کتاب بحران
معرفی کتاب بحران
کتاب الکترونیکی «بحران» نوشتهٔ توماس پین با ترجمهٔ رامین مستقیم در نشر روشنگران و مطالعات زنان چاپ شده است.
درباره کتاب بحران
توماس پین که در آمریکای امروز از او به عنوان یکی از «پدران بنیانگذار» یاد میکنند، فیلسوف و اندیشمند درجه اول نبود، اما بلد بود افق آینده را برابر چشمان ساکنان قارهی نو بگشاید و به آنها مزایای متحد ماندن و تشکیل اتحادیهای از ایالات را بیاموزاند و برای رسیدن به استقلال از ژنرال جورج واشنگتن بردهدار و توماس جفرسون متفکر سیاسی و بنجامین فرانکلین دانشمند و سیاستپیشه همزمان استفاده کند. او اعلام کرد: «روزگار ما را یافته است». او طعم وقت را چشید و دریافت زمان بریدن بندناف از بریتانیای کبیر است.
بحران هفت ساله منتهی به استقلال آمریکا که از آن برخی به «انقلاب آمریکا» در اواخر سده هیجدهم یاد میکنند، در سده نوزدهم در جنگ شمال و جنوب ادامه یافت و هنوز هم ادامه دارد اما از شدت آن کاسته شده است. ما هم دیگر در «ممالک محروسه ایران» نیستیم و جامعهای متفاوتیم و خامی است که فکر کنیم توماس پینی در میان ما ظهر میکند و راه رسیدن به هدفی را هموار خواهد کرد. لنین، نلسونمندلا و گاندی هم در میان ظهور نکردهاند و نخواهند هم کرد.
کتاب بحران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به جامعهشناسی و علوم سیاسی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب بحران
در فورت - لی که با سپاهیان بودم، با آنها تا مرز پنسیلوانیا راهپیمایی کردم. با اوضاع و احوال آنجا بسیار آشنا هستم، اما آنهایی که در فاصلهٔ دوری از آنجا بسر میبرند، بسیار اندک میدانند یا تقریباً هیچ نمیدانند. موقعیت ما در آنجا بسیار دشوار بود، آنجا گلوگاه باریکی از خشکی بین نورت - ریور و هکنسک بود. نیروهای ما ناچیز بودند، تقریباً به یک چهارم نیروهای فرمانده هاو نمیرسیدند. ارتشی دمدست و پشتیبان نداشتم تا اگر در موضع دفاعی قرار میگرفتیم، صفوف دشمن و محاصره را بشکند. مهمات ما، آتشبار سبک و بیشتر انبارهای ما، از ترس اینکه پس از نفوذ به فرماندههی هاو به جرسی به دست نیروهای انگلیسی برسد، خالی شده بودند، در آن صورت دیگر فورت - لی بدرد ما نمیخورد، زیرا به عقل هر آدمی زاد ذیشعور که در ارتش باشد یا نباشد، میرسد این نوع دژها یا پادگانهای صحرایی فقط کاربرد موقتی دارند، و تا زمانی که دشمن نیروهای خود را علیه هدف خاصی به کار میگیرد، بدرد بخورند و فقط از این پادگانهای موقتی در موقع دفاع استفاده میشود.
موقعیت و اوضاع و احوال ما در فورت - لی چنین بود، صبح بیستم نوامبر، افسری با این اطلاعات آمد که دویست قایق حدود هفت یا هشت مایل بالاتر پهلو گرفتهاند: سرتیب گرین که پادگان را فرماندهی میکرد، بلافاصله به افراد دستور بدست گرفتن سلاح داد، و پیکی تیز پا به عالیجناب ژنرال واشنگتن در شهرستان هکنسک اعزام کرد، شهری که با کشتی شش مایل از پادگان فاصله داشت. هدف نخست ما حفظ پُلی بر رودخانهٔ هکنسک بود که بین دشمن و ما قرار داشت که با ما شش مایل و با دشمن سه مایل فاصله میانداخت. ژنرال واشنگتن ظرف چهلوپنج دقیقه خودش را رساند، و پیشاپیش سپاهیان به سوی پُل حرکت کرد، این همان جایی بود که انتظار داشتم، بگو و مگو پیدا کنیم، اما آنها اختلاف را انتخاب نکردند، آنهایی که روی کشتی بودند، به جز برخی که از کنار آسیابی که روی نهری، که بین پُل و کشتی قرار داشت، عبور کردند، و راه خود را به سرزمینهای باتلاقی پیش گرفتند تا به شهرستان هکنسک برسند، و از رودخانه بگذرند. تا آنجا که واگنها جا داشتند باروبنه بار کردیم، بقیه از دست رفت. هدفِ سادهس ما نجات پادگان و ادامه راهپیمایی تا زمانی بود که شبه نظامیانِ جرسی و پنسیلوانیا به کمک بیایند، تا بتوانیم در برابر دشمن موضع بگیریم.
حجم
۷۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه
حجم
۷۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه