کتاب میوههای رسیده
۵٫۰
(۲)
خواندن نظراتمعرفی کتاب میوههای رسیده
«میوههای رسیده» رمانی با درونمایه انقلاب اسلامی نوشته سید مهرداد موسویان( -۱۳۶۲)، نویسنده ایرانی است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«بچهها تازه رفته بودند. صدای در که بلند شد، سریع رفتم پشتبام. دراز شدم و نگاه کردم. غلام بود. آمدم پایین. در را باز نکردم. ولکن نبود. وقتی اصرارش را دیدم فهمیدم میداند خانه هستم. در را باز کردم و گفتم: «فرمایش؟» گفت: «سلام.» گفتم: «کارت رو بگو و برو.»
ـ خواستم بفهمم چرا با من اینجور شدی، بعد یه عمری رفاقت؟
برگههایی توی دستش بود. گفتم: «نمیدانی چرا؟» پشتم را کردم و داد زدم: «ننه...»
ـ جان مولا بگو.
برنگشتم.
ـ برای اینکه خائنی.
ـ میخواستم بهت بگم.
ـ نقل گفتن و نگفتن نیست. تو یه ساواکی وحشی هستی.
برگشتم و زل زدم به صورتش. سرش را انداخت پایین. نمیدانستم به چه فکر میکند. گفت: «قضیۀ تو یه اشتباه بوده. با بیگناها که اینجوری نمیکنن به مولا!»
ـ کسی که برای اعتقادش میجنگه گناهه.
ـ اعتقاد؟ تو که داری با بیخداها میگردی؟
ـ پس کاملاً تحت نظر گرفتی من رو؟ چند میخوای بفروشی؟
سرش را انداخت پایین.
ـ من نجاتت دادم.
اشک پر شده بود توی چشمانش. گفتم: «من نمیخوام یه همچی نجاتی رو. من از آدمفروشا بدم میآد. من از کثافتایی مثل تو متنفرم. الان هم دارم با شماها مبارزه میکنم. حالا هم برو من رو بفروش.»
ـ من تا حالا به کسی نامردی نکردم.
ـ ننه، بیا آدمفروشا رو بنداز بیرون.
در را محکم بست و رفت. نشستم و هایهای زدم زیر گریه. عذاب وجدان داشتم. یک ذره هم احتمالش را نمیدادم که یک ذره به من نامردی کرده باشد. میدانستم جور ننه و کبری را کشیده. اما دلم صاف نمیشد. بحث پانزده شانزده سال رفاقت بود. چند ساعتی همانطور توی حیاط نشستم و نتوانستم حرکت کنم.»
اعلموا انی فاطمه
گروه تحقیق انتشارات دلیل
حوالی چشمانتزهرا خورانی
۱۱۰ تمرین با توپ بوسوبالمهدی ذاکراکبری
چگونه از غذا در جایگاه منبع انرژی خود استفاده کنید؟موسسه HTeBooks
هک شادیپنی لوکاسو
امپراطوری و حکومت دیجیتالیعلی خویه
اطلس زبانی، گویش سنجی و مستندسازی زبانآتوسا رستمبیک تفرشی
حقوق متقابل کودک و ولیمجید وزیری
مرلوپونتی، فلسفه و معنادنیل تامس پریموزیک
سراج منیرحبیب کاظمی
شدنمیشل اوباما
داستان ازدواجنوآ بامباک
اولین مجلس رقصکاترین منسفیلد
آزمایشگاه مدارهای منطقیمهدی والی خواه
هورهستی بیات
زال و رودابهشادی بیضایی
سفره و سنگبهرام خاراباف
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۷۲,۰۰۰
۳۶,۰۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
داستان کتاب درباره مردی است که به طور کاملا اتفاقی درگیر مبارزات علیه رژیم پهلوی شده و بعدها با توجه به سوابق این مبارزات به ریاست ادارهای منسوب میشود و در برابر حق گویی و حقجویی یکی از کارمندان به
یکی از بهترین کتابهایی بود که خوندم.