کتاب جبران می کنم
معرفی کتاب جبران می کنم
کتاب جبران می کنم نوشتهٔ سوفی کینسلا با ترجمهٔ روناک احمدی آهنگر در نشر نون چاپ شده است. تا کنون بیش از ۴۰ میلیون نسخه از کتابهای سوفی کینسلا در ۶۰ کشور جهان به فروش رسیده و بسیاری این نویسندهٔ بریتانیایی را از «ملکه»های داستاننویسی زنان میدانند. سبک رمانهای او شامل استفاده از پلاتهای جذاب و پرماجرا همراه با روایت شوخطبعانه است که خواننده را با خود همراه میکند و لحظات خوشی برای او میآفریند؛ همین است که آثار سوفی کینسلا از سال ۲۰۰۰ (که او نخستین رمانش را منتشر کرد) تا به امروز در فهرست پرفروشترین کتابهای دنیا قرار دارند.
درباره کتاب جبران می کنم
رمان جبران میکنم دربارهٔ دختری جوان به نام فیکسی است که در خانوادهای پیچیده زندگی میکند. شعار پدر فیکسی این است: «خانواده مهمترین چیزه.» با درگذشت پدر، او در موقعیت بغرنجتری بین زندگی خانوادگی و زندگیای که آرزویش را دارد گیر میافتد.
فیکسی در یک کافیشاپ با مرد جوان زیبایی به نام سباستین آشنا میشود و بهطور اتفاقی کمک بزرگی به او میرساند. سباستین که مدیر یک شرکت سرمایهگذاری است قصد جبران دارد. از طرف دیگر، رایان، عشق دوره نوجوانی فیکسی، هم دوباره وارد زندگی او میشود. آیا فیکسی موفق میشود زندگی و عشقی را که در پی آن است به دست آورد؟
کتاب جبران می کنم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به آثار طنزگونه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب جبران می کنم
سرش رو بالا میآره و به جایی نگاه میکنه که دارم بهش اشاره میکنم و وقتی چشمش به قوطی نوشابه میافته، از جا میپره.
بلافاصله، میگه: "من نبودم ها! قطعاً کار من نبوده!" یهکمی مکث میکنه و بعد، میگه: "منظورم اینه که... اگه من هم بودم، اصلاً حواسم نبوده."
مسئله اینه که گرگ وفاداری خاصی به فروشگاه داره و ساعتهای زیادی اینجا کار میکنه. بهخاطر همین، خیلی از این کارهاش رو میبخشم.
سریع میگم: "مهم نیست کار کی بوده. الان، بیا جمع و جورش کنیم."
"باشه." به نظر میرسه گرگ داره سعی میکنه حرفم رو هضم کنه. "ولی آخه مگه اون مهمونها قرار نیست الان برسن؟"
"چرا. بهخاطر همین، الان، باید سریع تمیزش کنیم. باید عجله کنیم."
گرگ، دوباره، میگه: "باشه." ولی اصلاً از جاش تکون نمیخوره. "درسته، متوجه شدم. جیک کجاست؟"
سؤال خیلی خوبیه. جیک بود که با اون فروشندههای روغنزیتون آشنا شد، اونم توی یه رستوران. خودش ملاقات امروز رو برنامهریزی کرد. ولی هنوز که خبری ازش نیست.
رابطهٔ پیچیدهٔ خانوادگی بهم اجازه نمیده اینها رو با صدای بلند بگم. وفاداری به خانواده یه بخش خیلی مهم از زندگی منه. شایدم مهمترین بخش زندگیام باشه. هر قدمی که توی زندگی میخوام بردارم صدای بابام رو توی گوشم میشنوم که هدایتم میکنه. قبل از اینکه از دنیا بره، همیشه، با لهجهٔ ایستاِندیاش میگفت: "خانواده مهمترین چیزه، فیکسی. تمام انگیزهمون خانوادهاس. خانواده همه چیزه."
وفاداری به خانواده، یهجورهایی، دین و ایمون ما محسوب میشه.
گرگ زیرلب میگه: "جیک، همیشه، همین کار رو میکنه ها. هیچ وقت، نمیتونی مطمئن باشی که پیداش میشه یا نه. نمیتونی روش حساب کنی. امروز، دستتنها هم هستیم، چون مامانت نیومده."
حجم
۳۹۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۳۹۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
نظرات کاربران
عاااالی بود. من تمام کتاب های سوفی کینزلا ک به فارسی ترجمه شده رو خوندم. از خوندن این کتاب هم خیلی لذت بردم. فیکسی چقد دوست داشتنی بود :) چه شخصیت طبیعی و خوبی داشت... شخصیت پردازی های کینزلا عالیه
خب با خوندن این کتاب اول کلی حرص میخورین بعد کلی ذوق میکنین بینش حتما میخندین یکمی استرس میگیرین و با تموم شدن کتاب کلی حس خوب دارین پس توصیه میکنم بخونین
همیشه از خوندن کتاب های این نویسنده لذت می برم. همه داستان هاش شاد، راحت، سرراست و پر کشش هستند.
کتاب راجب دختری هست که عادت داره همه چیز رو درست کنه و بخاطر این عادتش بهش فیکسی میگن. فیکسی و خانوادش یه فروشگاه و اداره میکنن خواهر و برادر فیکسی برخلاف فیکسی زیاد به اداره کردن فروشگاه فار علاقه
تعریف این کتابو خیلی شنیدم..ممنون از طاقچه که تخفیف هشتاد درصدی گذاشتی 🌷🌷🏅
مثل بقیه کتابهای کینسالا که روایتی سرگرم کننده ساده، روان و شاد دارند و در انتها حس خوبی برای خواننده ایجاد میکنند این کتاب هم از این قاعده مستثنی نبود. قهرمان اصلیش باز مثل بقیه کتابها دختری است که مشکلاتی داشته
خیلی قشنگ بود با خوندنش حس خوبی گرفتم
یه رمان جالب عاشقانه انگیزشی با متن و ترجمه روان خیلی دوسش داشتم
ترجمه های خانوم احمدی عالیه 🤌
مشکل من اینه که اصلاً نمیتونم بیخیال چیزی بشم، میره روی اعصابم. بهمحض اینکه به یه مشکلی بربخورم، باید همون لحظه، همون جا، فیکسش کنم... دقیقا منم خود فیکسی ... لحظه به ِلحظه کتاب خودم میدیدم خیلی برام لذت بخش