
کتاب نجات محصول از تله تولید
معرفی کتاب نجات محصول از تله تولید
کتاب نجات محصول از تله تولید با عنوان اصلی Escaping the Build Trap نوشتهٔ ملیسا پری و ترجمهٔ رضا (جمشید) صادق توسط انتشارات آریانا قلم منتشر شده است. نویسنده در این اثر در باب چگونگی ارزش واقعی توسط مدیر محصول سخن گفته است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نجات محصول از تله تولید
کتاب نجات محصول از تلهٔ تولید اثر ملیسا پری، به بررسی و تحلیل حوزهٔ نوظهوری به نام «مدیریت محصول» میپردازد. این رشته که از تلاقی سه حوزهٔ کلیدی کسبوکار، فناوری و طراحی تجربهٔ کاربری شکل گرفته، رویکردهای مدیریتی خود را به شدت از روشهای مدیریت پروژههای نرمافزاری و دانش مربوط به راهاندازی و مقیاسدهی شرکتهای استارتاپی وام گرفته است. ظهور این رشتهٔ نوین را میتوان نتیجهٔ همزمانی دو پدیدهٔ مهم دانست: تحول اساسی در ابزارهای خلق ارزش برای مشتریان و پیوند روزافزون زندگی افراد با پلتفرمهای نرمافزاری و ابزارهای دیجیتال. به عبارت دیگر، در حالی که پیش از انقلاب دیجیتال، محصولات فیزیکی نقش اصلی را در ایجاد ارزش برای مشتریان ایفا میکردند، در سالهای اخیر پلتفرمهای نرمافزاری، محصولات دیجیتال و داراییهای ناملموس به محرک اصلی خلق ارزش برای مردم و منبع درآمد برای شرکتها تبدیل شدهاند. در این شرایط، بسیاری از سازمانها، اعم از بزرگ و کوچک، برای آنکه از گردونهٔ خلق ثروت از طریق محصولات دیجیتال عقب نمانند، به اتخاذ رویکردهای مدیریتی مبتنی بر فلسفهٔ تولید و بهبود مستمر روی آوردهاند. مدیران این شرکتها بر این باورند که تنها از طریق افزودن پیوسته ویژگیهای جدید به محصولات خود میتوانند جایگاه آنها را در بازار حفظ کرده و درآمد کسب کنند، اما این رویکرد اغلب منجر به اضافه کردن بیوقفه و بیهدف ویژگیهای جدید و کماثر به محصولات موجود میشود، مشکلی که ملیسا پری در این کتاب به تفصیل به آن پرداخته است. از این منظر، نجات محصول از تلهٔ تولید کتابی است که به چالشهای زمانهای میپردازد که مدیریت محصول بهعنوان یک رشتهٔ نوپا در حال رشد و بالندگی است. ملیسا پری در این اثر، با الهام از اصول تولید ناب، جنبش استارتاپ ناب و رویکرد مدیریتی تویوتا، راهکاری جامع و کاربردی برای جلوگیری از گرفتار شدن در چرخهٔ بیپایان تولید ویژگیهای بیفایده ارائه میدهد. پری استدلال کرده است که شرکتها باید تولید ویژگیهایی را که برای مشتریان ارزش ایجاد نمیکنند متوقف کرده و آنها را از فرآیند تولید خود حذف کنند. اتخاذ رویکرد افزودن مداوم ویژگیهای جدید، اگرچه در ظاهر پاسخی منطقی به رقابت در بازار به نظر میرسد، اما در نهایت شرکتها را در تلهٔ تولید گرفتار خواهد کرد.
کتاب حاضر کتاب راهنمایی برای رهایی از تلهٔ تولید است که با استفاده از مدیریت محصول به شیوهٔ عالی میتواند محقق شود. در این کتاب، خواهیم دید که معنای تبدیل شدن به سازمان محصولمحور چیست و چگونه میتوان سازمانی محصولمحور بود (شکل م-۱). این فرایند شامل چهار مؤلفهٔ اصلی است:
- ایجاد نقش سازمانی مدیر محصول با مسئولیتهای درست و ساختار مناسب.
- توانمندسازی مدیران محصول با استراتژیای که از تصمیمگیری مناسب پشتیبانی میکند.
- درک فرایند تعیین محصول برای تولید، از طریق آزمایشگری و بهینهسازی.
- پشتیبانی از تمام افراد از طریق سیاستهای سازمانی، فرهنگ سازمانی و پاداشهایی که امکان شکوفایی مدیریت محصول را فراهم میکنند.
چرا باید کتاب نجات محصول از تله تولید را بخوانیم؟
کتاب نجات محصول از تلهٔ تولید به دلیل برخورداری از پشتوانهٔ علمی و ارائهٔ راهکارهای کاربردی، جایگاه ویژهای در میان آثار مربوط به مدیریت محصول دارد و خواندن آن اهمیت فراوانی دارد.
خواندن کتاب نجات محصول از تله تولید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب به منبعی ضروری برای متخصصان محصول در شرکتها و استارتاپها است.
فهرست کتاب نجات محصول از تله تولید
بخشی از کتاب نجات محصول از تله تولید
«تیم دیگر هم بهسرعت درحال بررسی موضوع نگهداشت کاربران موجود بود. کریستا درحال تشریح یافتههای این تیم بود: «پی بردیم که فقط ۴۰% از کاربران بعد از شش ماه با ما میمانند. ما از صد نفری که اخیراً وبسایت را ترک کردهاند پیگیری کردیم و علت این کار را از آنها پرسیدیم، و ۹۰% آنها میگفتند که دیگر محتوایی که برایشان جالب باشد در وبسایت وجود نداشت. آنها حدود ده تا از کلاسهای ما را گذرانده بودند، اما در مورد روشهای جدید بازاریابی به اندازهٔ کافی اطلاعات پیدا نکرده بودند. تمام مطالب موجود روی وبسایت موضوعات رایج قدیمی بودند که آنها میتوانستند این موضوعات را هر جایی یاد بگیرند __و گاهی اوقات مجانی روی یوتیوب.»
اکنون ما با دو گروه از افراد مواجه بودیم __کاربران موجود و کاربران جدید__ که هردو مشکل مشابهی داشتند. آنها خواهان کلاسهایی بودند که در وبسایت پیدایشان نمیکردند و میزان محتواهای موجود آنقدر نبود که ماندن آنها در سایت را برای مدت بیش از شش ماه توجیه کند.
کارن پرسید: «میدانیم که به محتوای بیشتری نیاز داریم، اما چطور باید این محتوا را تأمین کنیم؟ آیا برای این کار استادان مناسب را در اختیار داریم یا باید آنها را جذب کنیم؟ استادانمان چقدر محتوا تولید میکنند؟» او در مورد آن بخش از کسبوکار که با استادان ارتباط داشت نگران بود و تصمیم گرفت که کریستا را مأمور بررسی این موضوع کند.
کریستا پس از تماس با استادان فهمید که آنها در زمینهٔ ایجاد دورههای آموزشی مشکل دارند. اکثرشان فقط یک دورهٔ آموزشی ایجاد کرده بودند، ولی بیش از نیمی از استادان فعلی میخواستند دورهٔ آموزشی دیگری ایجاد کنند اما نمیتوانستند. استادان دو مشکل داشتند: اولاً، استفاده از پلتفرم سخت بود و ثانیاً، آنها نمیدانستند که دانشجویان چه میخواهند. یکی از استادان به کریستا گفته بود: «اگر میدانستم دانشجویان به رسانههای اجتماعی علاقه دارند، قطعاً تدریسم را با این دوره آغاز میکردم.» گزینهها و اقدامات ابتکاری محصول رفتهرفته درحال پدیدار شدن بودند. بنابراین، تیم شروع به تجمیع این موارد ذیل سندی واحد کرد.»
حجم
۶۴۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۶۴۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه