دانلود و خرید کتاب آلیس پای آتش یون فوسه ترجمه حسام امامی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب آلیس پای آتش

کتاب آلیس پای آتش

نویسنده:یون فوسه
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۵از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آلیس پای آتش

کتاب آلیس پای آتش رمانی درخشان در مورد عشق و زندگی‌ست؛ روایت زندگی زنی که یک شب به گذشته‌ی تلخش برمی‌گردد و زندگی‌اش را دوباره مرور می‌کند. رمان به عشق، تنهایی و شکست می‌پردازد و با شیوه‌ی جریان سیال ذهن، فضایی وهم‌آلوده را برای مخاطبش می‌سازد. یون فوسه، نویسنده‌ی نروژی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات ۲۰۲۳، در این رمان شما را به جهانی مه‌اندود و در عین حال جذاب می‌برد.

نشر چشمه آلیس پای آتش را با ترجمه حسام امامی منتشر کرده است. نسخه الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آلیس پای آتش اثر یون فوسه

آلیس پای آتش رمان تاثیرگذاری است؛ رمانی در مورد یک فقدان عجیب و تلخ که هرگز کم‌رنگ نمی‌شود و هرگز از یاد نمی‌رود. رمانی در مورد ترس‌ها و زخم‌هایی که از سد زمان گذشته‌اند و همراهان همیشگی ما شده‌اند. رمان به شکل جریان سیال ذهن روایت می‌شود و روی خطی حرکت می‌کند که مرز خیال و واقعیت در آن مشخص نیست. یون فوسه که در سال ۲۰۲۳ جایزه‌ی نوبل ادبیات را از آن خود کرد، نویسنده‌ای قدرتمند است که جهان داستانی منحصربه‌فردی دارد و این ویژگی در رمان آلیس پای آتش به‌خوبی قابل مشاهده است.

عمارت قدیمی، زنی که ناگهان به گذشته باز می‌گردد و رویدادی هولناک را مرور می‌کند، نثر پیچیده در لفافی از ابهام و فضاسازی ماهرانه و تار باعث شده رمان فضای بسیار گیرایی داشته باشد و به‌مثابه‌ی یک سفر خواننده را به عالمی دیگر ببرد.

خلاصه داستان آلیس پای آتش

آلیس پای آتش روایت زندگی زنی به نام سیگنه است که ناگهان شبی در رخوت به گذشته برمی‌گردد، به شبی که همسرش در شبی سرد و توفانی به دریاچه رفت و دیگر بازنگشت. سفر زن در گذشته طولانی می‌شود و به گوشه‌های مختلف زندگی خود و همسرش می‌رسد. زندگی سیگنه بسیار سرد و ملال‌آور است و رد هیچ نور و نشاطی در آن به چشم نمی‌خورد. او در این بازگشت به گذشته احساسات عجیب و مختلفی را تجربه می‌کند و در موقعیت خاصی قرار می‌گیرد...

سبک نگارش این کتاب

نویسنده در این کتاب افکار و احساسات را در هم می‌آمیزد و با کمک گرفتن از این سبک به نمایش ذهن پریشان شخصیتش کمک زیادی می‌کند. پرداختن به احساسات و افکار سگینه، فضاسازی‌های مرتبط با ملال و ترس‌های او و انتخاب کلمات، همگی و همگی در خدمت این سبک نوشتاری رمزآلود و البته گیرا هستند.

خرید و دانلود کتاب آلیس پای آتش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

رمان آلیس پای آتش داستانی از زندگی‌ست؛ زندگی با تمام پستی‌ها و بلندی‌ها و نقاط روشن و تاریکش. هر کسی می‌تواند از خواندن چنین رمانی غرق در لذت و شعف شود. بااین‌حال می‌شود گفت علاقه‌مندان به رمان‌های سورئال و وهم‌آلود، لذت بیشتری از مطالعه‌‌ی این اثر درخشان می‌برند. همچنین این کتاب را به کسانی که دچار فقدان شده‌اند یا افرادی که داستان‌های کوتاه خارجی با بن‌مایه‌ی غم را دوست دارند پیشنهاد می‌کنیم.

چرا باید آلیس پای آتش با ترجمه حسام امامی را بخوانیم؟

یون فوسه نویسنده‌ی مهمی است که آوازه‌اش از مدت‌ها پیش از اهدای جایزه‌ی نوبل ادبیات ۲۰۲۳ در سراسر دنیا پیچیده بود. او استاد خلق موقعیت‌ است و چنان به شخصیت‌هایش نزدیک می‌شود که انگار سال‌هاست آن‌ها را می‌شناسد. در ضمن کتاب آلیس پای آتش داستان بسیار گیرایی دارد و تا پایان نیز گیرایی‌اش را حفظ می‌کند. نثر درخشان فوسه و توانایی‌اش در قصه‌پردازی به شما لذت مطالعه‌ی یک اثر جان‌دار را هدیه می‌کند. گفتنی است رادیوگوشه نیز کتاب صوتی آلیس پای آتش با صدای شیوا ابراهیمی را با ترجمه حسام امامی تولید و منتشر کرده است.

درباره یون فوسه؛ نویسنده کتاب

در سال ۲۰۲۳، انتخاب آکادمی نوبل به‌زعم بسیاری از متخصصان و منتقدان انتخاب هوشمندانه‌ای به نظر آمد: یون فوسه! چهره‌ی مشهور دنیای ادبیات و تئاتر و مردی که آثارش به زبان‌های بسیاری درآمده بود.

یون فوسه سال ۱۹۵۹ در نروژ پا به این دنیا گذاشت. او داستان‌نویس، شاعر، نمایش‌نامه‌نویس و نویسنده کودک است و آثارش به سرتاسر جهان سرک کشیده‌اند. فوسه همچنین دانش‌آموخته‌ی ادبیات است و به‌عنوان مدرس نویسندگی فعالیت‌های زیادی دارد و سعی می‌کند نویسنده‌های جوان را هدایت کند.

اولین رمان فوسه با عنوان «سرخ، سیاه» در سال ۱۹۸۳ به انتشار رسید و شروع مسیر نویسندگی‌اش شد؛ مسیری که به خلق آثار بسیار مهم و قابل‌بحثی مثل آلیس به پای آتش (آلیس پای اتش) شد. از دیگر نقاط مهم زندگی فوسه نمایشنامه‌نویسی است؛ او تئاترهای بسیار مهمی را قلم زد و نامش در عرصه‌ی تئاتر هم بسیار خوش درخشید و دیده شد.

جوایز و افتخارات یون فوسه

جایزه بزرگ و ارزشمند ایبسن، جایزه ادبی انجمن نوردیک، جایزه ادبی نوبل ۲۰۲۳، جایزه‌ی براگه، نامزدی جایزه بوکر، نامزدی جایزه ملی کتاب آمریکا و جوایز مرتبط با تئاتر، بخشی از نقاط درخشان کارنامه ادبی این نویسنده‌ی موفق هستند.

ژانر کتاب آلیس پای آتش

آلیس پای آتش رمانی سورئال در باب عشق، زندگی و خاطرات است. از فضاسازی تا نثر و شخصیت‌پردازی همگی در خدمت ژانر سورئال هستند و فضایی وهم‌آلود برای مخاطب می‌سازند.

رمان آلیس پای اتش مناسب کدام رده سنی است؟

آلیس پای آتش رمانی سورئال و دغدغه‌مند است که برای گروه سنی بزرگسال انتخابی طلایی و درخشان به شمار می‌آید.

نقد کوتاهی بر کتاب

این رمان به شدت گیراست و در مواقع بسیاری ما را شگفت‌زده می‌کند و به وجد می‌آورد، بااین‌حال در مواقعی این حجم از درونی بودن و گم کردن مرزهای خیال و واقعیت خواننده را دچار گمگشتی می‌کند و ممکن است در روند مطالعه‌ی داستان اختلال ایجاد کند. در ضمن پرداختن بیش از حد به جزئیات در مواردی به روند داستان آسیب زده و ریتم آن را کند کرده است. اما اگر خواننده‌ی پرحوصله‌ای باشید و به نویسنده اعتماد کنید، از مطالعه اثر لذت خواهید برد.

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره آلیس پای آتش

تینوش نظم‌جو، مترجم آثار فوسه درمورد دنیای ادبی او می‌گوید: «خیلی زود، من در ادبیات صدایی متناقض کشف کردم که حضور داشت اما خودش چیزی نمی‌گفت. بسیار غریب است اما به نظرم می‌آمد که از متون ناب ادبی، صدایی بیرون می‌آمد که هیچ چیز مشخصی نمی‌گفت، اما حضور داشت، مانند چیزی که می‌توانیم بشنویم، مانند سخنی بدون کلام که از دوردست می‌آید. و اما آنچه مرا شگفت‌زده می‌کرد این بود که این صدا فقط از متون ادبی بیرون می‌آمد. به همین دلیل من به این صدا می‌گویم: صدای ادبیات یا صدای نوشتار».

آکادمی نوبل هم در بیانیه‌ای دلیل اهدای جایزه نوبل به این نویسنده را این‌طور توصیف کرد: «صاحب صداکردن ناگفتنی‌ها»

محمد حامد، مترجم آثار فوسه نیز در موردش چنین گفته است: «فوسه در سه فرم ادبی خود را آزموده است. یکی در فرم شعر، دوم در فرم رمان و داستان، و سومی در فرم نمایش است. او در هر سه موفق بوده و توانسته به اعماق عمیق ذهن کاراکترش وارد شود، و توانسته به زیبایی، به درون توبه‌توی لایه‌های ذهن انسان روزگارش دست پیدا بکند. باید گفت مثل هر دغدغه‌مندی به هنر، یون فوسه هسته‌ی اصلی کارش را انسان در نظر گرفته است. انسان و رابطه‌اش با دیگر انسان‌ها. یون به روی انسان عصر خودش نور تابانده است، روی انسان، روی درون او، و به لایه‌های پنهانش نور تابانده است. شعر که شعر است و هر شعری ساختمان و فرم معماری خودش را دارد، اما فوسه در نمایش‌هایش و در داستان‌هایش از همین معماری شعر بهره گرفته است. ساختار آثار نمایشی‌اش، مثل یک شعر بلند می‌ماند. نقش‌ها و صحنه‌ها، جمله‌ها، گفت‌وگوها، همه‌ی آنچه که در صحنه‌ی او، آشکارا یا نهان مانده شده، هرکدام از این‌ها، مثل این است که انگار سطر یا بیتی‌ست از شعری بلند، که تو داری می‌خوانی، یا که داری می‌بینی! حتی نور و دستور صحنه‌ها. برای فهم این معنی خود یون در جایی از «لورکا» و نمایش‌های او نمونه می‌آورد.»

چه مترجمان و ناشرانی این رمان را به فارسی ترجمه و منتشر کرده‌اند؟

آلیس پای آتش در ایران با ترجمه‌ی حسام امامی در نشر چشمه و با ترجمه‌ی الهه ارومیه در نشر هنر پارینه منتشر شده است.

درباره حسام امامی؛ مترجم

حسام امامی مترجم حرفه‌ای و سرشناس ایرانی، در کتاب آلیس پای آتش هم مثل سایر آثار ترجمه‌شده‌اش عملکرد درخشانی داشته است. او در عین وفاداری به داستان و حتی نثر و لحن نویسنده، سعی می‌کند ورود به جهان داستان را برای مخاطب ایرانی ساده‌تر و دلنشین‌تر کند.

بخشی از متن کتاب آلیس پای آتش

«حتماً زمهریر است، و آن فیورد، با آبش، با موج‌هایش، شاید تابستان یک صفایی داشته باشد، پارو زدن توی فیورد وقتی فیورد به رنگ آبیِ پُرتلألؤ است، وقتی آبیِ آبی می‌درخشد، آن موقع شاید وسوسه‌کننده باشد، وقتی خورشید روی فیورد می‌تابد و آب آرام است همه‌چیز آبی در آبی است ولی الآن، پاییزِ ظلمات، که فیورد خاکستری است و سیاه و بی‌رنگ و سرد است و موج‌ها بلند و تند، اگر از زمستانش نگوییم که روی نشیمن‌های قایق برف است و یخ و اگر بخواهی قایق را از مهارهایش آزاد کنی باید به طناب‌ها لگد بزنی که از هم باز شوند و از دست یخ آزاد شوند، و وقتی تخته‌یخ‌های برف‌پوش روی فیورد شناورند، چی؟ جذابیتِ فیورد به خاطر چیست؟ با خودش می‌گوید نه، متوجه نمی‌شود، با خودش می‌گوید اگر رک بگوییم، اصلاً حالی‌اش نمی‌شود، برایش عین یک معماست، و کاش فقط گه‌گداری می‌رفت فیورد، برای ماهی‌گیری شاید، برای تور چیدنی چیزی، ولی نه، هر روز خدا پاروزنان می‌رود فیورد، بعضی وقت‌ها روزی دوبار، توی تاریکی، زیر باران، توی آبِ ناآرام، هر ماه سال، یعنی نمی‌خواهد پیش او باشد؟ با خودش می‌گوید برای همین است که همیشه می‌خواهد برود توی فیورد؟ دیگر واقعاً چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟ تازگی‌ها هم تغییری نکرده؟ حالا دیگر به‌ندرت شاد است، تقریباً هیچ‌وقت شاد نیست، خیلی هم خجالتی است، واقعاً هست، نمی‌خواهد کسی را ببیند و اگر کسی هم بیاید رویش را می‌کند آن طرف و اگر پا بدهد که مجبور شود با کسی حرف بزند همین‌طوری می‌ایستد و نمی‌داند با دست‌هایش چه‌کار کند، نمی‌داند چه بگوید، می‌ایستد و از خجالت حالش بد می‌شود، با خودش می‌گوید همه می‌فهمند، با خودش می‌گوید برایش چه فرقی دارد حالا؟ همیشه یک‌کمی این شکلی بوده، یک‌کمی کم‌رو، انگار یک‌کمی فکر می‌کند همیشه برای بقیهٔ آدم‌ها پاک مایهٔ دردسر است، انگار فقط با بودنش بقیه را ناراحت کند، مایهٔ تصدیع خاطر، مانعی سرِ راه چیزی که فلانی یا بهمانی می‌خواهد، انگار متوجه نیست و هی دارد بدتر می‌شود، قبلاً دست‌کم می‌توانست دوروبر بقیه باشد ولی حالا دیگر نه، حالا همین که کسی غیر از سیگنَه آفتابی شود، می‌زند بیرون که تنها باشد.»

امین۳۶۹
۱۴۰۲/۰۸/۱۳

اولین کتابی بود که از فوسه خوندم و امیدوارم کتابای دیگش همچین نوع نوشتاری نداشته باشن. جوری که متن نوشته شده بود خیلی منحصر به فرد بود که اصلا باب میل من نبود به سختی کتاب رو تموم کردم. اوایل

- بیشتر
مرتضی بهرامیان
۱۴۰۲/۱۱/۳۰

حیف وقتی که انسان برای بعصی کتاب ها مثل این صرف کنه. نویسندهٔ زورش اومده از نقطه ی آخر جمله استفاده کنه. جایزه ی نوبل ادبی هم واقعا شورش رو درآورده. خود داستان هم ارزش نداشت‌

بهنام
۱۴۰۳/۰۷/۱۹

سلام و عرض ادب این کتاب باعث شد دیگه سمت آثار یون فوسه نَرَم ، اونقدر تصویر سازی افتضاح بود که نتونستم ارتباط برقرار کنم اوجود تعاریفی که از ایشون خوندم ، اصلا نویسنده طرازی نیستند یبه نظرم هرچند ایرادها

- بیشتر
zsalehi
۱۴۰۲/۱۱/۰۹

کتاب سخت خوانی است به درد علاقمندان واقعی و تاب آور ادبیات می خورد باید حوصله کنی

حالا دیگر به‌ندرت شاد است، تقریباً هیچ‌وقت شاد نیست، خیلی هم خجالتی است، واقعاً هست، نمی‌خواهد کسی را ببیند و اگر کسی هم بیاید رویش را می‌کند آن طرف و اگر پا بدهد که مجبور شود با کسی حرف بزند همین‌طوری می‌ایستد و نمی‌داند با دست‌هایش چه‌کار کند، نمی‌داند چه بگوید، می‌ایستد و از خجالت حالش بد می‌شود، با خودش می‌گوید همه می‌فهمند، با خودش می‌گوید برایش چه فرقی دارد حالا؟ همیشه یک‌کمی این شکلی بوده، یک‌کمی کم‌رو، انگار یک‌کمی فکر می‌کند همیشه برای بقیهٔ آدم‌ها پاک مایهٔ دردسر است، انگار فقط با بودنش بقیه را ناراحت کند، مایهٔ تصدیع خاطر، مانعی سرِ راه چیزی که فلانی یا بهمانی می‌خواهد، انگار متوجه نیست و هی دارد بدتر می‌شود، قبلاً دست‌کم می‌توانست دوروبر بقیه باشد ولی حالا دیگر نه، حالا همین که کسی غیر از سیگنَه آفتابی شود، می‌زند بیرون که تنها باشد
کاربر ۱۲۶۰۰۹۱
با خودش فکر می‌کند طاقتش را ندارد، و باید یک چیزی به او بگوید، با خودش فکر می‌کند یک چیزی، و بعد با خودش می‌گوید انگار هیچ‌چیز دیگر مثل قبل نیست و نگاهی به دوروبر اتاق می‌اندازد و بله، همه‌چیز مثل قبل است، چیزی فرق نکرده، با خودش می‌گوید چرا چنین فکری می‌کند، که چیزی عوض شده؟ چرا چیزی باید فرق کرده باشد؟ با خودش می‌گوید چرا باید از این فکرها بکند؟ همین که چیزی اصلاً می‌تواند فرق بکند؟
کاربر ۱۲۶۰۰۹۱

حجم

۸۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

حجم

۸۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

قیمت:
۲۹,۵۰۰
۲۰,۶۵۰
۳۰%
تومان