کتاب نتایج نوآوری باز
معرفی کتاب نتایج نوآوری باز
کتاب نتایج نوآوری باز؛ گذار از هیاهو و پرداختن به کسب و کار نوشتهٔ هنری چسبرو و ترجمهٔ سیدکامران باقری است و آریانا قلم آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب نتایج نوآوری باز
نوآوری باز چهارچوبی برای اهرمکردن پژوهش و توسعهٔ درونی با وارد کردن دانش بیشتری از بیرون، برای شتاببخشی و گسترش کسبوکار و مدل کسبوکار است. بسیاری از شرکتها در زیرساخت نوآوری خود و پایدارسازی آن سرمایهگذاری نمیکنند، چیزی که لازمهٔ کسب نتایج بهتر از نوآوری برای کسبوکار است. اینجا هم سازمان نباید فقط به دنبال آفرینش نوآوری باشد، بلکه باید انتشار نوآوری به واحدهای کسبوکار درونسازمانی و جذب آن در فرایندها و مدلهای کسبوکار آن واحدها را هم مورد توجه قرار دهد. کتاب نتایج نوآوری باز سعی میکند این موضوع را بسط و توضیح دهد.
این سه وجه نوآوری زیربنای مفهومی کتاب را تشکیل میدهند:
۱. آفرینش نوآوری: وجهی که سازمان از طریق آن به کشف و توسعهٔ محصولات، خدمات و فرایندهای تازه میپردازد.
۲. انتشار نوآوری: وجهی که این اکتشافات از راه آن در کل سازمان (یا جامعه) به حرکت درمیآیند، از آزمایشگاه تا بازار، از گروههای نوآور تا واحدهای کسبوکار.
۳. جذب نوآوری: وجهی که ورودیهای آفریده و منتشرشده را از سازمان (یا جامعه) دریافت میکند و آنها را به کار میگیرد، نوآوری را در واحد سازمانی و مدل کسبوکاری مینشاند که بتواند آن را به سرانجام برساند، مقیاس ببخشد و پایدار سازد.
کتاب از نوآوری شروع میکند و سپس بر نوآوری باز تمرکز میکند. در فصل ۱ به بررسی پارادوکسِ نمایی در آمریکا میپردازیم و شواهدی از این امر را در بسیاری از دیگر کشورهای پیشروی غربی ارائه میکنیم. در فصل ۲، به بررسی خود نوآوری باز بهمنزلهٔ فرایندی نو میپردازیم.
در فصل ۳، ما نقش علم باز و نوآوری باز در دانشآفرینی و بردن آن دانش به بازار را میکاویم. در فصل ۴، ما بر پایهٔ همان قواعد نوآوری باز، به بررسی عملکرد آن دسته از سازمانهای نوآوری میپردازیم که تلاش میکنند فرایندهای نوآوری خود را با واحدهای کسبوکارشان پیوند بزنند.
در فصل ۵، بر نوآوری برونسو بهعنوان شاخهای از نوآوری باز که کمتر مطالعه و عملیاتی شده تمرکز میکنیم. الگوی استارتآپ ناب را بهعنوان روشی مناسب برای پیادهسازی تفکر برونسو معرفی میکنیم. در فصل ۶، مشخص میکنیم که شرکتها چگونه میتوانند هم از دیدگاه درونسو و هم برونسو، همراهی مؤثرتری با شرکتهای استارتآپی داشته باشند. پرسش اصلی این است که مشارکت با استارتآپها باید چگونه باشد؟ بهویژه اگر قرار باشد شرکتی همزمان با تعداد زیادی استارتآپ مشارکت کند.
در فصل ۷ به بررسی کاربرد نوآوری باز در شهرهای هوشمند میپردازیم و روستایی دورافتاده در هندوستان را بهعنوان بستری نو برای نوآوری باز معرفی میکنیم. در فصل ۸، به کشورهای پیشرفته بازمیگردیم و برخی تجارب موفق شرکتها در کسب نتایج تجاری از نوآوری باز را بررسی میکنیم.
فصل ۹ و پایانی کتاب به بررسی نوآوری باز در چین مدرن میپردازد. چین با مدیریت شی جین پینگ، مسیری متفاوت با کشورهای غربی از یک سو و شوروی سابق از سوی دیگر را در پیش گرفته است. این امر پیامدهایی ژرف بر نوآوری داشته است و این فصل بر بررسی تنش میان نقش تعیینکنندهٔ بازار و نقش پیشروی حزب در افکار شی جین پینگ تمرکز میکند.
خواندن کتاب نتایج نوآوری باز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ مدیریت و کسبوکار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نتایج نوآوری باز
«در پی دانش رفتن، پیشینهای به اندازهٔ نسل انسان دارد، اما نهادهای متولی اکتشافات علمی، بعد از دوران روشنگری شکل گرفتند. پیش از آن، دانشگران بهصورت فردی و به پشتوانهٔ حامیان ثروتمند عمل میکردند و برخی دانشگاهها هم تازه شکل گرفته بودند. دانشگران منفرد انگیزهٔ فراوانی برای دانشاندوزی داشتند و دانشگاههای آن زمان هم بیشتر توان خود را صرف علوم انسانی میکردند (الهیات، مهمترین رشتهٔ دانشگاهها در قرون وسطی بود).
در دوران روشنگری، همزمان با انتقال دانشجویی از حامیان سلطنتی به طبقهٔ بسیار بزرگتر بازرگانان، دنیا شاهد رشد انفجاری تولید و انتشار دانش در نهادهای علمی بود. همین جابهجایی موجب افزایش شدید حجم دانش علمی تولیدشده و سرعت انتشار آن دانش در سطح جامعه شد. یک رخداد بسیار مهم، تشکیل جامعهٔ سلطنتی انگلستان در سال ۱۶۶۰ بود که از سال ۱۶۶۵ اقدام به انتشار مجلهٔ علمی تبادلات فلسفی در جامعهٔ سلطنتی کرد. جوامع دیگری بهسرعت در فرانسه (۱۶۶۶)، برلین (۱۷۰۰)، روسیه (۱۷۲۴) و سوئد (۱۷۳۹) سر برآوردند. تا سال ۱۷۰۰ بیش از ۳۰ مجلهٔ علمی منتشر میشد. تعداد این نشریات فقط یک قرن بعد با یک رشد انفجاری به بیش از ۱.۰۰۰ مورد رسید.
در این دوره از جوشوخروش فکری، هنجارهای علم نیز برقرار شد. یک تحلیل مهم از این هنجارها در کتاب جامعهشناسی علم نوشتهٔ رابرت مِرتُن آمده است. مرتن معتقد بود که علم پایهگذار هنجارهای رفتاری شد و همین هنجارها به رشد کمّی و کیفی دانش علمی کمک فراوانی کردند. وی مهمترین این هنجارها را چنین برمیشمرد:
- سیستم اشتراکی: بهاشتراکگذاری اکتشافات با دیگران که در آن، دانشگران برای کسب وجههٔ اجتماعی ناشی از بهاشتراکگذاری، قید مالکیت فکری را میزنند.
- جهانگرایی: ادعاها بر پایهٔ سنجههای جهانی ارزیابی میشوند و باید این امکان فراهم باشد که دیگران نیز تحت شرایط مشابه آنها را بازتولید کنند.
- بیغرضی: نگرش پژوهشگر مبتنی بر عینیت است؛ بهگونهایکه پژوهشگر همهجا به دنبال شواهد میرود، خواه چنین رفتنی برایش سود داشته باشد یا نداشته باشد.
- اصالت: دستاوردهای پژوهشی باید به شناختی تازه و نو منجر شوند.
- شکگرایی: همهٔ ایدهها در معرض موشکافی دقیق و ساختاریافتهٔ جامعهای هستند که کیفیت نتایج حاصل را تعیین میکند.»
حجم
۸۸۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۸۸۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه