کتاب با هم
معرفی کتاب با هم
کتاب با هم نوشتهٔ ریچارد سنت است و با ترجمهٔ کمیل سوهانی در نشر افکار منتشر شده است. این کتاب به آیینها، لذتها و سیاستهای همکاری میپردازد.
درباره کتاب با هم
تکیه بر رقابت بهعنوان موتور محرکهٔ توسعه و آبادانی در جوامع انسانی امروزی بهقدری جدی است که وقتی صحبت از همکاری به میان میآید، همکاری هم ذیل رقابت معنی پیدا کرده و مورد بررسی قرار میگیرد. تمام آنچه در کتابهای مدیریت و روانشناسیِ محیطِ کار و مشابه آن ذیل مفهوم همکاری میبینیم درواقع، نوعی آموزش فنون جنگ است؛ اینکه چگونه با همکاریِ یکدیگر بتوانیم در بهرهبرداری از منابع بر دیگریِ رقیب پیروز شویم. اینگونه است که همکاری از یک مفهوم اصیل که در ذات انسان قرار داشته و انسانیت انسان وابسته به آن است، در خدمت مفهومی در تضاد با خودش قرار میگیرد. این کتاب اما رویکردی متفاوت دارد. این کتاب به خواننده کمک میکند در مسیر درست قرار بگیرد و بتواند محیطی دوستانه برای رشد فردی در محیط کارش بسازد.
تمرکز نویسنده در کتاب با هم روی تعامل با دیگران است. مثل مهارت گوشدادن در گفتوگوکردن، تمرکز به کاربرد عملی واکنشگر بودن در محل کار یا در اجتماع. نویسنده تلاش کرده است که همکاری را بهعنوان مهارت معرفی کند. مهارتی که مردم را وادار میکند برای همکاری کردن به درک متقابل و پاسخگویی به دیگران برسند.
خواندن کتاب آیینها، لذتها و سیاستهای همکاری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که بهدنبال رفتار دوستانه در محیط کار هستند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آیینها، لذتها و سیاستهای همکاری
«مشارکتکنندگان در غرفههای «سؤال اجتماعی» و بازدیدکنندگان آنها دشمن مشترکی داشتند که سرمایهداری در حال ظهور عصر آنها، نابرابریها و ظلمهایش بود. آنها متقاعد شده بودند که سرمایهداری خام نمیتواند برای تودههای مردم زندگی باکیفیتی فراهم کند. اما نمایشگاهی که در کنار شان دو مارس برگزار شده بود، بر خود این دشمن تمرکز نمیکرد. آن نمایشگاه بیشتر مجمع بزرگسالان بود تا نمایشگاهی هنجارشکن که افراد را به فریاد زدن برانگیزد. پاریسیها بهدرستی پروژهٔ خود را «سؤال اجتماعی» نامیدند. جامعه را چگونه میتوان تغییر داد؟ کارگران خوشحال سوسیالیست که در حال کار کردن برای انقلاب آواز میخواندند، در میان جوابها نبودند. همچنین، پیشنهاد برای اصلاحات به برچسبهای رسانهای سادهای مثل «انصاف» و «جامعهٔ بزرگ» (چپ و راست بریتانیا که آن روزها سیاستهای خود را چنین میخواندند.) تنزل نیافت.
غرفهداران بر سر موضوعی توافق داشتند. «اتحاد» کلمهای بود که در این اتاقها زیاد شنیده میشد. مردم بحث میکردند که معنی آن چیست. اتحاد پیوند بین ارتباطهای اجتماعی روزمره و سازمان سیاسی تعریف شد. همکاری به این ارتباط معنی میداد: اتحادیهٔ کارگران آلمان، سازمان داوطلبانهٔ کاتولیک فرانسه و کارگاه آمریکایی، سه راه همکاری حضوری را تمرین کردند تا اتحاد را پدید آورند. برای غرفهداران پاریسی این سه نمونهٔ فعالیت همکاری، دعوتی به تفکر دربارهٔ امر اجتماعی در سوسیالیسم بود.
باید لحظهای بر کلمهٔ «اجتماعی» تمرکز کنیم؛ زیرا در آنزمان این کلمه در معرض تغییر بزرگی در تفکر اجتماعی بود.
مهاجرتکنندگان در پایان قرن نوزدهم به شهرهای اروپایی سرازیر شدند یا اروپا را برای مهاجرت به آمریکا ترک کردند. صنعتیسازی که هر کجا ریشه میدواند، جغرافیای انزوا را خلق میکرد؛ بهطوری که تعداد زیادی از کارگران دربارهٔ افراد دیگری که متفاوت با آنها بودند - چه در محلهٔ زندگیشان و چه در کارخانه - چیز زیادی نمیدانستند. شهرهای صنعتی متراکمتر شدند. طبقات منزویشده متراکمتر شدند. چه چیزی میتواند این افراد را به درک متقابل تشویق کند؟ افرادی که گرچه بهشکلی در هم فشرده شده بودند، اما چیزی دربارهٔ هم نمیدانستند!»
حجم
۴۵۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۲۰ صفحه
حجم
۴۵۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۲۰ صفحه