
کتاب رومئو و ژولیت
معرفی کتاب رومئو و ژولیت
کتاب رومئو و ژولیت با عنوان اصلی Romeo and Julie نوشتهٔ ویلیام شکسپیر و ترجمهٔ مهدی سجودی مقدم توسط انتشارات مهراندیش منتشر شده است. این اثر نمایشنامهای تراژیک و پنجپردهای از ویلیام شکسپیر را در بر دارد که نه تنها یکی از محبوبترین آثار او در زمان حیاتش بود، بلکه امروزه نیز جایگاهی بیهمتا در ادبیات و فرهنگ جهان دارد. این اثر که گمان میرود نگارش آن در سال ۱۵۹۵ به پایان رسیده باشد، ریشه در داستانهای عاشقانهٔ کهن دارد و درونمایهٔ اصلی آن از روایتی ایتالیایی گرفته شده است که پیش از شکسپیر در قالب شعر (۱۵۶۲) و سپس نثر (۱۵۹۱) نوشته شده بود. در این کتاب به نسخهٔ دوزبانهٔ این نمایشنامهٔ مشهور دسترسی خواهید داشت. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب رومئو و ژولیت
شکسپیر با نبوغ خود، داستان رومئو و ژولیت را به بستری برای نمایش ترکیبات دراماتیک پیچیده، فضایی به غایت عاشقانه و شورانگیز، و هنرمندی در جابهجایی میان لحظات کمدی و اوج تراژدی تبدیل کرده است. استفاده از مایههای قوی طنز در کنار درونمایههای فرعی که به دقت خلق شدهاند، از همان ابتدا مورد توجه منتقدان و مخاطبان این اثر بوده است. شخصیتهای اصلی، رومئو از خانواده مونتاگ و ژولیت از خانواده کاپولت، با وجود کینه و دشمنی عمیق میان خانوادههایشان، به نمادهایی جهانی از عشق آرمانی تبدیل شدهاند. داستان عشق نافرجام آنها، که درنهایت به بهای جانشان پایان میپذیرد، پایانی تکاندهنده بر نزاع دیرینه والدینشان میگذارد. تأثیر نمایشنامهٔ رومئو و ژولیت بر گسترههای مختلف هنر بیاندازه بوده است. این اثر شگرف، بارها و به شیوههایی باورنکردنی در سالنهای تئاتر، موسیقی و اپرا مورد اقتباس و اجرا قرار گرفته و همواره با استقبال گسترده عموم مردم در سراسر جهان روبهرو شده است. ساخت دست کم ۲۷ اپرا و همچنین اقتباسهای سینمایی متعدد که آن را به پربسامدترین نمایشنامه از نظر ساخت فیلم تبدیل کرده، گواهی بر نفوذ و جاودانگی این شاهکار شکسپیر است. رومئو و ژولیت همچنان منبع الهام بسیاری از هنرمندان، نویسندگان و عاشقان در سراسر دنیا باقی مانده است. شکسپیر در این نمایشنامه از ترکیبات دراماتیک، فضایی عاشقانه و شورانگیز و همچنین مایههای طنز قوی و درونمایههای فرعی استفاده کرده است.
خلاصه کتاب رومئو و ژولیت
نمایشنامهٔ رومئو و ژولیت داستان عشق نافرجام رومئو و ژولیت، دو جوان از دو خانواده متخاصم مونتاگ و کاپولت در شهر ورونا را روایت میکند. کینهٔ دیرینهٔ بین این دو خانواده منجر به درگیریهای جدیدی میشود. رومئو و ژولیت با وجود دشمنی خانوادههایشان عاشق یکدیگر میشوند و درنهایت مرگ دلخراش آنها به نزاع والدینشان پایان میدهد.
چرا باید کتاب رومئو و ژولیت را بخوانیم؟
خواندن این نمایشنامه به دلیل تأثیر شگرف آن بر گستره وسیعی از هنر، ادبیات، موسیقی، تئاتر و سینما توصیه میشود. شخصیتهای رومئو و ژولیت به نمادی جهانی از عشق تبدیل شدهاند و داستان پرکشش و دراماتیک آن، با فراز و فرود میان کمدی و تراژدی و به کارگیری طنز قوی، از ابتدا مورد توجه بوده است. این اثر بارها با استقبال گسترده عموم مردم در سراسر جهان مواجه شده است.
خواندن کتاب رومئو و ژولیت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب رومئو و ژولیت چه افتخاراتی کسب کرده است؟
بر اساس نمایشنامه تاکنون دست کم ۲۷ اپرا و بیشترین تعداد فیلم در مقایسه با سایر نمایشنامهها ساخته شده است که نشاندهندهٔ اهمیت و تأثیرگذاری فوقالعاده آن است.
چه نسخههای دیگری از این کتاب رومئو و ژولیت منتشر شده است؟
علاوهبر مهدی سجودی مقدم از جمله مترجمانی که این متن نمایشی را به فارسی برگرداندهاند، میتوان به «فؤاد نظیری»، «ابوالحسن تهامی»، «علاءالدین پازارگادی»، «رضا اسکندری آذر»، «عباس گودرزی»، «لطف اله بیک پور»، «علاءالدین پازارگادی»، «هوشنگ آزادی ور» و «مریم رضایی» اشاره کرد.
درباره ویلیام شکسپیر
ویلیام شکسپیر، نامی مترادف با درام و شعر در زبان انگلیسی، بین سالهای ۱۵۶۴ تا ۱۶۱۶ میلادی میزیست. این شخصیت برجستهٔ ادبی، در نظر بسیاری بزرگترین نمایشنامهنویس تاریخ و در نگاه عدهای دیگر، بیهمتاترین نویسنده انگلیسیزبان است. او در خانوادهای با پدری (جان شکسپیر) در ابتدا مرفه و مادری (ماری اردن) از تبار کشاورزان بانفوذ متولد شد، اما چرخ روزگار نچرخید و ورشکستگی پدر در سال ۱۵۸۷ سایه بر زندگی آنها افکند. همین امر باعث شد ویلیام، که دروس مقدماتی لاتین را در زادگاهش استراتفورد میآموخت، در سن ۱۳ سالگی مجبور به ترک تحصیل شود. در ۲۰سالگی، ویلیام با آن هاتاوی که هشت سال از او مسنتر بود، پیمان زناشویی بست. ثمرهٔ این پیوند، یک دختر و دو پسر بود. نقطه عطف دیگر در زندگی او، عزیمت به لندن در سال ۱۵۸۵ و پیوستن به جمع فعالان تئاتر بود. او که کار خود را از بازیگری آغاز کرد، به زودی استعداد شگرف خود را در نمایشنامهنویسی نمایان ساخت و با استقبالی گسترده مواجه شد. فعالیت در عرصه تئاتر نه تنها نبوغ او را شکوفا کرد، بلکه ثروت و موفقیت چشمگیری نیز برایش به ارمغان آورد. آثار پرشمار شکسپیر بر اساس مضامین در سه گروه اصلی تراژدی (همچون اتللو، مکبث، هملت، شاه لیر، رومئو و ژولیت)، کمدی (مثل رؤیای شب نیمه تابستان، شب دوازدهم) و تاریخی (مانند ژولیوس سزار) دستهبندی میشوند. شکسپیر سالهای پایانی زندگیاش را در آرامش نسبی در استراتفورد گذراند و در نهایت در سال ۱۶۱۶ میلادی درگذشت.
درباره مهدی سجودی مقدم
مهدی سجودی مقدم متولد سال ۱۳۴۰ و دانشآموختهn ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران است. او مترجم کتاب «رومئو و ژولیت» در این نسخه است. از جمله آثار ترجمهٔ او میتوان به «بلندیهای بادگیر»، «گتسبی بزرگ»، «مکبث»، «شاه لیر» و چندین اثر دیگر اشاره کرد. او همچنین مؤلف چند مجموعه شعر است و سابقهٔ ویراستاری نزدیک به ۱۹۰ عنوان کتاب در زمینههای ادبیات، تاریخ، علوم سیاسی و روانشناسی را در کارنامهٔ خود دارد.
بخشی از کتاب رومئو و ژولیت
«بِنْوُلیو: تیبالْت، [همین] کشته بدینجا، که به دست رومئو کشته شد ... رومئو، که با او مؤدبانه سخن گفت، از او خواست بیندیشد آن جنگوجدال چه بیمعنیست، و بهعلاوه به او خاطرنشان کرد رنجشِ فراوانِ شما را. همهٔ اینها گفته شد با لحنی ملایم، نگاهی آرام و زانوانی بهتواضع خمیده [لیکن] نتوانست فرونشانَد آن خُلقِ برافروختهٔ بیعنان را از تیبالْت؛ کَر به صلح و آرامش، و در عوض' او برمیجهد با پولادِ شکافنده بهقصدِ سینهٔ مِرکوشیوی دلیر، که او، همانگونه پرشور، میچرخد قهار' شمشیر به شمشیر و، با خوارشمردنی جنگجویانه، با یک دست پس میزند مرگِ سرد را به کنار و با دستِ دیگر بازمیگردانَد آن را بهجانبِ تیبالْت، که زبردستیِ او دفع میکند آن را. رومئو بلند فریاد میکشد «دست نگه دارید، دوستان! دوستان، جدا شوید!» و چابکتر از زبانِ او بازویِ چالاکِ او شمشیرهای مرگبارِ آنها را به زیر میکِشد، و به میانشان میشتابد؛ [آنگاه] از زیرِ بازوی او یورشی کینهتوزانه از تیبالْت نشانه میرود جانِ مِرکوشیوی دلاور را، و پسازآن تیبالْت میگریزد. ولیک کمی بعد ازنو بازمیگردد بهسوی رومئو، که آنک دیگر اندیشهٔ انتقامجویی در او پا میگرفت، و آنها بهسرعت همچون آذرخش در هم درآویختند، و پیشازآنکه من بتوانم شمشیر کشیده جدایشان کنم، تیبالْتِ قویبنیه کشته شد، و، همینکه او بر زمین افتاد، چرخید و گریخت رومئو. حقیقت همین است، وگرنه پذیرای مرگ است بِنْوُلیو.
BENVOLIO: Tybalt, here slain, whom Romeo’s hand did slay— Romeo, that spoke him fair, bid him bethink How nice the quarrel was, and urged withal Your high displeasure. All this utterèd With gentle breath, calm look, knees humbly bowed Could not take truce with the unruly spleen Of Tybalt, deaf to peace, but that he tilts With piercing steel at bold Mercutio’s breast, Who, all as hot, turns deadly point to point And, with a martial scorn, with one hand beats Cold death aside and with the other sends It back to Tybalt, whose dexterity Retorts it. Romeo he cries aloud "Hold, friends! Friends, part!" and swifter than his tongue His agile arm beats down their fatal points, And ’twixt them rushes; underneath whose arm An envious thrust from Tybalt hit the life Of stout Mercutio, and then Tybalt fled. But by and by comes back to Romeo, Who had but newly entertained revenge, And to ’t they go like lightning, for ere I Could draw to part them was stout Tybalt slain, And, as he fell, did Romeo turn and fly. This is the truth, or let Benvolio die. He is a kinsman to the Montague. Affection makes him false; he speaks not true. Some twenty of them fought in this black strife, And all those twenty could but kill one life. I beg for justice, which thou, prince, must give. Romeo slew Tybalt; Romeo must not live.»
حجم
۵۴۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۰۸ صفحه
حجم
۵۴۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۰۸ صفحه