کتاب بیداری ذهن
معرفی کتاب بیداری ذهن
کتاب بیداری ذهن حاصل گردآوری نوشتههای ویل دورانت بهکوشش جان لیتل و ترجمهٔ ریحانه عسگری است. انتشارات عطر کاج این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر درمورد بخشی از اندیشهها و ایدههای برتر دنیا سخن گفته است.
درباره کتاب بیداری ذهن
کتاب بیداری ذهن را میتوان یک کتابچهٔ راهنما برای کتاب «تاریخ قهرمانان» ویل دورانت دانست. این کتاب بهکوشش جان لیتل، که از ویراستاران کتابهای ویل دورانت بوده است، گردآوری شده است.
فصل نخست کتاب با عنوان «ستایش عاری از شرم قهرمانان» با ارائهٔ مطالبی دربارهٔ شاعر بزرگ هندوستان «رابیندرانات تاگور» آغاز شده است.
فصل دوم «ده متفکر برتر» نام دارد. در ابتدای این فصل توضیحی درمورد فکر و تعقل داده شده و سپس از شخصیتهایی همچون کنفوسیوس، افلاطون، ارسطو و... یاد شده است.
فصل سوم نیز دربارهٔ ۱۰ شاعر برتر از منظر دورانت است که نخستین آنها هومر و دومین آنها داوود هستند.
فصل چهارم از ۱۰۰ کتاب برتر آموزشی و فصل پنجم و ششم نیز از اوج ۱۰ پیشرفت بشری و ۱۲ رویداد مهم در تاریخ دنیا سخن گفتهاند.
این کتاب میتواند چکیدهای از نظرات ویل دورانت دربارهٔ موضوعات یادشده در نظر گرفته شود.
خواندن کتاب بیداری ذهن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران تاریخ و وعلاقهمندان به آثار ویل دورانت پیشنهاد میکنیم.
درباره ویل دورانت
ویلیام جیمز دورانت (William James Durant) در تاریخ ۵ نوامبر ۱۸۸۵ به دنیا آمد. او فیلسوف، تاریخنگار و نویسندهٔ آمریکایی بود.
مهمترین اثر او «تاریخ تمدن» است که در ایران شامل مجموعهای ۱۳ جلدی میشود. دورانت این مجموعه را در ۱۱ جلد و با همکاری همسرش، آریل دورانت، نوشته است. آنها در این کتاب توانستهاند با استفاده از آثار مورخان دیگر (از هرودوت تا آرنولد توینبی)، که از ابتدای تاریخ مکتوب بشر تا کنون زیستهاند، مکتب نوینی از تاریخنگاری را به وجود آورند.
ویل دورانت ۷ نوامبر ۱۹۸۱ درگذشت.
بخشهایی از کتاب بیداری ذهن
«فصل سوم: ده شاعر برتر
تا زمانی که قبل از شروع تحقیق هر کسی با هر منطقی از ما میپرسد: «معیار شما برای برتری یک شاعر چیست؟» جرئت نمیکنم بحث را ادامه دهم. پاسخ به این سؤال سخت و دشوار است. زیرا اگر برخلاف علاقه و سلیقهٔ شخصی با معیارهای عینی انتخاب کنم، شاید هیجان ماجراجویی و شگفتی را که ممکن است ناشی از تسلیم شدن فردی به اولویت فردی باشد از دست بدهیم. تنها معیار عینی، آوازه و شهرت شاعر و تأثیرش است، اما این معیار، که برای انتخاب متفکران برتر موجه و قابلقبول به نظر میرسید، در پیشگاه شاعران کارایی چندانی ندارد. چه کسی میتواند شاعران معاصر را با توجه به تأثیر یا شهرتشان رتبهبندی کند؟ چه کسی بهجای اینکه تجربهها و نوآوریهای سرزندهٔ ویتمن را ملاک برتری شاعری قرار دهد، لانگفلوی مهربان و خوشالحان را، فقط بهخاطر اینکه افراد زیادی با اشتیاق به صدایش گوش میدهند، برترین بافندهٔ ترانهها مینامد؟ نه؛ نگذارید وانمود کنم که بدون در نظر گرفتن سلیقهٔ شخصی، فقط نام شاعرانی را ثبت میکنم که بیش از شاعران دیگر ترکیب عجیبی از موسیقی، احساس، تصور و تفکر را در آثارشان به وجود آوردهاند که شعر نام دارد.
۱. هومر
چندین سال پیش در روسیه سرچشمهٔ شعر را پیدا کردم. تصمیم گرفته بودیم درمورد خانهها و محیط طبیعی روسها تحقیق کنیم و بهمدت یک هفته برای مطالعهٔ تغذیه و وعدهٔ غذایی خاص روستاییان در یک خانهٔ روستایی متعلق به خانوادهٔ راهنمایمان در چرنیهیف ماندیم. در اولین شب اقامتمان اهالی روستا مشکوک به ما نگاه کردند، بعضی از افراد ترسو همهجا پخش کردند که ما آنجا رفتهایم تا بچههایشان را بدزدیم. اما شب دوم آنها بیرون کلبهمان برای اجرای موسیقی پرشور و رقص در فضای باز دور هم جمع شدند. همانطور که روی نیمکتها یا علفهای وجیننشده نشسته بودیم پیرمردی، ریشبلند و نابینا، درحالیکه جلوی دیواری نشسته بود، با ساز بالالایکای خود داستان افسانهای قومش را با آواز بلند خواند. داستان سوزناکی بود، مدام به تُن صدایی پایین ختم میشد که آهسته و با تأنی دعوت به شنیدن ادامهٔ روایت میکرد، درست مثل بعضی از چرخگردانهای بزرگ که تکرار نیروی حرکتی کافی است تا چرخ یک دور دیگر بچرخد. همانطور که به صدای پیرمرد گوش میدادم فکر کردم دارم هومر را میبینم که برای یونانیان سقوط تروا را میخواند.
با چنین روش ساده و موزون و با ضربآهنگی که یاریکنندهٔ حافظه است، قبل از اینکه نوشتن اختراع شود انسان تاریخ خود را زینت داده و از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده است. در عصر خدایان، تاریخ بستر بسیار مناسبی برای شعر فراهم کرد؛ شرح عشق و جنگ با تلألؤ دلبستگی معنوی انسان به خدایان سبب شد تا ارزش داستانهای معروف گردآوریشدهٔ بسیاری از شاعران و آوازخوانان دورهگرد، مانند ایلیاد و ادیسه تا سر حد شعر حماسی بالا برود.
شاید «هومر» یکی از شاعرانی بود که این شعرهای یادبود را میسرود؛ مهم نیست که چه شاعرانی این حکایتهای افسانهای شعرگونه را میسرودند، ما همهٔ آنها را به هومر نسبت میدهیم، زیرا یکپارچگی کار ما را راحت میکند و حقیقت تکهتکه نمیشود. ادبیات هر ملتی با شعرها و داستانهای حماسی مانند وداها یا سرگذشتنامه ـ رامایانا، مهاباراتا، سرود نیبلونگ، بیوولف یا سرود رولان شروع میشود؛ به همان نسبت که وجود آنها برای خردسالان هر ملتی امری لازم و طبیعی است برای افراد دیگر نیز هست؛ آنها جایگاه تاریخی وطنپرستانهای را تصاحب میکنند که همیشه حق با آن کشور است، در همهٔ جنگها پیروز میشود و بهویژه کشور محبوب خداوند است.
به نظر میآید مهم نیست افسانهای که هومر میگوید واقعیت ندارد و شخصیت مردان و زنان داستان او ـ و حتی خدایانش ـ ساختهٔ تصورات خداگونهٔ او هستند. آن افسانه بهقدری عالی ابداع شده و بهقدری دلنشین با جزئیات شرح داده شده که حتی اگر ماجراهای بیشتری در آن داستان وجود داشت، برای آنها نیز جزئیات بیشتری گفته میشد. زیبایی در اثر هم بهاندازهٔ حقیقت اهمیت دارد و در داستان ایلیاد بسیار مهمتر از روایت جنگ ترواست. بر فرض اینکه هلن فقط نام یک زن یا یک عبارت کارآمد انگیزشی باشد و هدف اصلی یونانیان درگیر جنگ تعقیب عاشقانه نبوده باشد، بلکه ایجاد نوعی وضعیت رزمآرایی باشد؛ اما بههرحال، هفت تروایی زیر خاک دفن شدند و همچنان هلن مترادف زیبایی جاودانه باقی ماند و در وصف زیبایی آن صدها هزار کتاب میتواند روی بزرگترین اقیانوس جوهر شناور شود.»
حجم
۵۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۱ صفحه
حجم
۵۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۱ صفحه