کتاب قند پارسی
معرفی کتاب قند پارسی
کتاب قند پارسی حاصل گردآوری و نوشتنِ غلامرضا لایقی است. نشر اطلاع این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر نمونههایی از نثر فصیح معاصر زبان پارسی را در بر گرفته است.
درباره کتاب قند پارسی
کتاب قند پارسی ۱۳ جستار با موضوعات گوناگون را که به نثر پارسی کهن هستند، در بر گرفته است. این مجموعه با جستار «عمر دوباره» آغاز شده است که بهگفتهٔ نویسنده، حکایت یا لغزی ادبی از «کویلر کوچ»، نویسنده انگلیسی است که «مجتبی مینوی»، استاد دانشگاه تهران و دانشمند معاصر آن را به فارسی برگردانده است و کتاب حاضر، آن را از نمونه هایی از نثر فصیح فارسی نقل کرده است. جستار «رودکی» مقالهای به قلم «عبدالحسین زرینکوب» استاد دانشگاه تهران، نویسنده و مورخ معاصر است که از کتاب «با کاروان حُلّه»، تألیف او، نقل شده است و... .
این مجموعه ناداستان، میتواند خواننده را با نثر صحیح معاصر پارسی به قلم نویسندههای گوناگون آشنا کند؛ بههمینجهت «قند پارسی» نام گرفته است.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
خواندن کتاب قند پارسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران جستارهایی حاوی نثر فصیح معاصر پارسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قند پارسی
«"ستایشگر آزادی"
ملک الشعرای بهار ستایشگر بزرگ آزادی است و از شاعران بزرگ ایران، هیچ کس به خوبی او از آزادی سخن نگفته است. آغاز شاعری وی مواجه با دورهای شد که در طی آن آزادی و نه سنگر و کرسی آن مطلوب و مقصود کسانی بود که برای نجات قوم و ملت خویش شور و درد واقعی داشتند. مبارزه با نفوذ و تجاوز بیگانه، مبارزه با تعدی و بیداد فرمانروایان خودکامه، مبارزه با آنچه ایران را به ضعف و فقر و فساد محکوم کرده بود، هدف کسانی بود که در آن روزها در مشهد و تبریز و اصفهان و طهران و همه جا با استبداد به پیکار برخاسته بودند.
بهار، شاعر جوان مشهدی نیز که در این هنگامه به دفاع از حیثیت و استقلال قوم و وطن برخاست، آزادی را یگانه امید ملک و ملت می شمرد.
در سال ۱۳۲۲ قمری که میرزا کاظم صبوری ملک الشعری آستان قدس در مشهد چشم از جهان فرو بست، پسرش محمد تقی که با تخلص بهار جای پدر را گرفت، هجده ساله بود. قدرت قریحهٔ او در مجامع ادبی خراسان آن روز با حیرت و اعجاب تلقی می شد و قصایدی که در مراسم مذهبی و مجالس سلام آستان قدس میگفت از تبحر او در شیوهٔ قدما حکایت میکرد. اما چند سال بعد که انقلاب مشروطه روی نمود و خودکامی و کژ رایی محمدعلی شاه، مجلس و مشروطهٔ نوخاسته را عرصهٔ نهب و تجاوز کرد. ملک الشعرای جوان آستان قدس مثل بسیاری از آزادی خواهان جوان دیگر به دفاع از مشروطه برخاست و از آن پس ذوق و قریحهٔ خود را وقف راه آزادی کرد. روزنامه های خراسان، نوبهار و تازه بهار را نشر کرد. در حزب دموکرات خراسان به کوشش برخاست. برخلاف مداخلات روس و انگلیس اشعار و مقالات نوشت و عاقبت به طهران تبعید شد. در روز ورود به طهران هنوز سی سال نداشت. با این حال یک سال بعد هم از خراسان به وکالت انتخاب شد. در مجلس و در مجامع همه جا برای آزادی، برای عدالت و برای تجدد شور و شوق فراوان نشان داد. با فساد هیأت حاکمه و با جهل و تعصب عامه و مداخلات بیگانه مثل سایر آزادی خواهان وقت با گستاخی مبارزه کرد. روزنامه نگاری و آشنایی با افکار جدید و حوادث عصر، قریحهٔ جوان و مستعد او را به راه های تازه انداخت. در قضیهٔ مهاجرت، چون بر اثر واژگون شدن درشکه و شکستن دست ناگزیر به طهران بازگشت، فرصتی برای تجدید عهد با ادب و شعر یافت. در سال های فترت یک چند به مطالعه در کتب ادب اهتمام کرد. مجلهٔ ((دانشکده)) و مکتب ادبی تازه ای که چندی بعد تأسیس کرد، در محیط ادبی آن روز طهران تازگی داشت. سردبیری روزنامهٔ ایران و نوبهار و اشتغال به وکالت مجلس او را از کارهای ادبی باز نداشت. حبس و تبعید که وی را مثل دیگر همگنان خاموش کرد، نیز او را از مطالعه و تحقیق برکنار نکرد.»
حجم
۱۵۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
حجم
۱۵۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه