کتاب اثر مرکب
معرفی کتاب اثر مرکب
کتاب اثر مرکب نوشتهٔ دارن هاردی و ترجمهٔ آذین نوذری است و انتشارات عطر کاج آن را منتشر کرده است. این کتاب تحولی شگفتانگیز در زندگی، درآمد و موفقیت شما ایجاد میکند.
درباره کتاب اثر مرکب
بنا نیست با مطالعهٔ اثر مرکب به رموزی پیچیده و عجیب و غریب دست یابید؛ بلکه این کتاب دربردارندهٔ مطالبی برای تغییر است. نکاتی که در عین سادگی، بسیار تأثیرگذار بوده و به شما کمک میکنند تا با برداشتن کوچکترین گامها و انجام سادهترین فعالیتها، تغییرات شگرفی اعمال کنید و تأثیر آنها را در تمام جوانب زندگی خود مشاهده کنید.
اساس اثر مرکب کسب نتایج بزرگ از طریق انجام مجموعه فعالیتهای کوچک است. با توجه به این قاعده، قادر خواهید بود با انجام کارها و اعمال تغییراتی که زمان، هزینه و انرژی چندانی از شما نمیگیرند، به موفقیتهای بزرگی برسید که برای بسیاری از افراد آرزوست. اگر مایل به تغییر هستید، اما تاکنون از هیچ راهی نتیجهٔ دلخواه را حاصل نکردهاید، کتاب حاضر برای شما گزینهٔ مناسبی است. آن را بخوانید و به افراد برتر در حیطهٔ فعالیت خودتان نزدیک شوید.
خواندن کتاب اثر مرکب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند تغییرات بزرگ در زندگیشان ایجاد کنند پیشنهاد میکنیم.
درباره دارن هاردی
دارن هاردی در ۱ فوریهٔ سال ۱۹۷۱ در کشور آمریکا به دنیا آمد. برخلاف تصوری که از زندگی افراد ثروتمند داریم، او در یک بهشت که همه چیز برای او حی و حاضر باشد، زندگی نمیکرد. وقتی که دارن فقط هجدهماهه بود، مادر او تصمیم گرفت تا از همسرش جدا شود، فرزند خردسالش را ترک کند و به دنبال زندگی و رویاهای خودش برود. خوشبختانه پدر دارن فردی مسئولیتپذیر بود که حضانت و مسئولیت پسرش را پذیرفت و او را پرورش داد.
دارن تا حد زیادی خودش را مدیون طرز فکر پدرش میداند. پدر او سختگیری نمیکرد، قانونهای طاقتفرسا برای او نمیگذاشت، از او عالیترین نمرات را طلب نمیکرد و از دارن توقع پسری را نداشت که همیشه در حال درخشش باشد. به طبع این طرز تفکر و عشقی که پدرش به دارن میداد، این پسر دوران کودکی و نوجوانی را بدون واقعهٔ خاص دیگری گذراند، هیچوقت به مصرف مواد مخدر روی نیاورد و تمام تلاشش را برای یافتن اهداف واقعی خودش کرد.
تاثیر دیگری که پدر دارن هاردی با طرز فکر خود بر زندگی پسرش گذاشت مربوط به جملاتی بود که بر زبان میآورد. یکی از باورهای جالب پدر دارن این بود که «هیچ اهمیتی ندارد شرایط چهقدر سخت است، دیگران چهقدر مستعدتر و دانشمندتر از تو هستند یا چهقدر سابقهٔ کار بیشتری نسبت به تو دارند! تو هنوز هم میتوانی تمام تلاشت را بکنی! به بیشترین حد ممکن مطالعه کن، خودت را به چالش بکش و ببین که تو جلوتر از همه هستی! پس استثنایی باش!»
این طرز فکر و جملات انگیزهدهندهٔ پدر دارن بود که او را مصمم میکرد تا درستترین و مناسبترین تصمیم را درمورد خود و زندگیاش بگیرد. دارن در اوایل جوانی پا به دانشگاه گذاشت، اما همچون دیگر نوابغ و رهبران تاثیرگذار خیلی زود فهمید که دانشگاه راهی نیست که او را به خواستهها و اهدافش برساند. بنابراین تنها یک ترم را در دانشگاه به اتمام رساند، بعد از آن قید تحصیل دانشگاهی را زد و وارد بازار کار شد.
دارن در هجدهسالگی کسب و کار نوپای خود را پیریزی کرد. دارن در تولد نوزدهسالگیاش بود که به درآمدی شش برابر یک کارمند عادی در آمریکا رسید و در طول ۵ سال کار و مداومت به درآمد یک میلیون دلاری در سال دست پیدا کرد. او در این سالها به کسب و کارها و مدیران مشاوره میداد تا کسب و کار خود را بهبود بدهند.
شهرت دارن هاردی در ایران به جهت کتابهای انگیزشی است و از هر کتاب او دهها ترجمهٔ مختلف در بازار وجود دارد. اغلب کتابهای دارن هاردی به افراد در افزایش بهرهوری، از بین بردن عادات منفی، خلق عادات مثبت، تغییر باورها و نگرش درمورد کار و زندگی، افزایش درآمد، فروش و نکات مدیریتی کمک میکنند. البته ناگفته نماند که به گفتهٔ بسیاری از مخاطبان این کتاب استراتژیهای مفیدی را در اختیارشان قرار داده که آنها توانستهاند با استفاده از این استراتژیها کسب و کارشان را زیر و رو کنند.
بخشی از کتاب اثر مرکب
«قطعاً این اصطلاح به گوشتان خورده است: "کسی که آهسته و پیوسته حرکت میکند، همیشه برنده خواهد شد." داستان خرگوش و لاکپشت را شنیدهاید؟ آقایان و خانمها، من آن لاکپشت هستم! اگر زمان کافی در اختیار من قرار دهید، هر کسی را در هر زمان و هر مسابقهای شکست خواهم داد. چرا؟ نه به این خاطر که از همه بهتر، باهوشتر یا سریعترم؛ من برنده خواهم بود، چرا که عادات مثبتی دارم که ایجادشان کردهام و در استفاده از آنها ثابتقدم هستم. معتقدترین فرد به ثبات قدم در دنیا، خود منم. من نمونهٔ آشکاری هستم که نشان میدهد ثابتقدمبودن تنها کلید موفقیت است. این موضوع همچنین بزرگترین تله برای افرادی است که در راه رسیدن به اهداف خود تلاش میکنند. بیشتر مردم نمیدانند چگونه باید ثابتقدم بمانند. من این را میدانم و از پدرم بابت این موضوع سپاسگزارم. او اولین مربی من برای بهکارگیری اثر مرکب بود.
وقتی هجدهماهه بودم، والدینم از هم جدا شدند و پدرم مرا بهتنهایی بزرگ کرد. او مرد نرم و منعطفی نبود. در آن زمان هدایت تیم فوتبال دانشگاه را برعهده داشت. او برای کسب موفقیت خیلی به من سخت میگرفت.
در سایهٔ پدرم، هر روز ساعت ۶ صبح زنگ ساعت به صدا درمیآمد؛ نه با زدن ضربهای به شانهام یا حتی صدای رادیو. هر روز صبح با صدای برخورد مکرر وزنهٔ آهنی به کف سیمانی گاراژ مجاور اتاقم بیدار میشدم. این مثل از خواب برخاستن در مکانی بود که با یک منطقهٔ در حال ساختوساز چهار متر فاصله داشته باشد. او با حروف درشت روی دیوار گاراژ نوشته بود: "نابرده رنج، گنج میسر نمیشود". هرگاه مشغول ورزش بود، به آن خیره میشد. چه هوا بارانی بود و چه آفتابی، پدرم همیشه با شلوارک و گرمکن ورزشی پوسیدهاش آنجا بود. او حتی یک روز را هم از دست نمیداد. میتوانستید ساعت خود را با کارهای روزمرهٔ او تنظیم کنید.
من کارهایی بیش از رسیدگی به خانه و باغبانی داشتم. از مدرسه که برمیگشتم، همیشه فهرستی از کارهای مختلف به من داده میشد؛ چیدن علفهای هرز، جمعآوری برگهای خشک، جاروکردن گاراژ، تمیزکاری و جاروکردن خانه، شستن ظرفها و هر کاری که فکرش را بکنید.
از دید پدرم، هیچ عذری موجه نبود. اجازه نداشتیم بهدلیل بیماری در خانه بمانیم و به مدرسه نرویم، مگر در مواردی که بالا آورده بودیم، خونریزی داشتیم یا "استخوانمان بیرون میزد"! اصطلاح "بیرونزدن استخوان" از روزهای دوران مربیگری پدرم باقی مانده بود. بازیکنان تیمش این را میدانستند که هرگز حق بیرونآمدن از بازی را ندارند، مگر آنکه خیلی جدی مصدوم شده باشند. یکبار مهاجم تیم درخواست کرده بود از بازی بیرون کشیده شود. پدرم گفته بود: «تا وقتی که استخوانت بیرون نزند، نه.» بازیکن شانهٔ خود را عقب کشیده و استخوان ترقوهاش را نشان داده بود. تنها آنموقع بود که به او اجازه داد از زمین خارج شود.»
حجم
۲۷۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۲۷۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
عالیه به نظرم هرکسی باید اینو بخونه تا ذهینتش توی زندگی منظم بشه. من دو بار خوندمش.