کتاب اصول سخنرانی و فن بیان به روش TED
معرفی کتاب اصول سخنرانی و فن بیان به روش TED
کتاب اصول سخنرانی و فن بیان به روش TED نوشتۀ کریس اندرسون و ترجمۀ غزال پارسا و مریم جمشیدیان است و انتشارات تحول آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب اصول سخنرانی و فن بیان به روش TED
حتماً شما هم سخنرانیهای تد را تا به حال در فضای مجازی دیدهاید. این سخنرانیها براساس پشتوانه و مهارت خاصی ساخته شدهاند. کریس اندرسون یکی از آن کسانی است که با سخنرانان بسیار معروف و اثرگذاری کار کرده و نتیجۀ کارش را در این کتاب ارزشمند جمعآوری کرده است که در آن از نحوۀ ساخت محتوای سخنرانی گرفته تا داشتن بیشترین تأثیر روی صحنه صحبت میکند.
سخنرانی در جمع یک هنر قدیمی است که عمیقا به ذهن مرتبط است. در تمامی فرهنگها، انسانها با پیشرفت زبان، آموختند تا داستانها، امیدها، آرزوها و رویاهای خویش را با هم به اشتراک بگذارند. این یک پدیدۀ بسیار قدرتمند است. صفی از ذهنهای متعدد که پس از لحظاتی به آگاهی مشترکی میرسند. به عنوان یک رهبر، یا یک وکیل مدافع، سخنرانی در جمع کلیدی برای باز کردن قفل همدردی، هیجانات پرشور، تبادل دانش و بینش و پرورش یک رویای مشترک است. در حقیقت، زبان گفتار به نیروهای جدیدی مجهز شده است. همه جهان در حکم آتش اردوگاه ماست. امروزه اینترنت مثل بازیگری است که در ارتباطی یکطرفه به تنهایی با مخاطب در صحنۀ نمایشی که میلیونها نفر به تماشای آن مینشینند، صحبت میکند. همانگونه که کتاب قدرت نویسندگان را نشان میدهد، اینترنت در سطح وسیع تأثیر کلام سخنرانها را بازتاب میدهد. اینترنت امکان ارتباط در اقصی نقاط جهان را برای همه فراهم آورده و در کمتر از یک دهه یا همین حدود، انتظار میرود که تقریبا هر روستایی به اینترنت دسترسی داشته باشد تا به کمک آن بتواند بهترین معلمان را از همه جای دنیا فراخوانده و به طور مستقیم از آنها درس بیاموزد و اینگونه است که ناگهان هنری باستانی به گستره جهان فراگیر میشود. این موضوع تحول بزرگی را در زمینه سخنرانی عمومی رقم زده است. بسیاری از ما سالیان دراز از سخنرانیهای طولانی و خستهکننده در دانشگاه، موعظههای بیپایان در کلیساها، یا نطقهای سیاسی قابل پیشبینی کلافه شدهایم و حالا میدانیم که نباید وضع به همین صورت ادامه یابد. سخنرانی عالی میتواند فضا را سرشار از هیجان کند و جهانبینی مخاطبان را تغییر دهد. یک نطق عالی قدرتمندتر از هر دست نوشتهای است. نوشتن، کلمات را به ما هدیه میدهد اما سخن گفتن جعبهابزاری کاملاً جدید در اختیار ما میگذارد. زمانی که به چشمان سخنران خیره میشویم، به آهنگ صدایش گوش میسپاریم و حساسیت و هیجان او را احساس میکنیم، مهارتهای ناخودآگاهی در وجودمان بیدار میشوند که در طول صدها هزار سال در ما شکل گرفتهاند؛ مهارتهایی که میتواند ما را برانگیزد، به قدرت برساند و به ما الهام ببخشد. مزیت ما نسبت به اجدادمان این است که قادریم این مهارتها را ارتقا دهیم؛ از جمله این مهارتها توانایی نشان دادن تصویری دقیق، زیبا و با وضوح بسیار بالاست که انسان میتواند عکاسی کند و یا آن را تجسم کند، یا توانایی ساختن یک ویدئو و تنظیم یک اثر موسیقی یا توانایی استفاده از ابزارهای پژوهشی که میتواند تمام دانش بشری را به هر کسی که به تلفنهای هوشمند دسترسی دارد، ارائه کند. خبر خوب این است که تمام این مهارتها کاملاً قابل یادگیری هستند و این بدین معناست که ابرقدرت جدیدی پا به عرصه گذاشته که همۀ انسانها، پیر و جوان، میتوانند از آن بهرهمند شوند. این ابرقدرت فن سخنرانی نام دارد.
ما در عصری زندگی میکنیم که ممکن است بهترین روش برای تأثیر گذاشتن بر دنیا پشت تریبون نشستن و سخن گفتن باشد؛ تا نگارش یک نامه برای یک سر دبیر نشریه؛ چون امروزه شور و اشتیاقی که در کلمات نهفته است این قابلیت را دارد که به سرعت در سراسر جهان منتشر شود و تأثیر خود را بگذارد. در قرن بیست و یکم، فن سخنرانی باید در هر مدرسه و دانشکدهای آموزش داده شود. در حقیقت، قبل از پیدایش کتاب، فن سخنرانی موضوع اصلی آموزش بود، گرچه تحت عنوانی قدیمی یعنی خطابه بیان میشد. امروزه، در عصر ارتباطات، باید این هنر قدیمی را دوباره زنده کرد و آن را به فن چهارم آموزش تبدیل کرد یعنی: خواندن، نوشتن، علم حساب و چهارمین فن: خطابه! معنای این کلمه فقط همین است: هنر سخن گفتن مؤثر که اساساً هدف این کتاب است؛ ارائۀ گامهایی سودمند به سوی فنون نوین سخنرانی.
مجموعۀ تد از یک کنفرانس سالیانه آغاز شد، درحالیکه تلاش میکرد بهترینهای فناوری، سرگرمی و طراحی را یکجا گردهم آورد. اما در سالهای اخیر، تد آن چنان پیشرفتی کرده که علایق عمومی را در هر زمینهای تحت پوشش قرار داده است. سخنرانان تد تلاش میکنند با ارائۀ نطقهایی کوتاه و به دقت آماده شده، ایدههای خویش را برای افرادی که خارج از حیطۀ آنها فعالیت میکنند، قابل فهم کنند. این انسانهای شگفتانگیز، بینش ما را نسبت به جهان تغییر دادهاند. هدف این کتاب بسیار گستردهتر از توصیف سخنرانی به شیوۀ تد تاک است. هدف حمایت از تمامی اشکال سخنرانی عمومی در پی توضیح، الهامبخشیدن، اطلاعرسانی یا ترغیب مخاطبان در زمینههای کسب و کار و آموزش در عرصۀ عمومی است. بسیاری از مثالهای این کتاب گزیدهای از گفتوگوهای تد است به این دلیل که سخنرانیهای تد تاک در سالهای اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده و مطمئنا حرف بیشتری برای ارائه به دنیای سخنرانی عمومی دارد، اصولی که زیربنای این سخنرانیهاست میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای پیشرفت فن سخنرانی به کار بیاید.
خواندن کتاب اصول سخنرانی و فن بیان به روش TED را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کسانی که میخواهند در فن سخنوری مهارت پیدا کنند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اصول سخنرانی و فن بیان به روش TED
یکی از بدترین لحظاتی که تاکنون در تد تاک داشتیم زمانی بود که یک سخنران سخنرانی خود را به پایان برد و صحنه را ترک کرد آن هم بدون تشویق گرم حاضران، او در پشت صحنه به دوستش گفت: هیچکس از جایش بلند نشد! این اظهارنظر قابل درک بود. اما متأسفانه میکروفن او روشن بود و همه متوجه رنجشی که در لحن صدایش بود، شدند.
بسیاری از سخنرانان چه بپذیرند، چه نپذیرند، آرزو دارند که هنگام ترک صحنه مورد تشویق حضار واقع شوند و به دنبال آن شبکههای اجتماعی پر از توئیتهایی شود که حکایت از مهارت الهامبخش آنها دارد. یک تله وجود دارد! درست همین جا! علاقه شدید سخنرانان به تشویق ایستاده حضار میتواند باعث شود که آنها مرتکب اشتباهاتی شوند. آنها ممکن است به سخنرانیهای سخنرانان الهامبخش قبلی گوش کرده و از آنها تقلید کنند ولی فقط در ظاهر... . نتیجه این کار وحشتناک است؛ یعنی دنبال کردن ترفندهای موجود در کتاب صرفا برای اینکه آگاهانه احساسات مخاطب را به بازی بگیریم.
در راستای عملکرد الهامبخش و این قسمت صحبت ما چندین سال قبل در تد تاک موردی غمانگیز رخ داد: یک مرد چهل ساله آمریکایی به طرفداران پر و پا قرص تد پیوسته بود. او یک ویدئوی شنیداری جذاب برایمان فرستاد و اصرار داشت تا به او اجازه سخنرانی بدهیم. سخنرانی او دقیقا با موضوعی که ما در آن سال بر آن تمرکز داشتیم مطابقت داشت و او به خوبی به توصیههای ما عمل کرده بود، تصمیم گرفتیم تا به او فرصت دهیم. لحظات ابتدایی سخنرانی او لحظاتی نویدبخش بود. او شخصیت والایی داشت، جملات ابتدایی را عالی تنظیم کرده بود، ویدئوی او هوشمندانه و سرشار از جلوههای بصری شگفتانگیز بود، به نظر میرسید که او تمام جزئیات تد تاک را با دقت تمام مطالعه کرده و بهترین نکات هر یک را با زبان خود ارائه میکرد. مخاطبان نیز از سخنرانیاش راضی بودند و امیدوار بودم که این به یکی از سخنرانیهای عالی و پرطرفدار ما تبدیل شود. اما به مرور احساس تهوع کردم. یک پای این سخنرانی میلنگید. نکته این بود که او تنها عاشق حضور روی صحنه بود و این عشق به صحنه کمی اغراقآمیز بود. او در میان سخنرانی مکث میکرد و منتظر خنده یا تشویق حضار میماند و پس از آن، صحبت خود را قطع میکرد و با گفتن ممنونم از آنها تشکر میکرد. در تلاش بود که او را بیشتر تشویق کنند. او برای سرگرمی بیشتر حضار، بداههگویی میکرد اما مشخص بود این بداههگویی تنها به مذاق خودش خوش میآمد و نه بقیه. بدترین افتضاح این سخنرانی این بود که هدفی که وعده داده بود، ابدا در سخنرانیاش تحقق نیافت. او ادعا کرد که بر نشان دادن اینکه ایده مهمی حقیقت دارد یا نه، کار کرده است. ولی در عمل آنچه ارائه کرد به تمامی خیالات بود. او تنها یک لحظه یک تصویر فتوشاپ شده را در موضوع سخنرانی و برای حمایت از ایدهاش به حضار نشان داد و آنقدر غرق در توجه شده بود، با گذشت زمان از مسیر اصلی منحرف شد. با رسیدن به پایان سخنرانی، او رو به حضار گفت. بله، آنها میتوانند حکمت و خرد او را بپذیرند و از رویاها و الهامات صحبت کرد و در نهایت سخنرانی خود را با دستانی گشوده به سوی حضار به پایان برد. چون مشخص بود که این سخنرانی برایش اهمیت فوقالعادهای دارد، تعدادی از حاضران در حقیقت ایستاده به تشویق وی پرداختند. اما من؟ آشوبی در دلم به پا شده بود. یکی از کلیشههای تد تاک بود که برای از بین بردن آن تلاش کرده بودیم. در این سخنرانی از همه روشها استفاده شده بود جز داشتن مفهوم در سخنرانی! این نحوه سخنرانی دو مشکل اساسی دارد؛ اول اینکه این سخنرانان از گول زدن حضار لذت میبرند و دوم اینکه آنها با این کار این شیوه را زیر سؤال برده و آن را بدنام میکنند؛ باعث میشوند هنگامی که واقعا سخنران الهامبخشی روی صحنه پا میگذارد، حضار کمتر با او راه بیایند. هنوز هم بسیاری از سخنرانان هستند که مشتاق تحسین و تشویق حضار هستند و تلاش میکنند در این راه قدم بگذارند. از شما خواهش میکنم جزء این افراد نباشید!
مسئلهای مهم درمورد الهامبخشی وجود دارد: الهام باید بدست آورده شود. کسانی که الهامبخش هستند با چشمانی خیره به شما نمینگرند و از شما نمیخواهند از صمیم قلب رویاهای آنها را باور کنید؛ بلکه آنها واقعا صاحب رویایی هستند که ارزش هیجانزده شدن را دارد و آن رویاها به آسانی بدست نمیآید. اینرویاها با خون دل خوردن، عرق ریختن و اشک ریختن بدست میآید. الهام مانند عشق است. شما با جستجو و دنبال کردن مستقیم به عشق دست نمییابید. در حقیقت مردم به افرادی که مستقیم به دنبال عشق باشند، برچسب مزاحم میزنند. در مواردی با شدت کمتر، از کلماتی همچون خودشیرین، ناجور و بیچاره استفاده میکنند. متأسفانه، این رفتار دقیقا برخلاف آن چیزی است که عشق آن را میپسندد. این کار موجب عقبنشینی میشود.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۲۵ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۲۵ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب رو انتشارات آسمان خیال با پرداخت حق مالکیت معنوی یا کپی رایت اخلاقی، منتشر کرد و پس از فروش خوب بدون توجه به رضایت نویسنده اون برخی بازترجمه کردند، و اسم کتاب را کپی کردند. هم زمان ترجمه
عالی
بسیار بد
کتاب با اینکه مشابه کتابهای ایرانی بود اما نکات قابل تاملی داره