کتاب توهم نبوغ
معرفی کتاب توهم نبوغ
کتاب توهم نبوغ نوشتهٔ دیوید مک رینی و ترجمهٔ نگار شجاعی است و نشر مون آن را منتشر کرده است. کتاب به این پرسش پاسخ میدهد که خطاهای شناختی رایج چگونه هوشمان را به چالش میکشند.
درباره کتاب توهم نبوغ
سوگیریهای شناختی الگوهای قابلپیشبینی فکری و رفتاری هستند که شما را بهسوی نتیجهگیریهای نادرست سوق میدهند. در بدو ورود به این جهان، ذهن شما و همهٔ آدمهای دیگر پیشاپیش انباشته شده از این روشهای مویدماغ و کاملاً غلطِ دیدن چیزها که بهندرت هم متوجهشان میشوید. بسیاری از آنها فقط به این درد میخورند که اعتقاد راسخ به دیدگاههایتان را کماکان حفظ کنید یا مانع میشوند که حماقت خودتان را ببینید. گویا حفظ یک خودانگارهٔ مثبت آنقدر برای ذهن انسان اهمیت دارد که طی روند تکامل، به سازوکارهایی ذهنی دست یافتهاید که طوری تعبیه شدهاند که حس فوقالعادهای نسبت به خودتان داشته باشید. سوگیریهای شناختی به انتخابهای غلط، قضاوتهای بیاساس و بینشهای جنونآمیز منجر میشوند که اغلب کاملاً اشتباهاند. بهطور مثال، شما معمولاً دنبال اطلاعاتی میگردید که در تأیید باورهای خودتان باشند و اطلاعاتی که این باورها را زیر سؤال ببرند نادیده میگیرید. به این میگویند سوگیری تأییدی. محتویات کتابخانه و صفحات نشانشده در مرورگرتان نتایج مستقیم این مقولهاند.
موضوع کتاب توهم نبوغ همین است. شما بهطور طبیعی در دام یکسری روشهای تفکر خاص میافتید و در دام روشهای دیگر نمیافتید و جهان پیرامونتان هم زادهٔ دستوپنجه نرم کردن با همین قسم سوگیریهاست، نه غلبه کردن بر آنها.
در طول این کتاب، با چنین مسائلی مواجه میشوید، و نیز توضیحات و ژرفاندیشیهایی بهمنظور بهرهٔ بیشتر. آزمون انتخاب واسون گواهی است بر اینکه کُمیت منطقتان چقدر میلنگد و البته اینکه تا چه حد انباشته از باورهایی هستید که روی کاغذ قشنگاند، اما از عمل وامیمانند. شما هم اغلب متوجه نمیشوید که این باورها واماندهاند. میلی عمیق درونتان وجود دارد که میخواهد همیشه حق با شما باشد و میلی عمیقتر به اینکه هم از لحاظ اخلاقی و هم رفتاری، خود را در قابی مثبت و روشن ببینید. برای نیل به این اهداف، قادرید فشار چشمگیری به ذهنتان وارد کنید.
سه موضوع محوری این کتاب عبارتاند از: سوگیریهای شناختی، رهیافتهای آنی و سفسطههای منطقی. اینها مؤلفههای ذهن شما هستند، مثل اندامهای داخلی بدنتان که در شرایط ایدئال، خدمتگزاران خوبی برایتان محسوب میشوند. متأسفانه زندگی همیشه در شرایط ایدئال سپری نمیشود. قرنهاست که پیشبینیپذیری و قابلاطمینان بودن این مؤلفهها جیب آدمهای متکیبهنفس، ساحران، تبلیغاتچیها، واسطههای معنوی و دورهگردهای قائل به درمانهای شبهعلمی را پروپیمان نگه داشته است. تا اینکه روانشناسی آمد و با استفاده از روشهای موشکافانه این خودفریبیها را دستهبندی و اندازهگیری کرد. این کتابْ نتیجهٔ همین پژوهشهاست.
خواندن کتاب توهم نبوغ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند با خطاهای شناختی آشنا شوند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب توهم نبوغ
«تصور غلط: شما میدانید کی تحتتأثیر قرار میگیرید و این تأثیر چطور رفتارتان را تحتالشعاع قرار میدهد.
حقیقت امر: شما از سقلمههای مداوم تصوراتی که در ضمیر ناخودآگاهتان نقش بستهاند ناآگاهید.
با اتومبیل از فروشگاه مواد غذایی بهسوی خانه برمیگردید که یکهو متوجه میشوید یادتان رفته سس اسفناج بخرید. اصلاً برای همین به فروشگاه رفته بودید. شاید بتوانید از یک پمپبنزین کمی گیر بیاورید. ولش کن بابا، دفعهٔ بعد میخرید. فکر سس منجر میشود به نشخوارهای ذهنی دربارهٔ قیمت بنزین، بعد فکر کردن به قبضها، بعد به اینکه آیا پول کافی برای خریدن تلویزیون جدید دارید یا نه، و این هم شما را یاد روزی میاندازد که در یک نشست، یک فصل کامل سریال بتلاستار گالکتیکا را تمام کردید. چی شد؟ حالا رسیدهاید خانه و اصلاً یادتان نیست راه را چطور آمدید.
طی مسیر رانندگی تا خانه در حالت هیپنوتیزم اتوبانی قرار داشتید و ظاهراً ذهن و بدنتان هم به موازات یکدیگر در حالت تعلیق بودهاند. وقتی ماشین را نگه داشتید و سوئیچ را چرخاندید، ناگهان از حالتی رؤیاگونه بیرون جهیدید که گاهی به آن هیپنوتیزم نقالهای هم میگویند و از آن برای توصیف گسستگی دنیای ذهنی یک کارگر نوار نقاله استفاده میکنند که در چرخهٔ تکراری کاری کسالتآور گیر کرده است. در این نقطه، آگاهی اندکاندک غیرفعال میشود. در همان حین، یک کار ذهنی به شکل خودکار انجام میپذیرد و سایر بخشهای ذهن نیز با غرق شدن در مسائلی که کمی برایمان جذابترند کمکم در سایه فرو میروند.
تجربهٔ ذهنی شما همیشه به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم میشود. همین الان هم همینطور است: نفس کشیدن، پلک زدن، قورت دادن آب دهان، حفظ وضعیت ایستایی بدن و بسته نگه داشتن دهانتان حین مطالعه. هم میتوانید افسار تمام این سیستمها را بدهید دست خودآگاهیتان و هم اینکه بگذارید سیستم اعصاب خودکار کارش را انجام بدهد. میتوانید خودآگاهانه از این گوشهٔ کشور برانید تا آن گوشهٔ کشور، پایتان را روی پدال گاز تنظیم کنید، دستهایتان را روی فرمان جابهجا کنید، به میلیونها خردهتصمیمی بیندیشید که لازماند تا هنگام رانندگی با سرعت بالا از مرگی اسفناک لابهلای آهنپارهها جلوگیری شود، یا میتوانید همراه دوستانتان بزنید زیر آواز و در همان حال، بقیهٔ بخشهای ذهنتان سرگرم مسائل روزمره شوند. شما ذهن ناآگاهتان را بهعنوان یک جزو عجیب دیگر از تجربهٔ انسانی میپذیرید، اما ممکن است آن را عنصری جداگانه فرض کنید؛ یک خویشتن نخستینِ نهفته زیر خودآگاه که سوئیچ ماشین را گم کرده.»
حجم
۲۸۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۲۸۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه