کتاب بوسهی عنکبوت
معرفی کتاب بوسهی عنکبوت
«بوسهی عنکبوت» نمایشنامهای به قلم مانوئل پوئگ(۱۹۹۰-۱۹۳۲)، نویسنده و نمایشنامهنویس چپگرای آرژانتینی است. او این کتاب را به همراه آثار دیگری، پس از تبعید به مکزیک نوشت.
دیالوگهای این نمایش بین دو مرد زندانی در آرژانتین است و روند دوستی ناخوشایند آنها را بیان میکند. این دو کاملا از دید نگرش سیاسی و دیگر جنبههای شخصیتی تفاوتهای جدی با هم دارند.
در بریدهای از کتاب میخوانیم:
«سلول کوچکی در زندانِ «ویا دِووتو» در بوینسآیرس. صحنه کاملاً تاریک است. ناگهان از بالای سر، دو نور سفید، نیمتنهی فوقانیِ دو مرد را روشن میکند. آنها پشتبههم نشستهاند.
مولینا: از ظاهرش میشه فهمید که اون یه چیز خاصه. اون یه زن معمولی نیست. خیلی جَوونه... صورتشم بیشتر بیضیه تا اینکه گرد باشه، با یه چونهی تیز کوچولو شبیه گربه.
ولنتین: و چشماش؟
مولینا: بهاحتمال زیاد سبزه. به مدل نگاه میکنه، به یه پلنگ سیاه که تو یه باغوحش توی قفسش لم داده. اون زن با مداد رو کاغذِ طراحیش یه چیزی میکشه. پلنگ سیاه یهو متوجه زن میشه.
ولنتین: چطور قبلش پلنگه زنو بو نکرد؟
مولینا: [عمداً جواب نمیدهد] ولی اون کیه پشت سرش؟! یه کسی میخواد سیگارشو روشن کنه، ولی باد شعلهی کبریتو خاموش میکنه.
ولنتین: اون کیه؟
مولینا: صبر کن. زنه دستپاچه میشه. مَرده مجسمهی هرکول نیست، اما خوشقیافهست. یه کلاهِ لبهباریک سرشه. مَرده بهعنوان سلام، به لبهی کلاهش دست میکشه و میگه طراحیش عالیه. زن با فِرهایی که از موهاش آویزون شدهن، ور میره.»
حجم
۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۹۵ صفحه
حجم
۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۹۵ صفحه