کتاب آقای گل
معرفی کتاب آقای گل
کتاب آقای گل نوشتهٔ عزیز نسین و ترجمهٔ عارف جمشیدی است. انتشارات دیدار این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. نام دیگر این نمایشنامه «سعید هوپساید» است.
درباره کتاب آقای گل
قصهٔ نمایشنامهٔ آقای گل اولینبار در سال ۱۹۵۷ بهصورت یک رمان منتشر شد. این اثر جزو آن دست کارهای عزیز نسین است که بعدها دوباره آن را بازنویسی کرد. او در سال ۱۹۷۰ رمان «آقای گل» را بازنویسی کرد؛ طوریکه تعداد صفحاتش به ۲ برابر رسید. عزیز نسین پس از این هم سعی کرد فرم رمان آقای گل را به یک نمایشنامه تغییر دهد و از آن رمان، نمایشنامهٔ آقای گل یا با نام دیگرش «سعید هوپساید» را نوشت.
آقای گل نقد تندی است به حکومتهایی که روح ورزش و بهویژه فوتبال را به استثمار گرفته و از آن بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهدافشان استفاده میکنند؛ گاه آن را وسیلهای برای بیان موفقیتهای پوشالی و گاه سرپوشی برای ضعفها، جهتدهی به افکار عمومی، کارزاری برای نمایشهای سیاسی و محلی برای اختلاس و هزاران استفادهٔ دیگر قرار میدهند و از آن افیونی میسازند تا مردمی که میبایست از حکومت مطالبهٔ نان، سقف و آزادی بکنند، به فکر ۱۱ مترسک روی چمن سبز باشند و با دلبریهای ایشان در زمین روزگار سر کنند؛ زندگی لوکس آنها را در روزنامهها و تلویزیون ببینند و تنها حسرت نوش جان کنند و صرفاً روش رسیدن به رفاه اقتصادی را که در سایهٔ بازی فوتبال تحصیل میشود، جایگزین کار و اندیشه کنند.
«سعید» نام قهرمان این نمایشنامه است. نویسنده لقب «هوپساید» را بهدلیل ترادف این واژه با آفساید انتخاب کرده است. سعید یک مهاجم فوتبال است. هوپ بهمعنای پریدن از روی چیزی است که اینجا اشاره به پریدن سعید از روی خط آفساید دارد.
۷ مرد، ۵ زن و ۳۵ نفر دیگر شخصیتهای این نمایشنامه را تشکیل میدهند.
خواندن کتاب آقای گل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی ترکیه و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره عزیز نسین
محمت نصرت با نام هنری عزیز نسین، مترجم، نویسنده و طنزپردازی است که در ۲۰ دسامبر ۱۹۱۵ در استانبول متولد شد. او در مدرسهٔ افسری تحصیل کرد و مدتی را هم به این شغل مشغول بود، اما نمیتوانست در چنین فضایی دوام بیاورد؛ بنابراین بهسراغ کاری رفت که به آن علاقه داشت و در آن استعداد فراوانی نشان داد؛ نوشتن. او در طول عمرش مدام میان زندان و دفتر تحریریهٔ نشریات مختلف در رفتوآمد بود و اسامی مستعار زیادی برای خودش انتخاب کرده بود که مشهورترینش «عزیز نسین» است. ماجرای انتخاب این اسم مستعار برای خودش هم داستانی جذاب دارد. او عزیز که نام پدرش است را بهعنوان نام هنری خود انتخاب کرد. نسین در زبان ترکی به معنای «تو چه کارهای؟» است.
اولینباری که او داستانی را نوشت، تصمیم داشت با نوشتهاش اشک مردم را دربیاورد و آنها را بگریاند؛ چون به نظرش داستان خوب، داستانی بود که اشکآور باشد، اما سردبیر مجلهای که داستانش را برایشان ارسال کرده بود، با خواندن داستانش آنقدر خندیده بود که اشکش درآمد. این شد که به طنزنویسی روی آورد. او داستانهای کوتاه بسیاری منتشر کرد که بارها با ترجمهٔ مترجمان مختلفی همچون ثمین باغچهبان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه شدند. بهطورکلی آثار او در سراسر دنیا به ۳۰ زبان ترجمه شدهاند. او در سال ۱۹۵۶ موفق شد مدال طلای فکاهینویسان جهان را برنده شود و در سالهای ۱۹۵۷، ۱۹۶۳ و ۱۹۶۶ در مسابقات بینالمللی طنزنویسی مقام اول را کسب کرد.
عزیز نسین توانست از یک سوءقصد از طرف گروههای افراطی در حادثهٔ آتشسوزی هتل جان سالم به در برد. او درنهایت در ۶ ژوئیهٔ ۱۹۹۵ در آلاچاتی در استان ازمیر ترکیه چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب آقای گل
«دیالوگهای بخش مقدمه، پارودی [تقلید طنزگونه از یک اثر هنری] هستند. در معیّت یک موسیقی مخصوص برای ابتدا و انتهای بخش مقدمه. بازیگران در بخش مقدمه با لباسها و آرایششان بهمانند یک تیم فوتبال که برای ورود به میدان آماده میشود، در حال گرمکردن و جستوخیز هستند. این حرکات با موسیقی هماهنگ شدهاند. صحنه خالی است. به همراه موسیقی، بازیگران نیز وارد صحنه میشوند.
[ترانهٔ ۱ – بازی داریم.]
همه با هم: بازی داریم، بازی داریم...
امروز یه بازیِ حسابی داریم.
بازی داریم بازی داریم...
امروز یه بازیِ حسابی داریم.
سعید: چی داریم؟
همه با هم: بازی داریم، بازی داریم...
سعید: چه بازیای؟
مردها: فوتبال، فوتبال، فوتبال...
زنها: هندبال، پنالتی، گل
سعید: [با حالت کِشداری که به حروف میدهد.] یالا، بهم بگو بُشکه!
اِرول: بُشکه...
سعید: ای ... [آب دهانش را قورت میدهد و بقیهٔ حرفش را نمیزند.] ای بابا. این چه بازیایه؟
همه با هم: [بهنوبت]
فوتبال
فوتبال
فوتبال
فوتبال
همه باهم
فوتبااااال...
بعد از پایان ترانه، بازیگران با تبعیت از ریتم شروع به حرفزدن میکنند.
حاصب: زود باشین بچهها، بازی داره شروع میشه... آرایش تیم رو برای بازی انتخاب میکنم... [هیچکس توجهی نمیکند و همه به حال خودشان هستند.] آهای... دارم با شماها حرف میزنم... استراحت بسه... با شماها نمیشه بازی کرد...
سِویم: شش... شششش... ششش... شش
همه با هم: ششش... ششش... شش... ششش...
سویم: بابام داره حرف میزنه. گوش بدین...
احمد: هووو، هووووو...
حاصب: [بازیکن انتخاب میکند] تو دروازهبانی، هی با تو اَم. برو تو دروازهت...
[ترانهٔ ۲]
برّین: [درون دروازه قرار میگیرد.]
این گل، گلِ منه. این گل، گلِ منه...
هیچکی نمیتونه ازش رد شه چون از تخته آهنه!»
حجم
۱۱۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۱۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
درود بر همگی با توجه به نظرات تندی که برخی از مخاطبین نوشتهاند. به نظرم باید نخست این نکته را مد نظر قرار داد که با نویسندهای سر و کار داریم که خوب و کاربلده و طنز را به خوبی میشناسه(البته طنز
عزیز نسین واقعن نویسنده خوبیه! دم طاقچه گرم
برای دوستانی که این هدیه رونمیپسندن: طنز عزیز نسین واقعا عالیه، واقعا، یکی از گتابهای معروفش "پخمه"ست که انگار مرد هزارچهرەی مدیری از این کتاب الهام گرفته شده.
اول: ممنونم طاقچه بخاطر لطفش و هدایای هفتگی ش دوم: کتاب بدی نیست،اما انتظارم خیلی بیشتر از این بود. متن شایسته تری رو از این نویسنده نامدار توقع داشتم،توی ذوقم خورد. اما در کل کتاب و محتوای بدی نیست
عزیز نسین طناز قهاریه
اصلا استان جذابی نیست به نظرم بیشترشبیه به نمایشنامه است یاشایدم خودنمایشنامس ولی به نظرمن تنهانکته مثبتش اینه که هیچ وقت هیچ کس رودست کم نگیریم شایدهمون شخص فرداتوزندگی رقیبمون بشه دقیقامثل سعید
تشکر ،تشکر ...هنوز نخواندم ولی موضوعی که توی توضیحات دیدم و خوندم خیلی جذب کرد و پیشاپیش واقعا به دیگران هم توصیه میکنم
خیلی ممنونم از طاقچه که کتاب رایگان میذاره فعلا کتاب رو نخوندم ولی خیلی ممنونم از طاقچه و هدیه های آخر هفته ش
خیلی ممنون از طاقچه برای هدیه ی درجه یکش