضوع به سطح میآیند. چقدر انتقاد از گروههای مختلف افراد آسان است، مثلاً ممکن است یک نفر خبر نداشته باشد که بین عشقی که به جامعهاش دارد و نیز ارزشهای خیرخواهانهای که مدعیشان است و سودی که از احساس برتری عایدش میشود فاصلهای هست و میگوید: «آن آدمها اخلاق کاری ندارند.» شرلی چند کتاب روانشناسی خوانده و از تشخیص مشکلات دوستانش لذت میبرد. او وقتی احساس برتری میکند، احساس بهتری دارد. ادوینا مدعی ارتباطی ویژه با خداست و آزادانه به دوستانش در مورد نحوه زندگیشان توصیههایی ارائه میدهد. چارلز با دعوت از همکارانش به نهار منظوری دارد و به رئیسش سرنخهایی میدهد که سودآوریشان کم شده زیرا «مشکلاتی در داخل شرکت دارند». النا که نیروی پیشبرندهاش زخمهای گذشته است، از دوستانش بت میسازد و از آنها انتظارات بالایی دارد و وقتی آنها مدام «ناامیدش» میکنند فغان خیانت سر بر میآورد. او هرگز توجه نمیکند که خودش تنها فرد ثابت در تمام این روابط است.
حجم
۲۹۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۴ صفحه
حجم
۲۹۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۴ صفحه
نظرات کاربران
این کتابی هست ک به درد تمام ما ها در تمامی سنین میخورده امتحانش کنین حتما😺
این کتاب، از آن کتاب هاییست که بهتره بارها و بارها در دوره های مختلف زندگی خوانده بشود. کتابی نیست که از خواندن آن احساس شعف و شادی لحظه ای بکنید بلکه کتابی ست که مواردی را به خاطر انسان میاورد
محتوای کتاب غنی هست اما ترجمه خوب نیست ... خسته کننده است و اصلا روان نیست ...
این کتاب، کتابی است در مورد سایه که باید با تامل خوانده شود. مضمون این کتاب این است که انکار همه آن ویژگیهایی از خودمان که دوست نداریم باشیم، دوست نداریم مسئولیتش را بپذیریم و با آن روبرو شویم کمکی
کتاب مفیدی بود ،خصوصا اگر با تامل مطالعه شود