کتاب ایمی نیمی در خبرهای داغ
معرفی کتاب ایمی نیمی در خبرهای داغ
کتاب ایمی نیمی در خبرهای داغ بهقلم مگان مک دونالد و ترجمهٔ محبوبه نجف خانی را نشر افق منتشر کرده است. این کتاب راوی قصهٔ دختری به اسم ایمی است که دوست دارد خبرنگار شود و باید برای یافتن سوژهای جذابی بسیار تلاش کند.
درباره کتاب ایمی نیمی در خبرهای داغ
ایمی دختر نوجوانی است که دوست دارد خبرنگار شود اما هر چه میگردد خبر مهم و داغی برای نوشتن در دفتر یادداشتش پیدا نمیکند و این آغاز ماجراجوییهای او برای پیدا کردن یک اتفاق هم و فعالیت بهعنوان یک خبرنگار است. کتاب ایمی نیمی در خبرهای داغ دومین جلد از مجموعهٔ جودی دمدمی و دوستان، نوشتهٔ مگان مک دونالد نویسندهٔ مطرح آمریکایی است که کودکان را با چالشهای فکری کودکان برای یافتن شغل و فعالیت موردعلاقه همراه میکند.
خواندن کتاب ایمی نیمی در خبرهای داغ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کودکان سالهای ابتدایی دبستان که به داستانهای ماجراجویانه علاقهمندند از خواندن این کتاب با همراهی والدین و معلمانشان لذت خواهند برد.
درباره مگان مک دونالد
مگان مک دونالد متولد پیتزبورگ پنسیلوانیا و دانشآموختهٔ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی از کالج آبرلین است. او نویسندهای پرکار است که آثارش به ۲۲ زبان ترجمه شدهاند و مورد اقتباس سینمایی هم قرار گرفتهاند. عمدهٔ شهرت او به خاطر دو مجموعهٔ جودی دمدمی و استینک دمدمی است که هر دو به فارسی ترجمه و در دسترس علاقهمندان قرار گرفتهاند.
بخشی از کتاب ایمی نیمی در خبرهای داغ
«ایمی نیمی دنبال یک خبر میگشت تا درباره اش مطلب بنویسد. یک خبر مهم یک خبر سوپرهیجان انگیز که مثل توپ صدا کند. او در خیابان بالا و پایین می رفت و توی دفترش یادداشت میکرد من ایمی نیمی هستم روزنامه نگار، در حال تهیهی خبرهای دست اول. ایمی یادداشت کرد: ساعت ۱۱:۱۷ دقیقه سگ خانم داناوان واق واق کرد. ساعت ۱۱:۲۲ دقیقه گربهی خانم داناوان دنبال سگ خانم داناوان کرد. ساعت ۱۱:۳۷ دقیقه راکی از پشت پنجره دست تکان داد. ساعت ۱۱:۳۹ دقیقه خانم دمدمی نامههایش را از توی صندوق پست برداشت ایمی زیر لب گفت توی شهر دریاچه گردن قورباغه هیچ اتفاق جالبی نمیافتد. جودی که داشت توی خیابان به توپ فوتبالش لگد میزد به ایمی رسید و پرسید داری با خودت حرف میزنی؟ سلام جودی میخواهم خبرنگار بشوم و یک چیز داغ لازم دارم. یک چیز داغ؟ میتوانیم برویم یک شیر کاکائوی داغ بخوریم. نه منظورم یک خبر داغ است. یک خبر دست اول یک خبر مهم که کس دیگری چیزی دربارهاش نداند. دارم روزنامه درست میکنم و برای روزنامهام یک خبر درست و حسابی لازم دارم بیا برویم خانهی من تا نشانت بدهم. آنها توی راه توپ را به هم پاس دادند تا به خانهی ایمی رسیدند. وقتی وارد خانه شدند جودی پشت سر ایمی به اتاق او در طبقهی بالا رفت. ایمی روزنامهاش را بالا گرفت تا جودی آن را ببیند. جودی بلند خواند: «اخبار داغ! چه اسم با حالی!»
حجم
۳۵٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۳۵٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه