کتاب مشاوره گروهی با افراد کم توان
معرفی کتاب مشاوره گروهی با افراد کم توان
کتاب مشاوره گروهی با افراد کم توان نوشتهٔ شری باومن و لیندا شاو و ترجمهٔ مسلم آرین، یونس دوستیان و فرزانه باغجری است و انتشارات ارجمند آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب مشاوره گروهی با افراد کم توان
کتاب مشاوره گروهی با افراد کم توان که حول محور کار گروهی با افراد کمتوان میگردد، از سه بخش تشکیل شده است: بخش اول شامل فصلهایی است که حاوی اطلاعات کلی دربارهٔ گروههای متمرکز بر کمتوانی است؛ در این بخش مسائلی همچون دغدغههای اجتماعی دربارهٔ روابط، گروههای مبتنی بر تکنولوژی، مباحث مرتبط با گوناگونی یا تنوع، ملاحظات اخلاقی و عرف عمومی و مسائل مربوط به ترکیب گروهها مطرح میشود.
بخش دوم بر کارِ گروهی با جمعیتهای خاص متمرکز است. هر فصل این بخش طوری تدوین شده است تا تسهیلگران گروهی، دستورالعمل هدایت گروههای دارای عضو کمتوان را در دست داشته باشند. فصول این بخش به کمتوانیهای حسی، رفتاری، هیجانی، شناختی، جسمی، بیماریهای مزمن و کمتوانیهایی شامل ایدز میپردازد؛ هر فصل بحث جامع و متمرکزی را جهت ارائه اطلاعات مورد نیاز مشاوران افراد دارای کمتوانیهای مذکور در گروههایشان اختصاص میدهد.
بخش سوم اطلاعات ارائهشده در فصول قبل را خلاصه و ادغام میکند و منابع تکمیلی مفیدی را معرفی میکند. خوانندگان در این بخش به فهرستی از کتابها، رسانهها و سازمانهایی که حاوی خدمات و اطلاعات لازم برای افراد کمتواناند دسترسی دارند.
ترجمهٔ این کتاب را مسلم آرین، کارشناسارشد مشاورهٔ توانبخشی؛ یونس دوستیان، دانشجوی دکترای مشاورهٔ توانبخشی؛ فرزانه باغجری، کارشناسارشد روانشناسی عمومی و ویرایش آن را شیما رئیسی، کارشناسارشد روانشناسی بالینی انجام دادند. این کتاب با مقدمۀ دکتر سید جلال یونسی، عضو هیئتعلمی گروه مشاوره دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی چاپ شده است.
خواندن کتاب مشاوره گروهی با افراد کم توان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ روانشناسی و توانبخشی پیشنهاد میکنیم.
درباره نویسندگان
دکتر شری باومن، مدرس و مدیربرنامهٔ لیسانس مشاوره در دپارتمان مطالعات روانآموزشی و کمتوانی دانشکدهٔ آموزش دانشگاه آریزونا است. قبل از اینکه مدرک دکترایش را در سال ۱۹۹۹ اخذ کند، به مدت ۳۰ سال در مدارس عمومی کار میکرد که ۱۸ سال از آن را در مقام مشاور مدرسه فعالیت میکرد. همچنین او مجوز فعالیت بالینی در روانشناسی دارد. باومن در مورد قلدری، قلدری اینترنتی، قربانیکردن همسالان و واکنش معلمان به قلدری پژوهش انجام میدهد. وی همچنین در مورد گروهدرمانی فعالیت پژوهشی انجام میدهد و ویراستار سابق نشریهٔ متخصصین کارِ گروهی بوده است. وی بهصورت مکرر در مورد کار گروهی در کنفرانسهای محلی، ایالتی، ملی و بینالمللی سخنرانی میکند. او نویسندهٔ موضوعات ویژه در مورد قلدری اینترنتی جهت کمک به متخصصین است. کتاب دیگر وی «سلامت روان در عصر دیجیتال» است که با همکاری دکتر ایانریورز آن را تألیف کرده است. وی بیش از پنجاه مقالهٔ پژوهشی معتبر، فصلهای متعدد کتاب، سه دیویدی آموزشی و دیگر تألیفات برای عموم مردم دارد. باومن اکنون محقق اصلی تیم پژوهشی مؤسسهٔ ملی عدالت در مورد این مسئله است که مدیران مدرسه چگونه میتوانند بر جو و ایمنی مدرسه اثر بگذارند. او در حال حاضر در توسانِ آریزونا با همسرش زندگی میکند.
دکتر لیندا آر. شاو، مدرس و مدیر دپارتمان مطالعات روانآموزشی و کمتوانی در دانشگاه آریزونا است. قبل از پست کنونیاش، مدیربرنامهٔ مشاورهٔ توانبخشی دانشگاه فلوریدا بوده است. او بیش از ۳۵ سال متخصص، مدرس و مشاور توانبخشی بوده است. تجارب مشاورهای و بالینی وی شامل فعالیتهای تخصصی در بازتوانی افراد دارای آسیب نخاعی، صدمه مغزی و کمتوانی روانپزشکی است. دکتر شاو گواهی فعالیت در حوزهٔ مشاورهٔ توانبخشی و مشاورهٔ سلامت روان را دارد. وی در حال حاضر رئیس کمیتهٔ بازنگری کدهای اخلاقی برای کمیسیون صدور مجوز برای مشاوران توانبخشی است. او عضو کارگروه بازنگری اصول اخلاقی انجمن مشاوره آمریکا بود که در سال ۲۰۱۴ کدهای اخلاقی مشاوره را تجدیدنظر کردند. همچنین، او رئیس سابق شورای آموزش توانبخشی، عضو هیئت برنامههای مشاوره توانبخشی و رئیس پیشین انجمن مشاوره توانبخشی آمریکا بوده است. وی همچنین در بازبینی کدهای اخلاق حرفهای مشاوران توانبخشی فعالیت داشته است. دکتر شاو تألیفات و ارائههای فراوانی در مورد مسائل مربوط به تبعیض شغلی در افراد کمتوان، همبستگیهای رفتار اخلاقی متخصصان، مسائل تخصصی در مشاورهٔ توانبخشی و کمتوانی عصبشناختی دارد. وی مؤلف و ویراستار کتابهای زیادی است. او در حال حاضر در مورد آزار افراد کمتوان در محیط کار و اخلاق حرفهای به پژوهش مشغول است.
بخشی از کتاب مشاوره گروهی با افراد کم توان
«اگرچه امروزه نقش عوامل محیطی در کمتوانی بهخوبی شناخته و پذیرفته شده است، اما نگرشهای منفی و اطلاعات اشتباه در مورد کمتوانیها هنوز هم در بسیاری از بسترها دیده میشود. این بدان معناست که مراجعی که وارد گروه میشود، احتمالاً با تبعیضهای آشکار و خشونتهای جزئی روبرو میشود که در نتیجه منجر به ناامیدی در بسیاری از عرصههای زندگی وی میشود. برای مثال، خانم تی.اس که دارای اختلال فلج مغزی است، افراد غریبهای را به یاد میآورد که از دیدن او در "بار" تعجب میکردند و سؤالات شخصی از عملکرد جنسی او میپرسیدند؛ سؤالاتی که هیچگاه از یک فرد غیر کمتوان نمیپرسند و گمان میکردند که شریک جنسی او هم باید دارای کمتوانی باشد چرا که قطعاً او از نظر افراد غیر کمتوان جذاب به نظر نمیرسد.
اگرچه قانونی وجود دارد که تأکید میکند حملونقل افراد دارای کمتوانی باید سهلالوصول باشد، در بسیاری از مکانها این قانون را بهصورت محدودی اجرا میکنند؛ برخی ورودیهای مجزا و پیچیدهتر برای افراد کمتوان وجود دارد که منجر به جداشدگی و تحقیر آنها میشود. برای مثال رستورانی را فرض کنید که دارای صندلیها و چهارپایههای بلند و ورودی غذاخوری جداگانه و نامناسب برای افراد ویلچردار است.
تسهیلگر توانمند و حساس باید بداند که چنین تجاربی رایج و آسیبزا هستند و اعضای گروه ممکن است بخواهند در مورد آنها در موقعیتی امن و حمایتی صحبت کنند؛ محیطی که باور دارند در آن صرفنظر از تمرکز و موضوع گروه درک میشوند. از آنجا که چنین موضوعاتی به دیگر موضوعات مطرح شده در این فصل متصل هستند، ضروری است تا بیشتر در مورد آنها بحث کنیم و آنها را بهمثابهٔ حواشی یا داستانپردازیهایی که باید حذف شوند، قلمداد نکنیم.
خانم تی.اس گروهی را در دانشگاه خود با دیگر دانشجویان دارای فلج مغزی تشکیل داد که توسط مشاوری هدایت میشد که مبتلا به فلج مغزی و جراحات نخاعی بود. این مشاور چشمانداز کاملی از سازگاری با کمتوانی را به تصویر میکشید. اگرچه همهٔ اعضا فلج مغزی داشتند، از جهات بسیاری با هم متفاوت بودند: در نوع و شدت علائم، اینکه چطور در خانواده و فرهنگ با آنها رفتار شده بود و چقدر کمتوانی با هویت آنها بیگانه بود. خانم تی.اس با کمتوانیاش تعریف نمیشد، اما کمتوانی بر زندگی او تأثیر میگذاشت. او چنین گروهی را ارزشمند دانست زیرا در آن به آسانی پذیرفته میشد و افرادی را مییافت که به تجارب او بهعنوان یک دانشجوی دارای کمتوانی آشنا بودند. مشاوران باید این خودحمایتگری را تقویت کنند و از سازِکارهای حمایت افراد کمتوان از یکدیگر آگاهی داشته باشند.»
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه