
کتاب شهرهای افسانه ای، شاهزادگان و جن ها
معرفی کتاب شهرهای افسانه ای، شاهزادگان و جن ها
کتاب شهرهای افسانه ای، شاهزادگان و جن ها نوشتهٔ خیرات الصالح و ترجمهٔ سولماز جوادپور توسط نشر چرخ منتشر شده است. نویسنده در این اثر از از اساطیر و افسانههای عرب سخن گفته است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شهرهای افسانه ای، شاهزادگان و جن ها
سرزمین عربستان، گهوارهای از افسانهها و اساطیر که از دوران پیش از اسلام تا استقرار خلافت اسلامی شکل گرفتهاند، داستانهایی از اعراب بیابانگرد، سواران دلاور و فرمانروایان بزرگ را در خود جای داده است. کتاب شهرهای افسانه ای، شاهزادگان و جن ها اثر خیرات الصالح، مجموعهای مصور از این قصهها را گردآوری کرده و بهعنوان منبعی در حوزهٔ ادبیات عامه، دریچهای به دنیای اساطیر و افسانههای اعراب میگشاید. این کتاب با کاوشی در تاریخ شبهجزیرهٔ عربستان آغاز میشود؛ سرزمینی با بیابانهای وسیع که در هزارهٔ پایانی پیش از میلاد، در انزوایی نسبی به سر میبرد و به دو بخش شمالی (حجاز، نجد و یمامه با مردمان کوچنشین و ساکن واحهها) و جنوبی (یمن با پادشاهیهای قدرتمند سبا و حمیر متکی بر کشاورزی و تجارت) تقسیم میشد. در این بستر جغرافیایی و فرهنگی، میراثی از شعر و افسانه شکل گرفت. پس از ظهور اسلام، تحولی عظیم در عربستان رخ داد و فرهنگی نو با قصهها و افسانههایی تازه در زبان عربی پدید آمد. خیرات الصالح در این اثر، مجموعهای از افسانههای این دو دوره را به همراه تصاویر رشاد سلیم و پیتر دنیس گرد آورده است.
کتاب حاضر شامل دو بخش اصلی است: افسانهها و اساطیر پیش از اسلام و قصههای دوران پس از ظهور آن. برخی از این داستانها مشابهتهایی با روایات متون مقدس و قصص قرآنی دارند، در حالی که برخی دیگر، افسانههای اقوام سامی ساکن این شبهجزیره هستند که در متون مقدس دیده نمیشوند. در افسانههای دورهٔ اسلامی، تأثیر ظهور اسلام و حاکمیت اعراب تحت لوای خلافت آشکار است. کتاب با شرحی بر تاریخ و اقوام ساکن عربستان از دوران پیش از اسلام تا خلافتهای اموی و عباسی آغاز شده و سپس به خدایان، آیینها و باورهای رایج اعراب باستان میپردازد. در ادامه، اسطورهها و افسانههای اعراب نقل میشوند؛ از شهرهای افسانهای مانند ارم ذاتالعماد گرفته تا داستانهای شاهزادگان و پادشاهان اسطورهای چون بلقیس و سلیمان و روایات مربوط به جنّیان و موجودات ماورایی در فرهنگ عربی، همگی در این اثر مورد بررسی قرار میگیرند و ارتباط آنها با ادبیات، تاریخ و باورهای مردم عرب تبیین میشود.
بخش قابل توجهی از کتاب به «شبهای عربی» یا همان «قصههای هزارویکشب» اختصاص دارد که نویسنده در بخشهای پایانی، منتخبی از آنها را به همراه یادداشتی معرفی میکند. خیرات الصالح در این اثر، رویکردی پژوهشی داشته و علاوه بر نقل داستانها، یادداشتهایی ارزشمند در زمینه فرهنگ عامه و تاریخ اعراب نگاشته که اطلاعات مفیدی دربارهٔ زمینهٔ شکلگیری این افسانهها در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
خواندن کتاب شهرهای افسانه ای، شاهزادگان و جن ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ اسطورهشناسی، بهویژه در جهان عرب پیشنهاد میکنیم.
درباره خیرات الصالح
خیرات الصالح، متولد بیتالمقدس و کودکیگذراندهٔ دمشق، پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه قاهره، مدرک کارشناسیارشد خود را در رشتهٔ ادبیات نمایشی انگلیسی از کالج دانشگاه سوانسی دریافت کرد. او که از سال ۱۹۷۰ در بریتانیا اقامت دارد، شاعری است هنرمند و نقاشی که در زمینههای تذهیب و خوشنویسی عربی تخصص دارد. علاوه بر انتشار مقالات متعدد، او در تدوین برنامهٔ درسی جامع آموزش زبان عربی برای دانشجویان انگلیسیزبان نیز نقش داشته است.
بخشی از کتاب شهرهای افسانه ای، شاهزادگان و جن ها
«مدتها پیش، خلیفهای به نام عبدالملک بن مروان در دمشق زندگی میکرد. روزی، با بزرگان و درباریان خود دربارهٔ افسانهها و داستانهای پیشینیان صحبت میکرد، شخصی از حضرت سلیمان، حکمت و تسلط او بر جهانهای طبیعی و ماوراءالطبیعی و چگونگی زندانی کردن جن و مارِد در ظروف یا کوزههای مسی، که با سرب مذاب بسته شده و با حلقه مُهروموم شدهاند، یاد کرد. درحالیکه مشغول صحبت بودند، گنجیابی به نام طالب جلو آمد و این داستان عجیب را تعریف کرد: «پدربزرگم روزی با چند نفر در کشتی به سمت جزیرهٔ سیسیل میرفت. باد شدیدی آنها را از مقصد دور کرد. آنها پس از سفری یکماهه و بسیار طولانی و خستهکننده به سرزمینی عجیب رسیدند که کوهی بزرگ احاطهاش کرده بود. در سپیدهدم، عدهای سیاهپوست نیمهبرهنه و وحشی از غارهای خود در کوه بیرون آمدند و به ساحل رفتند. پدربزرگم کشتی را ترک کرد و با چند نفر از دوستانش به دیدن آنها رفت. او متوجه شد که فقط پادشاه آنها میتواند به عربی صحبت کند. پادشاه به آنها گفت که نه او و نه قومش تابهحال هیچ موجودی از نسل آدم را ندیده بودند. پادشاه از آنها با غذا و نوشیدنی پذیرایی کرد. سپس پدربزرگم و خدمهٔ کشتی را تا ساحل، که برخی از ماهیگیران تورهای خود را برای صید ماهی در آب انداخته بودند، همراهی کرد. یکی تور خود را از آب بیرون کشید و متوجه شد، به جای ماهی، ظرفی مسی که با سرب بسته شده به تور افتاده است. وقتی آن را شکست، دود سیاهی به آسمان بلند شد و صدای مهیبی ندا داد: «توبه کردم، توبه کردم یا رسولاللّه.» سپس، دود غلیظ شد و بهآرامی به شکل جنی غولپیکر درآمد که بلافاصله ناپدید شد.»
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۷ صفحه
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۷ صفحه