کتاب طنز
معرفی کتاب طنز
کتاب طنز نوشتهٔ آرتور پلارد و ترجمهٔ سعید سعیدپور است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب طنز
در کتاب طنز نیز، مانند دیگر کتابهای مجموعه مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری، یکی از مقـولههای مهم ادبـیات بررسـی و واکاوی میشود. پس از نشاندادن جایگاه طنزپرداز در قبـال جامعه و محـیط، و هدفها و چگونگی نگرش او به پیرامون خویش، مسـئلهٔ نیاز او به پیونددادن توجه به مسائل عینی زندگی روزمره با حفظ و تقویت چشماندازی تخیلی بررسی میشود. بخش بعدی دربارهٔ موضوعهایی که دستمایهٔ طنزپردازی قرار میگیرند و شیوهٔ رویکرد طنزپرداز به آنها است. سپس وجوه و طرق گوناگون طنز از جمله روال طنزآمیز در رمان، استعارهٔ طنزآمیز، مسخرهبازی، شخصیتسازی، کاربرد واژه و نحـو و بـیان منظوم شناسانده شدهاند و دربارهٔ اصطلاحهایی چون شـوخی، استهزا، طعنه، کنایه، تقـلید مسـخرهآمیز، زخم زبان، فکاهی، مضحـکه، هجو، هتاکی و هزل و تفاوتهای آنها کندوکاو شده است. کتاب با بررسـی رابطهٔ طنزپرداز و خواننده پایان میگیرد و در سراسـر کتاب نقلقـولهایی از متنهای کلاسـیک ادبیات انگلیس و اروپا به رساندن منظور یاری کردهاند.
خواندن کتاب طنز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران نقد ادبی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب طنز
«زیستن با یک طنز پرداز کار آسانی نیست. او بیش از حد معمول نسبت به حماقتها و شرارتهای همنوعانش آگاهی دارد و این آگاهی را نمیتواند پنهان کند. طنزنویس در موقعیت دشواری قرار دارد، چون اگر مردم همان عیوبی را که او در دیگران نکوهش میکند، در خودش بیابند، آن وقت ممکن است او در معرض اتهام خود بزرگبینی یا حتی ریاکاری قرار گیرد. اگر هم از این اتهامات بگریزد، چه بسا به او تهمت زنند که با قربانیانش عداوت شخصی دارد، یا چنان که هامبرت ولف، الکساندرپوپ را توصیف کرده، او یک «نابکار پست کینهتوز» است (یادداشتهایی بر طنز منظوم انگلیسی، ۱۹۲۹، ص ۱۰۵). طنزنویس هم مثل یک واعظ میخواهد دیگران را نسبت به امری تشویق و متقاعد کند، اما موقعیت او در قبال مخاطبانش سختتر و ظریفتر از وضعیت واعظان است. واعظ عمدتاً میکوشد که تقوا را به شنوندگانش بقبولاند، اما طنزنویس باید خوانندگانش را درباره رفتارها و انسانهایی که او «بد» میداند، با خود هم عقیده سازد. این انسانها همنوعان ما هستند، و اکثر ما ترجیح میدهیم محکومشان نکنیم، حتی اگر شده به خاطر درک این که «به هرحال همه ما بندگان خدا هستیم.» ممکن است به نظر رسد که طنزنویس خیلی راحت محکوم میکند، و حتی از این کار لذت میبرد. اشتیاق او به چماق، شمشیر یا تازیانه لفظی غالباً گواه این مدعاست. او از ما میخواهد که مهارت او را در به کارگیری این حربهها تحسین کنیم، و او را یک هنرمند و طنز را یک هنر بشناسیم.
اما این میل معمولاً تلویحی است. طنزپرداز هرچند ممکن است از استعدادش لذت ببرد و امیدوار باشد که ما هماز آن لذتببریم، اما معمولاً قصد جدّیتری را تصریح میکند. دکتر جانسون در کتاب پا را از این هم فراتر گذاشتند، اولی با ادعای این که «هدف راستین طنز، اصلاح پلیدیهاست» (بحث درباب طنز)، و دیگریبا این عقیده که «هدف طنز اصلاح است: و مؤلف، هر چند با این تردید که کار تغییر مرام عموماً به وقفه افتاده، اقدام به شخم زدن میکند» (مقدمه انگلیسی اصیل). آنها نسبت به معاصرانش قدری تردید داشت. سویفت با بدبینی خاصاش تردید کمتری داشت. در پیشگفتار نبرد کتابها (۱۷۰۴) مینویسد:
طنز نوعی آیینه است، که نظارهگران عموماً چهره هرکس به جز خود را در آن تماشا میکنند، و به همین دلیل است که در جهان اینگونه از آن استقبال میشود، و کمتر کسی آن را برخورنده مییابد.
و بعدها در سال ۱۷۲۸ او طنز را در بهترین حالت نوعی پاسدار اخلاقی میدید که نیکوکاران را که در برابر پلیدان درماندهاند، آرام میکند و میکوشد «نیک سیرتان را در راه راست نگهدارد، اما خیلی به ندرت میتواند بدکرداران را به راه راست هدایت کند.» طنز به عنوان مرهم و اصلاح جای خود را به طنز به منزله مجازات میسپارد. پوپ در اثر بزرگ و غمبارش فرجام سخن برای طنزها (۱۷۳۸)، همچنان که سراینده پیر و مفلوک به پایان «بیماری طولانی زندگیاش» نزدیک میشد، اطراف خود را نگریست و پنداشت که او نیز همچون پیامبران قدیم عبری، تنها کسی است که به افشای گناهان جبرانناپذیر همت گماشته است (گفتگو بخش یک، ابیات ۱۷۰-۱۴۱):
آری به خود میبالم، میبالم از اینکه میبینم
آنان که از خدا باک ندارند، از من بیمناکند:
فارغ از دادگاه و منبر و اورنگ سلطنت،
آنان را فقط سخره است که هدف میگیرد و به ننگ میآلاید.
ای حربه قدسی! که برای دفاع از حق بر جای ماندهای،
ای شما هراس بلاهت، شرارت و گستاخی!
که جز به دستان رو به آسمان، نصیب کس نگردی،
تو را هرچند الهه الهام فرو فرستد
لیک خدایانند که رهنمونت میکنند.
ای عالیجناب، تو را هدف میگیرم!»
حجم
۹۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۹۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
نظرات کاربران
بد نبود