دانلود و خرید کتاب دن کامیلو بر سر دو راهی جووانی گوارسکی ترجمه مرجان رضایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب دن کامیلو بر سر دو راهی اثر جووانی گوارسکی

کتاب دن کامیلو بر سر دو راهی

انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دن کامیلو بر سر دو راهی

کتاب دن کامیلو بر سر دو راهی نوشتهٔ جووانی گوارسکی و ترجمهٔ مرجان رضایی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. کتاب دن کامیلو بر سر دو راهی شما را به شمال ایتالیا می‌برد. سال ۱۹۵۳ است. اتحاد جماهیر شوروی دشمن شماره‌یک غرب است و واتیکان فرمان معروف خود را صادر کرده که رأی‌دادن به کمونیست گناه کبیره است. در این شهر کوچک و در این اوضاع، خصومت خنده‌داری بین کشیش مبارز دهکده و شهردار کمونیست، پپونه، ایجاد شده است.

درباره کتاب دن کامیلو بر سر دو راهی

ماجراهای کتاب دن کامیلو بر سر دو راهی و دیگر داستان‌های مجموعه‌ٔ دن کامیلو، جایی در دره‌ٔ رود پو اتفاق می‌افتد که تنها رود مهم ایتالیاست. داستان‌ها در یک دهکده، یک «دنیای کوچک»، در دوران پـس از جنگ جهانی دوم رخ می‌دهند و چون برخی از تقابل‌های اجتماعی حاد آن زمان، از قبیل تقابل کهنه و نو، کلیسا و ایدئولوژی چپ را تصویر می‌کردند و نیز به دلیل طنز نیرومند داستان‌ها و سرزندگی و جذابیت شخصیت‌ها، خوانندگان بسیاری یافتند. دن کامیلو، کشیش دهکده و رقیبش پپونه، شهردار چپ‌گرا، ارکان اصلی ماجراهای این دنیای کوچک‌اند.

خواندن کتاب دن کامیلو بر سر دو راهی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جووانی گوارسکی

جووانی گوارسکی در سال ۱۹۰۸ در پارما (ایتالیا) و در نزدیکی رود پو زاده شد. آنگونه که خود نقل کرده است والدینش آرزو داشتند مهندس کشتی شود بنابراین حقوق خواند! و به عنوان نقاش تابلوهای تبلیغاتی اسم و رسمی برای خود دست و پا کرد و در کنار مشاغل گوناگون دیگر به تدریس ساز ماندولین نیز می‌پرداخت. پدرش سبیل سیاه و پرپشتی زیر دماغش داشت و جووانی هم چنین سبیلی برای خود گذاشت. همیشه این سبیل را داشت و به آن می‌بالید. او طاس نبود، هشت کتاب نوشت، و قدش حدود ۱۷۵ سانتی‌متر بود. می‌گفت: «یک برادر هم دارم، ولی ترجیح می دهم درباره‌اش حرف نزنم. یک موتورسیکلت چهار سیلندر، یک اتومبیل شش سیلندر و یک زن و دو بچه هم دارم.»

در سال ۱۹۲۵ سردبیر مجله‌ای فکاهی به نام کوریره امیلیانو شد و در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۳ سردبیری مجلهٔ فکاهی دیگری را به نام برتولدو به عهده گرفت. در خلال جنگ جهانی دوم به انتقاد از دولت موسولینی پرداخت. در ۱۹۴۳ به ارتش فراخوانده شد، این امر سبب شد از آزار حکومت فاشیستی در امان بماند. هنگامی که جنگ جهانی دوم درگرفت شبی پلیس سیاسی او را به جرم عربده‌کشی در خیابان‌ها دستگیر کرد. در سال ۱۹۴۳ آلمانی‌ها در آلساندریا او را اسیر کردند و او این شعار را برای خود برگزید: «حتی اگر من را هم بکشند، نخواهم مرد». در همان سال زمانی که ایتالیا با نیروهای متفقین قرارداد متارکهٔ جنگ را امضا کرد، او در جبههٔ شرقی اسیر بود و سه سال در اردوگاه اُسرا در لهستان به سر برد. بعدها خاطرات دوران اسارتش را به رشتهٔ تحریر درآورد. پس از پایان جنگ که به ایتالیا بازگشته بود سردبیر مجلهٔ فکاهی کاندیدو شد. در این مجله به حمایت از دموکرات مسیحی‌ها پرداخت و از کمونیست‌ها انتقاد کرد. در ۱۹۴۸ هنگامی که کمونیست‌ها در انتخابات شکست سختی خوردند، قلم را زمین نگذاشت و انتقاداتش را متوجه دموکرات مسیحی‌ها نیز کرد. دن کامیلو بر سر دو راهی را در همین دوران نوشت.

در ۱۹۵۴ به اتهام افترا بازداشت شد. علت بازداشتش انتشار نامهٔ جعلی بود که در آن از قول رهبر مقاومت ایتالیا دِ گاسپری که بعدها به نخست‌وزیری رسید، از متفقین خواسته شده بود رم را بمباران کنند تا روحیهٔ هواداران آلمان تضعیف شود. دادگاه حکم به ۱۲ ماه زندان داد، اما او به دلیل خوش‌رفتاری زودتر از موعد آزاد شد.

در سال ۱۹۵۶ وضع سلامتی‌اش رو به وخامت گذاشت و برای درمان به سوییس رفت. در ۱۹۵۷ از سردبیری کاندیدو کناره گرفت،‌ ولی هنوز در آن مجله مطلب می‌نوشت.

گوارسکی یک فیلمنامه هم به نام مردمی اینچنین نوشت. او سرانجام در ۱۹۶۸ در پی حملهٔ قلبی درگذشت.

بخشی از کتاب دن کامیلو بر سر دو راهی

«در دهکده و اطراف آن از ماه فوریه عدهٔ زیادی شروع می‌کردند به پول کنار گذاشتن برای کارناوال قبل از روزهٔ بزرگ. دوازده گروه رقیب وجود داشت. پنج‌تا مال دهکده بود و هفت‌تا مال دهکده‌های اطراف. هر شنبه اعضای گروه‌ها بخشی از درآمدشان را صرف تزیین عَلَم‌هایی می‌کردند که در رژه نمایش می‌دادند. خلاصه، دورهٔ برگزاری کارناوال دورهٔ بسیار مهمی بود.

علم‌ها قطعه قطعه در مزارع واقع در دشت ساخته می‌شدند. هر گروه بهترین مزرعه‌ای را که مناسب کارش بود انتخاب می‌کرد و با تیر، تخته، زیرانداز و پرده‌های حصیری، نوارهای پارچه‌ای و کاغذهای قیراندود سایه‌بانی می‌ساخت که علم در آن ساخته می‌شد. تا فرارسیدن روز کارناوال، فقط اعضای گروه اجازه داشتند که به درون سایه‌بان نگاه کنند. و در آن روز، اعضای گروه با شادمانی سایه‌بان را تخریب می‌کردند و علم، مثل جوجه‌ای که تازه از تخم درآمده باشد، پا به جهان می‌گذاشت. جوایز نفیسی به برندگان داده می‌شد و علم‌ها و آدم‌هایی که لباس‌های فانتزی می‌پوشیدند از دهکده‌های نزدیک یا حتی از شهر می‌آمدند. دهکده سه روز تمام شلوغ می‌شد.

کارناوال قضیه‌ای جدی بود، نه فقط به خاطر این که مردم دست‌ودل‌باز زیادی را به دهکده جلب می‌کرد، بلکه به این دلیل نیز که باعث می‌شد بین گروه‌های سیاسی رقیب آتش‌بسی موقتی برقرار شود. به همین علت دن کامیلو هیچ‌وقت در خطابه‌هایش دربارهٔ آن صحبت نمی‌کرد.

او به مسیح محراب گفت: «مسیح، کار به جایی رسیده که مردم فقط موقعی که احمق می‌شن درست رفتار می‌کنن. پس خوبه بذاریم تفریحشون رو بکنن. Semel in anno licet insanire».

بخشدار پپونه دل خوشی از کارناوال نداشت، چون از دیدن این که مردم فقط جذب کارهای بیهوده می‌شوند حرص می‌خورد. او می‌گفت: «برای تزیین اون علم‌های احمقانه‌شون پول خرج می‌کنن، ولی اگه پای موضوع باارزشی مثل انقلاب خلقی درمیون باشه، پول به جونشون بسته‌ست.»

پپونه شش ماه از سال بر ضد کارناوال حرف می‌زد. در شش ماه دیگر، اضافه‌کاری می‌کرد تا مراسم را ترتیب دهد و علم گروه خودش را بسازد. از قضا خودش هم پول قابل‌توجهی کنار می‌گذاشت. و اگر علمی از دهکده برنده نمی‌شد، آن‌قدر ناراحت می‌شد که انگار به شخص خودش توهین شده است.

در آن سال همهٔ کارهای کارناوال خوب پیش‌می‌رفت، زیرا استثنائاً در زمان برگزاری آن هوا بسیار مطبوع بود و مردم از جاهای دوردست برای تماشای آن می‌آمدند. علم‌های مختلف و افرادی که لباس‌های فانتزی می‌پوشیدند از جاهای دوری برای شرکت در مسابقه آمده بودند و تا به حال هیچ‌کس چنین رژهٔ طولانی‌ای ندیده بود؛ رژه‌ای که طبق معمول سه بار دورتادور دهکده انجام می‌شد. پپونه از جای خود در جایگاه ویژه، رضایتمندانه اولین دور رژه را تماشا کرد و فکر کرد ارزش این را داشته که این همه آدم برای دیدن آن جمع شوند. احساس می‌کرد شهردار لندن است.»




نظرات کاربران

sarabanoo13
۱۴۰۱/۰۵/۲۱

من عاشق شخصیت دن کامیلو هستم، خیلی عالیه... 😍😍😍

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۵۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۴۵۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۶۷,۰۰۰
تومان