کتاب گر تو این انبان ز نان خالی کنی
معرفی کتاب گر تو این انبان ز نان خالی کنی
کتاب گر تو این انبان ز نان خالی کنی نوشتهٔ ملامحسن فیض کاشانی، ترجمهٔ اسدالله ناصح و حاصل گردآوری غلامرضا لایقی و پروانه امیری است. نشر اطلاع این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر دومین جلد از مجموعهٔ «پنجضلعی سلوک» است.
درباره کتاب گر تو این انبان ز نان خالی کنی
کتاب گر تو این انبان ز نان خالی کنی، گزیدهای از کتاب «محجهٔ البیضاء» به قلم ملامحسن فیض کاشانی است که به موضوع «جوع» اختصاص دارد. جوع بهمعنای «گرسنگی» است. «محجهٔ البیضاء» کتابی است دربارهٔ آداب و اخلاق که مهذب و منقح کتاب «احیاء العلوم» نوشتهٔ «ابوحامد غزالی» است؛ یعنی ملامحسن فیض کاشانی کتاب غزالی را اصل قرار داده است؛ بنابراین هر جا اشاره به ابوحامد غزالی است، نقل قول از کتاب او است.
کتاب حاضر با این پیشفرض تهیه شده است که بزرگترین کُشنده برای انسان، شکمپرستی است که آفات و زیانهای آن نیز بسیار است. این کتاب به موضوعاتی مانند فضیلت گرسنگی، فواید گرسنگی، راه تمرین در شکستن شکمپرستی، کمکردن غذا و به تأخیرانداختن آن، اختلاف حکم گرسنگی و فضیلت آن به اختلاف احوال مردم، تمرین در ترک شهوت، گفتار در شهوت اعمال جنسی، تکلیف مُرید در ترک تزویج و اقدام بر آن، بیان فضیلت فردی که با شهوت شکم و فرج و چشم مخالفت کند، پرداخته است.
خواندن کتاب گر تو این انبان ز نان خالی کنی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد فواید گرسنگی و زیانهای شکمپرستی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گر تو این انبان ز نان خالی کنی
«بدان که مرید در ابتدای امرش شایسته نیست که خود را به تزویج مشغول کند، چون این کار مهمی است و او را از حرکت در راه آخرت مانع شده و به انس به زن میکشاند و کسی که به غیر خدا انس گیرد از خدا میبُرد و کثرت نکاح رسولالله نباید او را فریفته سازد زیرا تمام آنچه در دنیاست او را از خدا نمیبُرید و نباید فرشتگان را با آهنگران مقایسه کرد و چگونه غیر رسولالله با او مقایسه شود در حالیکه به اندازهای در محبت خداوند غرق بود که میترسید در این راه بسوزد، تا حدی که در بعضی حالات خوف داشت که این محبت به قالبش سرایت کرده و آن را نابود سازد، بدین سبب گاهی با دستش بر ران عایشه میزد و میگفت عایشه با من حرف بزن!۸۰ تا به سخن او از حالت بزرگی که عارضش شده خارج شود؛ زیرا قالب او طاقت تحمل آن حالت را نداشت چون حقیقت وجود او انس به خدا بود و انس او به مردم برای رفق به بدنش عارضی بود و طاقت صبر با مردم هنگامی که با آنها مجالست میکرد نداشت و چون سینهاش تنگ میشد میگفت:
ارحنا یا بلال - بلال ما را راحت کن!
تا برگردد به آنچه نور چشمش بود (نماز).
پس ضعیف اگر حال خود را در مرتبهٔ او بسنجد گول خورده است، برای آنکه فهمها از وقوف بر اسرار افعالش قاصر است.
پس شرط مرید آن است که در ابتدا به عزوبت بگذارد تا در معرفت قوی گردد و این در صورتی است که شهوت بر او غلبه نکند، پس اگر شهوت بر او غالب شد آن را به گرسنگیِ درازمدت و روزهٔ دائمی کم کند و اگر با این اعمال شهوت ریشه کن نشود و به اندازهای باشد که قادر بر نگهداری چشم نباشد، هرچند بر حفظ فرج قادر باشد، نکاح برای او بهتر است برای آنکه شهوت را آرام نماید وگرنه تا هنگامی که چشمش را نگاه نداشته، فکرش را نیز نمیتواند نگاه دارد، پس ذهن او پریشان خواهد بود و چه بسا که در بلیهای واقع شود که تحمل آن را نداشته باشد.»
حجم
۶۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۶۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خوب و کاربردی بود