دانلود و خرید کتاب کوری ژوزه ساراماگو ترجمه بهاره مظاهری
تصویر جلد کتاب کوری

کتاب کوری

معرفی کتاب کوری

کتاب کوری نوشته ژوزه ساراماگو است و با ترجمه بهاره مظاهری در انتشارات كارگاه فيلم و گرافيگ سپاس منتشر شده است. در این کتاب نویسنده با زبانی نمادین به انتقاد از مردم و حکومت‌ها می‌پردازد. 

درباره کتاب کوری

همه چیز در یک روز شروع می‌شود، پشت چراغ قرمز وقتی مردی ناگهان کور می‌شود. کوری سفید بیماری‌ای است که افراد را درگیر می‌کند. آن‌ها نمی‌توانند ببیند و این برایشان ترسناک است. موجی از وحشت جامعه‌ را فرامی‌گیرد. افرادی که کور شده‌اند با فشار حکومت به یک بیمارستان برده می‌شوند تا قرنطینه شوند و این بیمارستان بستر اتفاقات هولناکی می‌شود.

آدم‌ها که حس می‌کنند رها شده‌اند و هیچ قانونی برایشان وجود ندارد، درگیر اتفاقات ترسناکی می‌شوند. عده‌ای قدرت را به دست می‌گیرند و از هرفرصتی برای زورگویی و تجاوز استفاده می‌کنند. اما در مرکز داستان زنی وجود دارد که برخلاف دیگران کور نشده است اما چیزی به آن‌ها نمی‌گوید و برای اینکه همراه همسرش باشد به دروغ می‌گوید نمی‌بیند. او شاهد اتفاقاتی است که هرگز نمی‌تواند با آن‌ها به راحتی کنار بیاید. 

کوری را می‌توان کتابی انتقادی نسبت به هنجارهای اجتماعی جهان مدرن در نظر گرفت، اثری که جامعه مدرن را به چالش می‌کشد و با زبانی نمادین از آن انتقاد می‌کند. 

خواندن کتاب کوری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره ژوزه ساراماگو

ژوزه دی سوزا ساراماگو ،نویسنده پرتغالی برنده جایزه نوبل ادبیات، ۱۶ نوامبر ۱۹۲۲ در آزیناگا دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون پایتخت پرتغال چشم به جهان گشود. او جایزه نوبل را در سال ۱۹۹۸ میلادی از آن خود کرد. ساراماگو دو سال بعد از تولدش به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. اولین رمانش با شکست مواجه شد و او تصمیم گرفت رمان‌نوشتن را کنار بگذارد. اما بعدها با انتشار کتاب بالتازار و بلموندا به شهرت رسید.

منحصربه‌فردترین ویژگی آثار ژوزه ساراماگو عدم استفاده از نشانگان سجاوندی به صورت متداول و استفاده از جملات بسیار طولانی است، که گاه در درون آن زمان نیز تغییر می‌کند. او از میان علائم نگارشی تنها از نقطه و ویرگول استفاده می‌کند و از سایر علامات که مثلاً جمله سئوالی را مشخص می‌کند یا آن را در گیومه می‌گذارد و… مطلقاً می‌پرهیزد.

بسیاری ژوزه ساراماگو را در ردیف نویسندگان پیرو سبک رئالیسم جادویی قرار داده و آثار او را با نویسندگان اسپانیایی زبان آمریکای لاتین مقایسه می‌کنند اما او خود را ادامه دهنده ادبیات اروپا و تأثیرپذیری خود را بیشتر از گوگول و سروانتس می‌داند.

ساراماگو گرچه از سال ۱۹۶۹ به حزب کمونیست پرتغال پیوست و همچنان به آرمان‌های آن وفادار بوده‌است اما هیچگاه ادبیات را به خدمت ایدئولوژی در نیاورده ‌است. از کتاب‌های مشهور ژوزه ساراماگو می‌توان به کوری، بینایی، یادداشت ها، تکثیر شده و دخمه اشاره کرد.

ساراماگو در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰ در تیاس، لاس پالماس چشم از دنیا فروبست.

بخشی از کتاب کوری

از اینکه هنوز از جایشان تکان نخورده بودند متعجب شد و پرسید: چرا حرکت نمی‌کنیم، مرد دیگر نیز در پاسخ گفت که چراغ قرمز است. از الان به بعد دیگر نمی‌توانست بفهمد که چراغ چه زمانی قرمز است. 

همان‌طور که مرد نابینا گفته بود، خانه‌اش نزدیک آنجا بود. اما کنار پیاده‌روها پر از ماشین بود، آن‌ها موفق نشدند جای پارک پیدا کنند و ناگزیر ماشین را در یکی از خیابان‌های فرعی اطراف پارک کردند. به علت باریک‌بودن پیاده‌رو، درِ سمت صندلی‌ای که مرد کور روی آن نشسته بود کمتر از یک‌وجب با دیوار فاصله داشت، درنتیجه برای اینکه مرد نابینا مجبور نشود خودش را با مشقت از یک صندلی به صندلی دیگر بکشد و در این حین به ترمز و فرمان برخورد کند، قبل از اینکه اتومبیل را در آنجا پارک کنند، از ماشین پیاده شد. وسط خیابان ول شده بود و حس می‌کرد زمین زیر پایش حرکت می‌کند، در تلاش بود تا احساس ترس و وحشتی را که به جانش افتاده بود از بین ببرد. دست‌هایش را با حالتی عصبی در مقابل صورتش تکان می‌داد، گویی داشت در جایی که آن را دریایی از شیر نامیده بود شنا می‌کرد، درست همان لحظه‌ای که دهانش را گشود تا برای کمک خواستن فریاد بزند احساس کرد یک نفر بازویش را گرفت:

- آرام باش، حواسم بهت هست.

آن‌ها به آرامی به‌طرف جلو گام برمی‌داشتند، مرد کور از ترس افتادن پایش را روی زمین می‌کشید، ولی همین کارش باعث شد روی سطح ناصاف پیاده‌رو لیز بخورد. مرد دیگر زیرلب گفت: 

- قدری تاب بیار. تقریباً رسیدیم.

و اندکی جلوتر از او پرسید:

- کسی در خانه هست که از تو مراقبت کند؟

مرد کور پاسخ داد:

- نمی‌دانم. همسرم در این ساعت هنوز سرکار است، امروز همه چیز دست به دست هم داد که زودتر بیام و این بلا سرم بیاید.

- حالا می‌بینی که اصلاً موضوع مهمی نیست. تا حالا هیچ‌وقت نشنیدم که کسی یک‌دفعه نابینا شود.

- فکرش را بکن، همیشه به خودم افتخار می‌کردم که حتی عینکی هم نیستم.

- خوب همین نشان می‌دهد که اتفاق خاصی برایت نیفتاده است.

معرفی نویسنده
عکس ژوزه  ساراماگو
ژوزه ساراماگو

ژوزه ساراماگو با نام کامل ژوزه دو سوسا ساراماگو، نویسنده‌ی پرتغالی مشهور برنده‌ی جایزه‌ی نوبل است. او در ۱۶ نوامبر ۱۹۲۳ در خانواده‌ای از دهقانان، در آزینهاگا، روستایی کوچک در حدود صد کیلومتری شمال شرقی لیسبون به دنیا آمد. زمان تولد ساراماگو، مسئول ثبت احوال تصمیم گرفت نام مستعار پدر او، یعنی «ساراماگو» را به نام ژوزه اضافه کند و خود ژوزه تا زمانی که برای نخستین بار به مدرسه رفت، نام کامل خود را نمی‌دانست.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۶۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۴۸ صفحه

حجم

۳۶۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۴۸ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان