کتاب مسیر آشتی
معرفی کتاب مسیر آشتی
کتاب مسیر آشتی نوشتهٔ دزموند توتو (برندهٔ جایزهٔ صلح نوبل در ۱۹۸۴) و ترجمهٔ بهمن احمد امویی است. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر مسیری از استبداد به دموکراسی را روایت کرده است.
درباره کتاب مسیر آشتی
کتاب مسیر آشتی درجاهایی بسیار تلخ به نظر میرسد؛ آنجا که قربانیانِ اقدامات خشونتبار آپارتاید، جزئیات برخورد پلیس و نیروهای امنیتی را دربارۀ شکنجههای روحی و جسمی وارده بر خود توضیح میدهند، خواننده به اوج تلخی این روایت و مسیر میرسد و همراه با اعضای کمیسیون حقیقت و آشتی، درد و رنجهای این مردم را لمس کرده، در ذهن خود، مسیر مشکل پیش رو را دیگربار طی میکند. بهباور مترجم کتاب حاضر، التیام دردهای ملتی رنجکشیده و آشتیدادن آنها با یکدیگر، فرایندی زمانبر و همراه با افتوخیزهای فراوان است و مقولهای نیست که یکشبه به سرانجام برسد و تحقق یابد. این فرایند آنگونه که نویسنده توضیح میدهد، پروژهای ملی است و نیاز به مساعدت و همکاری همگانی و گستردۀ همۀ شهروندان، انجمنها، نهادها و سازمانهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور دارد.
در جاهایی، کتاب حاضر، آهنگ موعظۀ یک فرد مذهبی را میگیرد؛ در بخشی از آن انگار کسی داستانی را روایت و یا اتفاقی را گزارش میکند و در جاهایی با استناد به کتاب مقدس و مطالب عهد عتیق، نثر روایی رنگ میبازد و جملههای پیچیده و طولانی جایگزین شیوۀ آشنای پیشین میشود و زمانی نیز وارد وادی حقوق میشود.
این کتاب در ۱۱ فصل نوشته شده است. دزموند توتو استدلال میکند که با انکار گذشته نمیتوان به آشتی واقعی دست یافت، اما آشتی هم آسان نیست وقتی ملتی «به چشم وحش نگاه میکند». او بهجای تکرار ابهامات درمورد بخشش، معنویتی جسورانه ارائه میدهد که وحشتهایی را که مردم میتوانند بر یکدیگر تحمیل کنند، تشخیص میدهد و درعینحال حس ایدئالگرایی درمورد آشتی را حفظ میکند. توتو با وضوحی که حاصل دههها تجربه است، به خوانندگان نشان میدهد که چگونه با صداقت و شفقت به جلو حرکت کنند تا دنیایی جدیدتر و انسانیتر بسازند.
خواندن کتاب مسیر آشتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مسیر آشتی
«۲۷ آوریل سال ۱۹۹۴ فرا رسید. روزی که سالهای بسیار طولانی را برای رسیدن آن انتظار کشیدیم؛ روز پیروزی بر آپارتاید. برای رسیدن به این روز تعداد زیادی از مردم ما گاز اشکآور را تجربه کردند، وحشت از سگهای درندۀ پلیس را احساس کردند، درد باتوم و شلاق، طعم بازداشت، شکنجه، تحریم و حصر را چشیدند و بسیاریشان به زندان افتادند؛ بخشیشان به تبعید رفتند و برای کسانی نیز حکم اعدام صادر شد. سرانجام روز رأی دادن ما فرا رسید؛ روزی که توانستیم برای نخستین مرتبه در زندگیمان، در سرزمین مادریمان، در انتخاباتی دموکراتیک شرکت کنیم. من برای رسیدن این روز، تا ۶۲ سالگی منتظر ماندم و نلسون ماندلا تا ۷۶ سالگی. روز ۲۷ آوریل ۱۹۹۴ فضا سرشار از هیجان، انتظار، اشتیاق و حتی ترس بود؛ بله، ترس از راستگراهایی که سوگند خورده بودند این روز را به روز پیروزی توطئههای پلیدشان تبدیل کنند. با اینکه در آن روز بمبهایی در گوشه و کنار و مرکز کشور منفجر شد و با اینکه در فرودگاه بینالمللی ژوهانسبورگ بمبهایی منفجر شد و درنتیجه هر اتفاقی میتوانست روی بدهد، اما آنچه آنها میخواستند بهوقوع نپیوست.
همانند همیشه صبح زود از خواب بیدار شدم. برای مدتی در سکوت به فکر فرو رفتم؛ پیادهروی کردم و سپس نیایش صبحگاهی و مراسم عشاء ربانی را در کلیسا بهجا آوردم. میخواستیم اتفاقات مثل همیشه و بهطورعادی در این روز غیرطبیعی تاریخ سرزمینمان که به آن عشق میورزیم، روی دهد. چه محزون و ملول سرزمین ما که خاکش آغشته بهخون فرزندانش است. در زمانی که خشونت به بیماریای بومی و فراگیر مبدل شده بود، این روز سرآغاز تحولات تاریخی و سرنوشتسازی برای آفریقای جنوبی شد.»
حجم
۳۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
حجم
۳۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
نظرات کاربران
به نظرم کتاب به دو بخش تقسیم میشه بخشی که بیان و ثبت حوادث وحشتناکی هست که دولت آپارتاید برای سیاه پوستان رقم زد و بخش دوم تبلیغ بخشیدن. من واقعا نمیدونم مفهوم بخشش چیه و چجوری میشه انسان هایی رو