کتاب خاستگاه ایده ها و اندیشه های ناب
معرفی کتاب خاستگاه ایده ها و اندیشه های ناب
میکروکتاب خاستگاه ایده ها و اندیشه های ناب نوشتهٔ استیون جانسون و ترجمهٔ حمیده رستمی است و نشر لیوسا آن را منتشر کرده است. این کتابْ تاریخ طبیعی اختراع و نوآوری است.
درباره میکروکتاب خاستگاه ایده ها و اندیشه های ناب
هـم سیـرِ تحـول و تکامـل و هـم اختـراع و ابداع، در محدودهٔ امکانات واحتمالاتِ میسرِ متوالی شکل میگیرند؛ به عبارتی در قلمرو امکاناتِ بالقوهٔ موجود در لحظهٔ مقرر.
پیشرفت سریع و ناگهانی در احتمالاتِ متوالی بهندرت صورت میگیرد و اگر محیط برای شکلگیری آنها آماده نباشد، محکوم به شکست است. در دههی ۱۹۹۰ که یوتیوب راهاندازی شد، احتمالش بود که شکست بخورد چون آنموقع نه اتصالِ سریعِ اینترنت در دسترس بود و نه نرمافزارِ لازم برای تماشای فیلمها.
برتری و توفق چندگانه در ابداع و نوآوری بهخوبی نشان میدهد که چطور اجزاء و دانش فعلی، امکانات بالقـوه و احتمـالاتِ متـوالـی را محـدود مـیکننـد. این چندگانگی زمانی رخ میدهد که چند نفر به طور مستقل و جداگانه تقریباً همزمان با هم به یک کشف نایل شوند.
این کتاب میخواهد به خوانندگان بگوید نوآوری و تکامل، هر دو در شبکههایی رشد میکنند که برای تشریک مساعی شکل گرفته است و در آنها فرصتهایی برای ارتباطاتی عالی و بینظیر وجود دارد. کشفیات بزرگ اغلب حدسوگمانهایی هستند که آهسته آهسته تکامل پیدا میکنند، شکل میگیرند و در طول زمان به ایدهها و اندیشههای دیگر وصل میشوند.
خواندن میکروکتاب خاستگاه ایده ها و اندیشه های ناب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای کسانی که میخواهند بدانند ایدههای ناب از کجا نشئت میگیرند مناسب است.
بخشی از میکروکتاب خاستگاه ایده ها و اندیشه های ناب
وقتی ایدهها در فضای فیزیکی یا فکریِ مشترک به هم بپیوندند، مثلاً از طریق گردهمایی افرادی از رشتههای متفاوت، برخوردهایی خلاقانه صورت میگیرد. ابداعاتِ فرهنگیِ نوگرا در دههٔ ۱۹۲۰ را در نظر بگیر. بسیاری از آن ابداعات حاصل ملاقات و نشستِ نقاشان و شاعران و نویسندگان در کافههای پاریس بود. تعامل و همکاری مشترک شرایطی ایجاد میکند که ایدهها منتشر شوند، بهگردش دربیایند، و بهطور تصادفی با ایدههای دیگر ادغام شوند.
در سطح فردی، تسهیل چنین ارتباطات نامنتظر و مفیدی بهسادگی معرفی ایدههایی در رشتههای مختلف بهطور همزمان به ضمیر خودآگاه توست. بنجامین فرانکلین و چارلز داروین، هردو از مبتکرانِ طرفدارِ پرداختن به چندین کار بهطور همزمان بودند، از جهتی بهعهده گرفتن چند تکلیف و انجام آنها با حرکت آهسته. یک کار چندین و چند روز در مرکز توجه قرار میگیرد اما بعد از آن هم در گوشهای از ذهن باقی میماند، بنابراین امکان ایجاد ارتباط بین کارها وجود دارد.
جان لاک، فیلسوف انگلیسی، در اوایل سال ۱۶۵۲ که بهرهبرداری از روشی پیچیده و پر کار را برای فهرستبندیِ محتوای کتابِ معمولی و عامیانهاش شروع کرد که ضرورتاً دفترچهای حاوی یافتهها و افکار و عقایدی جالب بود، به اهمیت ارجاعِ متقاطع یا درونمتنی پی برد. چنین کتابهایی مخزن ایدهها و حدسوگمانهای او را شکل میدادند، کامل میکردند و منتظر میماندند تا به ایدههایی تازه متصل شوند.
درسطح سازمانی، خاستگاه نوآوری و الهام شبکهای است که اجازه بدهد افکار و عقاید و حدسوگمانها علناً پخش و همراه با دیگران تکمیل شوند و بههم بپیوندند.
و البته بزرگترین شبکهٔ موجود که چنین شرایطی را فراهم میکند، وبِ جهانی است که در آن بیشمار ایده نهتنها در دسترس است، بلکه برای ارتباط آسان بین چندین و چند رشتهٔ مختلف بهمیزان زیادی بههم وصل است.
اشتباه و خطا هم در تکامل حیات رخ میدهد و هم در بدعتِ ایدههای عالی و بزرگ، و همیشه هم بد نیست.
تولیدمثل طبیعی را در نظر بگیر؛ ژنها از طریق پدرومادر به فرزندان منتقل میشوند و اطلاعات و دستورالعملهای مربوط به طرز رشد و شکلگیری اندام بچه را در خود دارند. اگر گهگاه جهشها و تغییراتی صورت نمیگرفت، یعنی خطاهایی تصادفی در آن دستورالعملها حادث نمیشد، تکامل مدتهای مدیدی بود که عملاً متوقف شده بود. فقط اگر نسخههای کاملی از ژن عاج فیل یا پرهای طاووس تکثیر نمیشد، هیچیک از آنها هرگز شکل نمیگرفت. جهشها و تغییرات ژنتیکی به موجودات ویژگیها و خصوصیات تازهای میبخشد. بااینکه بیشتر این جهشها بهطرزی باورنکردنی شکست میخورند، این خطاها چند برنده هم تولید میکنند، که در نتیجه باعث تکامل میشوند.
الکساندر فلمینگ هم پنیسیلین را صرفاً بر اثر یک خطا کشف کرد، به این ترتیب که اشتباهی اجازه داد یک نمونه باکتری به کپک آلوده شود و بعد این سؤال برایش پیش آمد که چه عاملی باعث از بین رفتن باکتریها شده است. درواقع، نظریههای علمی جدید معمولاً بهعنوان خطاهای جزئی آزاردهنده در دادهها شروع میشوند تا نشان بدهند که موردی در نظریهٔ غالب اشتباه است.
خطاهای غیرقابل توضیح ما را وامیدارند راهبردهایی تازه اتخاذ کنیم و از خیر فرضیات قدیمی بگذریم.
چارلِن نِمِت، استاد روانشناسی در دانشگاه بِرکلی، در یکی از تحقیقاتش به دو گروه از افراد اسلایدهایی در رنگهای مختلف نشان داد و از آنها خواست بعد از دیدن هر اسلاید در یک کلمه بگویند که چه چیزی را برایشان تداعی میکند. نکتهٔ انحرافی این بود که نِمِت بازیگرانی را به گروه دوم وارد کرد که گهگاه ادعا میکردند رنگهایی غیر از رنگ واقعی اسلایدها را میبینند؛ مثلاً اگر اسلاید رنگ آبی را نشان میداد، آنها ادعا میکردند که سبز است.
گروه اول قابلپیشبینیترین تداعیها را ارائه کردند- مثلاً کلمهٔ «آسمان» برای اسلاید آبیرنگ- اما گروه دوم بسیار خلاقتر بودند. درواقع خطایی که به گروه آنها تحمیل شده بود، وادارشان میکرد احتمالات بیشتری را نسبت به مواردِ مشهود و بدیهی در نظر بگیرند.
حجم
۱۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه
حجم
۱۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه