کتاب آیین زندگی
معرفی کتاب آیین زندگی
کتاب «آیین زندگی: غلبه بر تشویش و شروع زندگی» نوشته دیل کارنگی(۱۹۵۵-۱۸۸۸)، نویسنده و سخنران آمریکایی حوزه خودانگیزشی است و به این پرسش پاسخ میدهد که چگونه بر فشارهای روحی و نگرانیها فایق آییم و زندگی را با نشاط آغاز کنیم.
درباره کتاب آیین زندگی
نویسنده درباره دلیل نوشتن این کتاب میگوید:
حدود سی و پنج سال پیش، در میان رفقا یکی از ناامیدترین و مغمومترین افراد به شمار میرفتم؛ زیرا تنها وسیلهنقلیهام را برای گذران زندگی فروخته بودم. با اینکه چندان از رانندگی سررشته نداشتم و نمیتوانستم آن وسیله را به خوبی برانم، نمیدانم چه دلیلی داشت که مدام میخواستم آن را بار دیگر داشته باشم. کار چندان باارزشی نداشتم، از این رو در یکی از محلات پایین شهر و در خانهای محقر زندگی میکردم که در خیابان ۵۶ شهر نیویورک واقع شده بود؛ خانهای که شبها را با هجوم سوسکها به صبح میرساندم. خوب به یاد دارم که هیچگاه نمیتوانستم لباسهایم را به رخت آویز روی دیوار بیاویزم، زیرا میترسیدم سوسک داخل آن برود. شاید برایتان باورکردنی نباشد ولی هر روز صبح که سر کار میرفتم، یکی دو تا سوسک در لباس و یا کفشم پیدا میکردم.
به دلیل زندگی سطح پایین و عدم توانایی خرید، همیشه غذاهای ارزانقیمت خریده و میخوردم، یا اینکه در رستورانهای ارزان قیمت غذا صرف میکردم؛ جاهایی که در آنجا نیز حشرات همراهم بودند.
با درک این وضعیت و مشاهده چنان شرایطی همیشه ناراحت و غمگین بودم و زمانی که به خانه برمیگشتم، از ناراحتی و ناامیدی از زندگی سردرد میگرفتم. سردردهایم ناشی از امیدهای نافرجام، نگرانی از آینده، بدبختی و فلاکتی بود که داشتم. در واقع میشود گفت که یک بدبخت تمام عیار بودم و زندگی من داستان غمانگیزی داشت.
به یاد دارم که همه چیز میخواستم ولی چیزی به دست نمیآوردم، اما در عوض چیزی را نیز از دست نمیدادم. با شروع نوشتن تحولی در زندگیام ایجاد شد و روزها علیرغم نداری و فقر، با روحیه به سرِکارم میرفتم. درآمد چندان خوبی نداشتم، با این حال آرزوهایم زیاد بود. در مدت کوتاهی نقل مکان کرده و به منطقه رابیکون رفتم. مردم آنجا انگار انسانهای نوپایی بودند که میخواستند صورت نوینی از زندگی را به رسم بکشند. با این اوصاف، تصمیم قطعی خود را گرفته بودم؛ تصمیمی که میتوانست گزینهای مهم در ترسیم زندگی آتیه من باشد. آنچه که به یاد داشتم این بود که در عرض سی و پنج سال گذشته مدام کار کردم، زندگی بسیار سخت و حقیرانهای داشتم و ناامیدی با تمام قدرت تارهای عنکبوتین خود را بر زندگی و حیات روحی و روانی من گسترانیده بود. میخواستم خودم را تغییر دهم و بازیابم و از این زندگی رهایی یابم.
تا اینکه دست بهکار شدم و تغییرات را ایجاد کردم.
این کتاب مسیری تغییری است که نویسنده در پیش گرفته است و به شما کمک میکند بهجای غرق شدن در اشتباهات او میانبر بزنید و به هدفتان برسید.
با مطالعه این کتاب نیروی تازهای برای مقابله با مشکلات زندگی در خود حس خواهید کرد. زندگی با تمام نمادهایش برایتان جدید جلوه خواهد کرد. شما به شرایطی سوق خواهید یافت که گویی تازه به دنیا آمده و قدرت آن را دارید که به نگرانی بگویید، متوقف باش! و لذت زندگی و زیستن را حس خواهید کرد. پس این کتاب را تا میتوانید به دقت مطالعه کنید، شاید برایتان کاملاً مصداق نداشته باشد ولی مفید خواهد بود و توصیه میکنم به دیگران نیز هدیه کنید.
خواندن کتاب آیین زندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به کسانی که دوست دارند در زندگی مسیر جدیدی را آغاز کنند، پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
اگر زیر ۱۸ سال هستید، کمکم از شما انتظار خواهد رفت تا دو تصمیم اساسی در زندگی بگیرید؛ تصمیماتی که تمام زندگیتان را به صورت ریشهای متحول خواهند کرد؛ تصمیماتی که تأثیرات غیرقابل تصوری بر خوشبختی، درآمد، سلامت و... شما خواهند داشت؛ تصمیماتی که هم ممکن است زندگیساز باشند و هم نابودگر.
این دو تصمیم بزرگ کدامند؟
اول: چگونه امرار معاش خواهید کرد؟ میخواهید مزرعهدار، پستچی، شیمیست، نگهبان جنگل، تندنویس، دامپزشک، استاد یا ساندویچ فروش بشوید؟
دوم: چه کسی قرار است مادر یا پدر فرزندانتان باشد؟
هر دوی این تصمیمات غالباً همچون قمار هستند. هری امرسون میگوید: «هر پسری، به هنگام انتخاب حرفه، یک قمارباز است که باید نقد عمرش را روی آن بگذارد». چگونه میشود ریسک این قمار را کاهش داد؟ نخست سعی کنید شغلی را انتخاب کنید که به آن علاقهمند هستید. یکبار از دیوید ام. گودریچ، رئیس هیأت مدیره کارخانه تولید تایرگودریچ در مورد اینکه به نظر وی اساس موفقیت شغلی چیست سؤال کردم. وی پاسخ داد: «لذت بردن از شغل. اگر از شغلتان لذت ببرید، ساعتهای متوالی میتوانید کار کنید، بدون اینکه به نظرتان سختی و زحمت کار را داشته باشند؛ بلکه همچون بازی خواهد بود.»
ادیسون، مخترع برق میتواند مثال خوبی باشد. وی پسرک روزنامهفروشی بود که به مرحله ایجاد تحول در صنعت آمریکا رسید. وی غالباً در آزمایشگاه خود میخوابید و غذا میخورد و روزانه ۱۸ ساعت کار میکرد و همواره مدعی بود: «در عمرم یک روز هم کار نکردهام، همهاش تفریح بود.» جای تعجب نیست که وی موفق شد!
شنیدم که چارلز شوآب هم قریب به این مضمون را در سخنانش به کار میبرد: «انسان در هر چیزی که نسبت به آن اشتیاق نامحدود داشته باشد، موفق خواهد شد.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
نظرات کاربران
با شروع نوشتن تحولی در زندگی ام ایجاد شد... نوشتن... این جملات اول کتاب است...
به نظر من در ترجمه کتاب صداقت در امانت رعایت نشده مخصوصا در این جمله که میگه " آینده نگری در همه جای دنیا به جز غرب مورد تایید قرار گرفته " واقعا خنده داره مخصوصا در شرق که بر
خیلی کتاب خوبیه برای کنترل و غلبه بر استرس و اضطراب های زندگیه ،راهکارهای بسیار خوبی ارائه میکنه
۴ تا ترجمه متفاوت نگاه کردم هر کدام یه جور ترجمه کردن این ترجمه ک دیگه کلا پرته اصلا کل موضوع کتاب رو عوض کرده ولی بنظرم ترجمه ریحانه جعفری که رایگان در اینترنت هست از همه بهتره ترجمه محمود
کتاب عالی ولی ترجمه خوب نیست... با این ترجمه نخونین
خارق العاده در یک کلمه ...
هیچ وقت نتونستم یه کتاب روانشناسی یا موفقیت رو تموم کنم مثل همین کتاب که نصفه نیمه رها شده نمیدونم مشکل از منه یا کتابا من که مشکلی ندارم پس مشکل از کتاباست😊
عالیه این کتاب..برای زندگی لازمه🌹
این کتاب و به توصیه دکتر روانشناسم برای غلبه به نگرانی و استرسم شروع به خوندن کردم،ودر یک کلمه میتونم بگم "فوق العادستتتتتتتت💜"
"من باور دارم و احساس می کنم که با مطالعه این کتاب نیروی تازه ای برای مقابله با مشکلات زندگی در خود حس خواهید کرد. زندگی با تمام نمادهایش برایتان جدید جلوه خواهد کرد. شما به شرایطی سوق خواهید یافت