کتاب آیین دوست یابی
معرفی کتاب آیین دوست یابی
کتاب آیین دوست یابی نوشتهٔ دیل کارنگی و ترجمهٔ سید حسن حسینی است و انتشارات قدیانی آن را منتشر کرده است. از این کتاب به عنوان راهنما استفاده کنید تا شما را در حل مشکلات روزانهتان یاری کند.
درباره کتاب آیین دوست یابی
کتاب آیین دوست یابی دربارهٔ راه و روشهای دوستیابی است. هشت موفقیت بزرگ که این کتاب در رسیدن به آنها شما را یاری میکند:
رهایی یافتن از سردرگمیهای ذهنی، بهدستآوردن افکار جدید، دستیافتن به دیدگاههای نوین، پیبردن به همتیهای والای جدید؛
دوستیابی سریع و آسان؛
تقویتکردن محبوبیت؛
توافق دیگران با خود در اندیشه؛
افزایش تأثیرگذاری، شأن، منزلت و توانایی انجامدادن و تکمیل کارها؛
برخورد صحیح با شکایتها، خودداری از درگیری در مشاجرات، حفظ روابط عمومی حسنه و به دور از تنش؛
تبدیلشدن به سخنرانی توانا و همصحبتی دوستداشتنی؛
برانگیختن شور و شوق در همکاران.
این کتاب تمام این موارد را برای ده میلیون خواننده، در سیوشش زبان مختلف به تحقق رسانده است.
آیین دوستیابی، نوشته شد تا به صورت کتاب درسی در دورههای آموزشیاش با عنوان سخنرانی مؤثر و روابط انسانی مورد استفاده قرار بگیرد و در حال حاضر هم هنوز در آن دورهها به کار گرفته میشود. دیل کارنگی تا آخر عمرش، یعنی سال ۱۹۵۵، خودش دورهٔ آموزشی را نیز مدام اصلاح میکرد و بهبود میبخشید تا مناسب نیازهای در حال رشد مردم باشد.
اگر میخواهید از این کتاب سود واقعی و ماندگار ببرید تصور نکنید روخوانی سطحی، آن هم برای یکبار کافی است. بعد از اینکه آن را با دقت تمام خواندید، باید ماهی یکبار چند ساعت از وقتتان را به مرور آن اختصاص دهید. آن را هر روز روی میز کارتان و پیش چشمتان قرار دهید. هرازگاهی نگاهی به صفحات آن بیندازید. همواره به خودتان تذکر دهید که در آیندهٔ نزدیک موقعیتهای ارزشمندی برای پیشرفت به دست خواهید آورد. به یاد داشته باشید به کارگیری این قواعد تنها با مرور، تمرین و تکرار قدرتمند و همیشگی میتوانند به عادت تبدیل شوند. هیچ راه دیگری وجود ندارد.
خواندن کتاب آیین دوست یابی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند راه و روش دوستیابی را یاد بگیرند پیشنهاد میکنیم.
درباره دیل کارنگی
دیل هاریسون کارنگی (زادهٔ ۲۴ نوامبر ۱۸۸۸ – درگذشتهٔ ۱ نوامبر ۱۹۵۵) نویسنده و سخنران آمریکایی توسعهدهندهٔ درسهایی در زمینهٔ پیشرفت شخصی، فروشندگی و سخنرانی در جمع بود. او در یک خانوادهٔ فقیر در میزوری به دنیا آمد. دیل در نوجوانی مجبور بود ساعت ۴ صبح از خواب برخیزد تا شیر گاوهای خانواده را بدوشد. او در خانهٔ خود در نیویورک درگذشت. یکی از شاخصترین و مهمترین ایدهٔ کارنگی در کتابهایش این بود که میتوان اخلاق برخی را با تغییردادن رفتارمان در مقابلشان، تغییر داد. تمرکز اصلی کارنگی در کتابها و تدریسهایش، بر مهارتهای بین فردی، ارتباطات موثر و تبدیلشدن به یک فروشنده موفق است.
بخشی از کتاب آیین دوست یابی
در هفتم مه سال ۱۹۳۱، تعقیب یک جنایتکار که مهیجترین تعقیب تا آن زمان در نیویورک بود به پایان کار خود رسید. بعد از هفتهها تحقیق و تعقیب، کرولی معروف به کرولی دو سلاحه، همان قاتل مسلحی که هرگز نه سیگار مصرف کرد و نه مشروب، به آخر خط زندگیاش رسید. او در خیابان پایانغرب در خانهٔ معشوقهاش به دام افتاد. ۱۵۰ مأمور پلیس و کارآگاه مخفیگاهش را محاصره کردند. آنها با ایجاد سوراخی در سقف خانه، میخواستند با گازاشکآور قاتل پلیسها را از آنجا بیرون برانند. پس از آنکه سلاحهای خودکار را در ساختمانهای اطراف کار گذاشتند، بیش از یک ساعت صدای شلیک سلاحهای کمری و خودکار در یکی از بهترین مناطق مسکونی نیویورک طنینانداز شد. کرولی پشت صندلی پوشیده از وسایل و خرت و پرت با ترس و وحشت قوز کرده بود و پیدرپی به سمت پلیسها شلیک میکرد. ۱۰ هزارنفر هیجانزده نبرد آنها را تماشا میکردند، زیرا تا آن زمان چنین اتفاقی در پیادهروهای نیویورک مشاهده نشده بود.
وقتی کرولی دستگیر شد، مأمور عالیرتبهٔ پلیس، ای. پی. مولرونی اظهار داشت کرولی دو سلاحه یکی از خطرناکترین مجرمانی است که در تاریخ نیویورک دیده شده است. او میگفت: «کرولی به سادگی آب خوردن آدم میکشت.»
اما کرولی دو سلاحه با چه دیدی به خودش نگاه میکرد؟ در طی زمانی که پلیس به روی آپارتمانش آتش گشوده بود، او نامهای نوشت که عنوان آن چنین بود: «خطاب به هر کسی که این نامه را میخواند.» در حالی که ضمن نوشتن نامه، خونی که از جراحتهایش جاری شده بود کاغذ را رنگین میکرد. کرولی در این نامه نوشته بود: «در سینهام یک قلب خسته است، اما مهربان و دلسوز. قلبی که به هیچکس آزاری نمیرساند.»
مدت کوتاهی قبل از این واقعه، کرولی، با اتومبیل همراه دختری که دوستش داشت به بیرون شهر رفته بودند. ناگهان افسر پلیسی به سمت اتومبیلش آمد و گفت: «گواهینامهات را بده نگاهی به آن بیندازم.» کرولی بدون اینکه کلامی حرف بزند اسلحهاش را درآورد و با شلیک گلولهای افسر را نقش زمین کرد. وقتی افسر بختبرگشته روی زمین افتاد کرولی از اتومبیلش بیرون پرید، هفتتیر افسر را برداشت و با آن گلولهٔ دیگری در بدن نیمهجان و به خاک و خونافتادهٔ افسر شلیک کرد. این مرد همان قاتلی بود که در نامهاش نوشته بود: «در سینهام یک قلب خسته است، خسته اما مهربان و دلسوز، قلبی که به هیچکس آزاری نمیرساند.»
کرولی به مرگ با صندلی الکتریکی محکوم شد. وقتی او را به محل مجازاتش آوردند، آیا فکر میکنید او نزد خود میگفت: «تاوانی که میدهم، نتیجهٔ آدمکشی است؟» نه! او با خود، گفت: «تاوانی که میدهم، نتیجهٔ دفاع از خود است.»
نکتهٔ اصلی داستان این است: کرولی دو سلاحه به دلیل هیچکدام از جرمهایش خود را سرزنش و ملامت نکرد.
حجم
۴۰۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه
حجم
۴۰۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه
نظرات کاربران
به نظرم خیلی کتاب مفیدی هست. نسخه چاپی این کتاب رو تو نوجوونی هدیه گرفتم و به همه نوجوونا توصیش میکنم.البته که برای همه مفیده. دیل کارنگی واقعا نویسنده خوبیه
خیلی قشنگ بود توصیه می کنم
عالی
خیلی کتاب قشنگیه من دو بار خواندمش و یادداشت برداری کردم چون نکات جالبی داره که باید آویزه گوشمون کنیم
این کتاب برای افرادیه که فقط میخواند ارتباط سطحی داشته باشن وگرنه کسی که بخواد توی این دوره زمونه رو ارتباط سطحی اکتفا کنه به مشکل برمیخوره این کتاب به شما قدرت نمیده نمیتونه شمارو تبدیل به یک رهبر واقعی
من این کتاب را خواندم بسیار عالی و آموزنده است و میشه تو زندگی شخصی هم بکار برد
این کتاب را توصیه میکنم وای به چند نکته توجه کنید در این کتاب نکاتی ارائه شده که مربوط به حدود ۱۰۰ سال پیش هست و ممکن است خیلی از این نکات منسوخ شده باشد ولی به طور کلی نکات