کتاب موج جنایت در بلندینگز
۴٫۶
(۹)
خواندن نظراتمعرفی کتاب موج جنایت در بلندینگز
«موج جنایت در بِلَندینگز» داستانی است به قلم پی. جی. وودهاوس(۱۹۷۵-۱۸۸۱)، نویسنده انگلیسی است.
در این داستان زندگی آرام لُرد اِمزوُرث که شخصیت داستانی این نویسنده است ناگهان درگیر یک بینظمی و بیقانونی فراگیر و هجوآلود میشود.
در بریدهای از این کتاب میخوانیم:
«خوانندگان داستانهای مهیج یا به قولی تریلر، طایفهی عجول و ناشکیبایی هستند. خیلی زود از صحنهپردازیها به ستوه میآیند و میخواهد یک راست بروند سراغ چیزهای نابهنجار. مثلا شروع میکنند به پرسیدن این که کثافت کاری کِی صورت گرفت؟ چه کسی در آن دست داشت؟ آیا خونریزیای هم در کار بوده و اگر بوده چه قدر؟ و مهمتر از همه این که، هر کسی کجا بوده و در آن زمان چه مشغولیتی داشته؟ راویای که طالب جلب علاقهی خوانندگانش است، باید این اطلاعات را در اولین زمان ممکن تامین کند.
بنابراین، موج جنایتی که قرار بود یکی از مجللترین خانههای شروپشایر را تا عمق پیاش به لرزه درآورد، در اواسط یک بعدازظهر زیبای تابستانی به جریان افتاد و اشخاص درگیر در آن عبارت بودند از:
کلارنس، نهمین اِرلِ اِمزوُرث، مالک و خداوندگار قصر، که در گلخانه با آنگوس مکآلیستر، سر باغبان خود، مشغول گفتگو بر سر موضوع نخود شیرین یا همان خُلر بود.
خواهرش، لیدی کُنستانس، که در ایوان به همراه جوانکی سیه چرده به نام روپرت بکستر، که یک زمان منشی خصوصی شخص لُرد اِمزوُرث بود، قدم میزدند.
پیشخدمت، بیچ، که بیرون از محوطهی پشتی خانه روی یک صندلی حصیری تاشو نشسته بود و در حال کشیدن سیگار برگ، فصل شانزدهم کتاب «مردی که انگشت شست پایش را گم کرده بود» را میخواند.
جرج، نوهی پسری لرد اِمزوُرث، که با همراه همیشگیاش یعنی یک تفنگ بادی در میان بوتهزار پی شکار میگشت.
جِین، خواهرزادهی حضرت لُرد که در ویلای ییلاقی کنار دریاچه بود.
خیلی زود، لُرد اِمزوُرث گلخانه را ترک کرد و قدمزنان به سمت خانه به راه افتاد.»
مشتری شنبهها
ژرژ سیمنون
جایزه بگیرجویسکرول اُتس
خاکستر گرمشاندور مارائی
ولادکارلوس فوئنتس
استاد و خدمتکاریوکو اوگاوا
جن زیبایی که از پترا آمدعلی کرمی
نه فردا، نه دیروزحسین تهرانی
دفترچه تلفن منفاطمه جعفریان
کشش هادیدیهون کولارت
سرزمین دروغینولادیمیر ناباکوف
دیروزآگوتا کریستوف
پارالاکسلیرد بارون
بیگانگان در خانهژرژ سیمنون
داستان های نیویورکرولادیمیر ناباکوف
هووویلیام ترور
کارمنمریمه پروسپر
داستانهای ترسناکمحمدزمان غفوریان
روشنایی روزمرضیه خسروی
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
یک داستان طنز انگلیسی، با همان ویژگیهای همیشگی طنزهای انگلیسی. من که دوست داشتم و از خواندنش پشیمان نیستم و در جاهایی از داستان لبخند زدم. خواندن کتاب حدود ۶۰ تا ۸۰ دقیقه وقت میگیرد. ترجمه هم خوب و بامزه بود
داستانی کوتاه و بامزه. فقط مراقب باشید گول اسمش رو نخورید و به اشتباه فکر نکنید با داستان نوآر روبهرو هستید
داستانِ کوتاه و شیرینیه. قبلا کتاب "خدمتکارم جیوز" رو از این نویسنده خونده بودم و پیشنهاد میکنم اگر از سبک نویسنده خوشتون اومد اون کتاب رو هم بخونید.
محشره ، طنز بامزه و باحالیه ، ترجمه ش عااالی
یک داستان طنز کلاسیک انگلیسی.جالبه
یک داستان نسبتا کوتاه طنز که خواندنش رابا لبخندی بر لب به پایان خواهید برد و وقت زیادی هم ازشما نمیگیرد. یالا شروع کنید دوستان.