دانلود و خرید کتاب نظریه کارها کلیتون ام. کریستنسن ترجمه محسن ربیعی

معرفی کتاب نظریه کارها

کتاب نظریه کارها؛ داستان نوآوری و انتخاب مشتری نوشتهٔ کلیتون ام. کریستنسن و تدی هال و کرن دیلن و دیوید اس. دانکن و محسن ربیعی و ترجمهٔ حدیث معظمی است و انتشارات آریانا قلم آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب نظریه کارها

کمتر کسی است که از اهمیت نوآوری در سازمان‌ها و کسب‌وکارهای امروزی مطلع نباشد. همه می‌دانیم نوآوری خوب است، می‌دانیم باید برای بقا دست به نوآوری بزنیم، سازمان‌ها هم معمولاً در معرض ایده‌های نوآورانهٔ بسیاری قرار می‌گیرند و تلاش می‌کنند آنها را پیاده‌سازی کنند، اما آنچه در واقعیت شاهدیم آن است که بسیاری از ایده‌ها شکست می‌خورند و پیش‌بینی‌ها محقق نمی‌شوند و در این میان منابع و امکانات زیادی به‌هدر می‌رود و سازمان‌ها با برداشت بعضاً اشتباه از عبارت‌هایی مانند «زود شکست بخورید و زیاد» به این مسیر ادامه می‌دهند.

کلیتون کریستنسن، استاد فقید دانشکدهٔ مدیریت دانشگاه هاروارد که به دلیل سال‌ها پژوهش و ارائهٔ مدل‌ها و نظریه‌های ارزشمند در حوزهٔ نوآوری در میان اهالی کسب‌وکار شناخته شده است، در یکی از آخرین فعالیت‌های خود نظریهٔ کارها را ارائه می‌دهد. او پس از نظریهٔ نوآوری برهم‌زننده، نتایج فعالیت‌ها و تجربه‌های خود در سازمان‌های مختلف را در کتاب نظریه کارها ارائه می‌کند. او و همکارانش در پژوهش‌های خود به این نتیجه می‌رسند که نظریه‌های پیشین به‌تنهایی پاسخ‌گوی نیاز سازمان‌ها نیست و نقشهٔ راه عملیاتی به شرکت‌ها نمی‌دهد. سازمان‌ها هنوز بیش از اندازه با تکیه بر بخت‌واقبال دست به انتخاب می‌زنند، درحالی‌که مسئلهٔ اصلیْ چرایی انتخاب و نحوهٔ انتخاب از میان ایده‌های مختلف است. بنابراین نیاز است ریشه‌ای‌تر و درعین‌حال عملیاتی‌تر به موضوع نوآوری توجه شود؛ اینکه بدانیم چه چیزی باعث می‌شود مشتری دست به انتخاب محصولی بزند و درک صحیح سازوکارهایی که منجربه این انتخاب می‌شود اساس نظریهٔ آنهاست.

عبارت نظریه شاید مخاطب را به‌سمت موضوعی دانشگاهی و انتزاعی سوق دهد اما نویسندگان اشاره می‌کنند که این نظریه علیت را بیان می‌کند و ابزاری برای تفکر است. اگر علت‌ها را بدانیم و اگر توان و روحیهٔ پرسشگری درست داشته باشیم دیگر مبتنی‌بر شانس دست به انتخاب نمی‌زنیم و می‌آموزیم که در مسیر توسعه و پیشرفت سازمان و محصول می‌توان از قبل پیش‌بینی کرد که مشتریان مشتاق چه چیزی هستند و با اندکی تغییر در فرایند ارائهٔ محصول توفیق حاصل می‌شود.

خواندن کتاب نظریه کارها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 این کتاب در سطوح مختلف موردنیاز مدیران و صاحبان کسب‌وکار، مدیران استراتژی، مدیران محصول و مدیران بازاریابی است و نوعی از بینش و تفکر را در سازمان ایجاد می‌کند که در تمام سازمان می‌تواند مفید باشد و همان‌طورکه نویسندگان در کتاب اشاره می‌کنند این مدل ذهنی و طرز تفکر و توجه به چرایی موضوع‌ها نه‌تنها در کسب‌وکار بلکه در تمام بخش‌ها و معادلات زندگی شخصی و حرفه‌ای و اجتماعی کاربرد دارد زیرا به خواننده کمک می‌کند به دنبال چرایی انتخاب‌هایش باشد.

بخشی از کتاب نظریه کارها

«چرا پیش‌بینی و البته تداوم‌بخشی به نوآوری این‌قدر دشوار است؟ چون پرسش‌های درست را مطرح نکرده‌ایم. به‌رغم موفقیت و کاربرد مستمر برهم‌زنندگی به‌مثابه مدلی برای واکنش رقابتی، این مفهوم به شما نمی‌گوید کجا به‌دنبال فرصت‌های جدید باشید و نقشهٔ راهی در اختیارتان نمی‌گذارد که بفهمید سازمان از کجا و چطور باید نوآوری کند تا رهبران فعلی را تضعیف کند یا بازارهای جدید بیافریند. اما نظریهٔ کارهایی که باید انجام شوند قرار است در این عرصه یاری‌تان کند.

چرا حفظ موفقیت این‌قدر دشوار است؟

این پرسش سال‌ها دل‌مشغولی‌ام بود. در اوایل دوران شغلی‌ام، این فرصت را داشتم که ابتدا در جایگاه مشاور در گروه مشاورهٔ بوستون و بعدتر در مقام مدیرعامل سازمان خودم، سی‌پی‌اس تکنالجیز، با بسیاری از سازمان‌هایی که دچار مشکل بودند از نزدیک همکاری کنم؛ سی‌پی‌اس تکنالجیز را همراه با تعدادی از استادان دانشگاه ام‌آی‌تی بنیان گذاشتیم تا، از مجموعهٔ مواد پیشرفته‌ای که توسعه داده بودند، محصولاتی تولید کنیم. لذا به‌تجربه شاهد بوده‌ام که چگونه گروه کثیری از افراد هوشمند نمی‌توانستند مشکلات سازمان‌هایی اسم‌ورسم‌دار را برطرف کنند. همزمان، شاهد اوج‌گیری شرکتی محلی در بوستون، به نام دیجیتال اکوئیپمنت کورپوریشن، بودم که به یکی از تحسین‌شده‌ترین شرکت‌های جهان بدل شد. در آن دوران، هر مطلبی که دربارهٔ علل موفقیت این شرکت نوشته می‌شد موفقیتش را همواره به ذکاوت تیم مدیریتی‌اش نسبت می‌داد. تا اینکه حدود سال ۱۹۸۸، این شرکت از بلندی به زیر افتاد و هر چه رشته بود، در اندک زمانی، پنبه شد. بعد وقتی مطلبی می‌خواندید که چرا دیجیتال اکوئیپمنت کورپوریشن این‌طور زمین‌گیر شد، باز هم همه‌چیز به ناتوانی تیم مدیریتی‌اش منسوب می‌شد، همان‌هایی که سازمان را می‌گرداندند و مدتی طولانی، اعتباری فراگیر برایش دست‌وپا کرده بودند.

مدت‌ها با خودم کلنجار می‌رفتم که «خدایا، چطور می‌شود آدم‌های باهوش ناگهان احمق شوند؟» خیلی‌های دیگر هم افول دیجیتال اکوئیپمنت کورپوریشن را همین‌طور تعبیر می‌کردند: همان تیم مدیریتی که زمانی این سازمان را بالا کشیده بود، ناگهان زمام امور را از دست داده بود. اما وقتی می‌بینید تقریباً تمام شرکت‌های تولیدکنندهٔ ریزکامپیوتر در جهان به همین شیوه زمین خوردند، دیگر فرضیهٔ «مدیر احمق» واقعاً توجیهی ندارد.

پس وقتی برای گرفتن دکترایم به مدرسهٔ کسب‌وکار هاروارد برگشتم، معماهایی با خودم آوردم تا در فضای دانشگاهی بتوانم پاسخی برایشان بیابم. آیا چیزی غیر از ضعف مدیریت در میان بود که نقشی کلیدی در افول این شرکت‌های بزرگ داشت؟ آیا این شرکت‌ها فقط به این دلیل موفق شده بودند که بخت به آنها رو کرده بود؟ آیا مدیرانشان از زمانه جا مانده و بر محصولات قدیمی تکیه کرده بودند، و با ظهور رقبایی چابک، جای پایشان را از دست داده بودند؟ آیا خلق محصولات و کسب‌وکارهای موفق جدید ذاتاً قمار است؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۸۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۳۸۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۴۷,۶۰۰
۳۰%
تومان