کتاب اطراف محکمه
معرفی کتاب اطراف محکمه
کتاب الکترونیکی «اطراف محکمه» نوشتهٔ محمد اسدی در انتشارات پرکاس چاپ شده است.
درباره کتاب اطراف محکمه
این کتاب ماجراهای وکالتی نویسنده و پدرش است و تقریباً هیچ داستانی هستهٔ خیالی ندارد؛ اما چند اتفاق در هر داستان خیال را با واقعیت همراه میکند که البته هیچوقت فاصلهٔ دقیقی بین این دو وجود ندارد. بنابراین کتاب اطراف محکمه بیان اتفاقاتی تقریباً واقعی از دنیای واقعی و نقل خاطراتی از نویسنده است. در هر قصه تلاش شده از اشخاصی بیشتر صحبت شود که در ماجرای واقعی کمتر به آنها پرداخته شده است. بنابراین گاهی بسیار به یک شخصیت نزدیک شده و از درون او صحبت میشود. گاهی حتی مقایسهٔ خودمان و دیگران و بیان اتفاقات شخصی و عمومی از زبان ما نیز با بیعدالتیهایی همراه است. این کتاب در یک جمله میخواهد بگوید هر انسان دنیایی ارزشمند و قابلتأمل دارد و البته سهم و بهرهای از عدالت.
کتاب اطراف محکمه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعهٔ خاطرهنویسیها پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب اطراف محکمه
«انتخابات مقولههای عجیبی است. صحبتهای بسیار متناقض با عملکردها... دست آورد دموکراسی یا همان دموقراضه را چیزی جز تزویر نمیبینم. افرادی خود را در معرض انتخاب مجامع عمومی قرار میدهند. صحبت از خدمت میکنند و تمام هدف خود از کاندیداتوریشان را خدمت و خدمت و خدمت معرفی میکنند. بیانیهها و شعارهایی برای بیان این اهداف مطرح میکنند و میلیونها تومان هزینه میکنند تا به ایشان اجازه دهیم به ما خدمت کنند. درصورتیکه با تمام این تبلیغات و هزینهها فرصت خدمت کردن را نیافتند گاهی ادعای تقلب میکنند و گاه تبدیل به اپوزیسیونها و منتقدان منتخبین در ارائه خدمات ایشان میشوند. انتخابات در ایدئالترین شکل برگزاریشان برایم چرخه بیمعنا و خندهداری تلقی میگردند چه آنکه افراد تشنهٔ خدمت نیز از فیلترهای متعدد گذر کرده و خود تا حدی انتصاب باشند.
کیفم را به همراه ۲ پرونده که با وقتهای رسیدگی به فاصله یک ساعت از هم مربوط به فردا بود برداشتم و آمادهٔ خروج از دفتر شدم. موعد چک اولین قسط حقالوکالهٔ پروندهٔ یاسر فردا بود. احتمال پیروزیام با آخرین مطالعهٔ پرونده و مدارک موجود بسیار اندک بود. هرچند به روال معمول، قراردادم من رو متعهد به نتیجه نمیکرد وسایل دفاع از یاسر را هم بهاندازهٔ توان فراهم کرده بودم چه در مرحله دادسرا و چه دادگاه؛ اما هنوز نتوانسته بودم خودم را قانع کنم برای برداشت مبلغ چک حقالوکاله. مبلغ بالایی نبود به نسبت حجم کار و موضوع پرونده، اما برای خانواده یاسر زیاد محسوب میشد.
همیشه در این دوراهی بودهام شاید همه بودهایم. انسان بودن و زندگی کردن و انسان خوب بودن و سخت زندگی کردن. بار سنگینی بر دوشم احساس میکنم. حس میکنم بیشتر از خودم زندگی و دشواریهایش را تجربه کردهام. گویی جای یاسر در انتظار مرگ بودن را زیستهام. گویی بهجای پدرش حلم پذیرشِ مرگِ فرزند را در خود فراهم کردهام. جای مادرش پیشپیش داغدیدهٔ فرزند شدهام. استادی به خاطرم آمد که میگفت حقالوکاله گاهی حق الاهانه نیز هست. وهن از طرف دعوای موکل یا خدایناکرده زبانم لال از طرف مقامات قضایی یا کارمندان ایشان که البته مصداق و مثال آن تنها در کشورهای بیگانه و معاند یافت میشود. حالا میفهمم حقالوکاله، هزینه داغ فرزند نیز هست. صبوری در انتظار مرگ نیز هست. تحمل فقر و ارتکاب جرم بهناچار نیز هست.»
حجم
۵۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه
حجم
۵۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه