دانلود و خرید کتاب ریشه های الهیاتی مدرنیته مایکل آلن گیلسپی ترجمه زانیار ابراهیمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب ریشه های الهیاتی مدرنیته اثر مایکل آلن گیلسپی

کتاب ریشه های الهیاتی مدرنیته

معرفی کتاب ریشه های الهیاتی مدرنیته

کتاب الکترونیکی «ریشه های الهیاتی مدرنیته» نوشتهٔ مایکل آلن گیلسپی با ترجمهٔ زانیار ابراهیمی در نشر پگاه روزگار نو به چاپ رسیده است. مایکل آلن گیلسپی در کتاب ریشه‌های الهیاتی مدرنیته‌، پاسخ کلیشه‌ای و رایج از مفهوم مدرنیته و ریشه‌ها و زمینه‌های ظهور آن را به چالش می‌کشد و به دنبال ارائه یک روایت دقیق از روند تحولات فکری است که زمینه ظهور مدرنیته را فراهم کردند. دغدغه او در این کتاب اثبات نقش اصلی دین و الهیات در شکل‌گیری ایده مدرنیته است، درست بر خلاف آن‌چه که روایت‌های رسمی از مدرنیته بیان می‌کنند. در مقدمه اثر، نخست ساختار کتاب حاضر شرح داده شده است، سپس روایتی از شرح فوگلین از مدرنیتهٔ گنوسی ارائه می‌شود و نهایتاً با تمسک به آرای بلومنبرگ، این شرح می‌شود.

درباره کتاب ریشه های الهیاتی مدرنیته

اولین فصل از کتاب با نام «انقلاب نومینالیستی و خاستگاه مدرنیته»، شرح ایده‌ اصلی نویسنده در توضیح نسبت میان الهیات مسیحی و مدرنیته است. شش فصل بعدی به دنبال پرداختن به ایده‌های اساسی فلسفی / سیاسی در سنت غربی و تعقیب آن‌ها در مسیری است که به مدرنیته منتج می‌شود: «پترارک و ابداع فردیت»، «اومانیسم و خداشدن انسان»، «لوتر و طوفان ایمان»، «تناقض‌های پیشامدرنیته»، «راه دکارت به حقیقت» و «خرد ترس‌آلود هابز». هشتمین فصل که فصل پایانی کتاب است، «تناقض‌های روشنگری و بحران مدرنیته» را بررسی می‌کند.

پایان‌بخش کتاب نیز اشاره‌ای به یک اثر ادبی سترگ است. گیلسپی وضع انسان مدرن را با اودیپ شهریار، قهرمان نمایشنامه‌ی سوفوکل، مقایسه می‌کند. جایی که اودیپ که به لطف توانایی‌های خود در تبس به قدرت رسیده بود، خود را «فرزند بخت» نامید، نخستین انسانِ خودساخته‌ی جهان. به اعتقاد وی روشن‌تر از چنین استعاره‌ای نمی‌توان خطرهای نهفته در مدرنیته را بیان کرد.

مایکل آلن گلسپی فیلسوف آمریکایی و استاد دانشگاه دوک است. زمینه های مورد علاقه وی فلسفه سیاسی، فلسفه قاره، تاریخ فلسفه و خاستگاه مدرنیته است. او درباره رابطه الهیات و فلسفه، الهیات قرون وسطایی، لیبرالیسم و تعدادی از فلاسفه مانند نیچه، هگل، هایدگر و کانت مقاله منتشر کرده است.

کتاب ریشه های الهیاتی مدرنیته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

در این کتاب به مدرنیته از نگاهی جدید پرداخته می‌شود. از این رو این کتاب به علاقه‌مندان به جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، فلسفه سیاسی و سایر علوم مرتبط پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب ریشه های الهیاتی مدرنیته

بحران مدرنیته

وقایع نیمهٔ نخست قرن بیستم، ایمان به پروژهٔ مدرن و ایدهٔ پیشرفت را درهم‌کوبید. به‌ویژه جنگ جهانی اول آشکار ساخت که رشد فزایندهٔ قدرت انسان نه‌تنها سازنده نیست، بلکه می‌تواند به نحو وحشتناکی مخرب باشد و پیشرفت تکنیکی با پیشرفت اخلاقی و بهبود رفاه انسان برابر نیست. در دورهٔ بین جنگ جهانی، بدبینی به مدرنیته افزایش یافت؛ این بدبینی را می‌توان در آثار فلسفی مثل زوال غرب اشپنگلر، بحران علوم اروپایی هوسرل و هستی و زمان هایدگر و نیز در آثار ادبی کسانی که به «نسل گمشده» معروف شدند، مشاهده کرد. البته در پرتو آنچه در آن زمان، تحول اجتماعی و اقتصادی چشمگیر اتحاد جماهیر شوروی و احیای اقتصاد جهانی در دههٔ ۱۹۲۰ پنداشته می‌شد، وقایع وحشتناک جنگ بزرگ، انحرافی گذرا در سیر رو به پیشرفتِ قدرت و بهروزی انسان به نظر می‌رسید؛ اما پس از رکود بزرگ اقتصادی، ظهور ناسیونال سوسیالیسم و شروع جنگ جهانی دوم، تردیدهایی جدید و عمیق‌تر دربارهٔ پیشرفت و پروژهٔ مدرن مطرح شدند. از قرار معلوم، این تردیدها همگی محصول هولوکاست بودند؛ واقعه‌ای که پس از آن حتی پرشورترین طرفداران مدرنیته نمی‌توانستند دوباره از پیشرفت سخن بگویند. شروع جنگ سرد، پس از اشغال اروپای شرقی از سوی شوروی در سال ۱۹۴۸، و تهدید نابودی بشر از طریق تسلیحات هسته‌ای، میخ آخر را بر تابوت مدرنیته کوبید. پروژهٔ مدرن که نخست در قرن هفدهم پرورانده شده بود، در عمل قدرت بشر را دقیقاً به همان عظمتی که بیکن، دکارت و هابز تصور کرده بودند، رسانده بود؛ اما صلح،‌ آزادی و رونقی را که پیش‌بینی کرده بودند، به ارمغان نیاورده بود. درواقع به نظر برخی متفکران پس از جنگ، مدرنیته به بدترین نتایج ممکن انجامیده بود و به طرز عجیبی بر حقیقت ادعای روسو صحه می‌نهد که پیشرفت در عرصهٔ هنرها و علوم، قدرت انسان را افزایش می‌دهند؛ اما همزمان تیشه به ریشهٔ فضیلت و اخلاق می‌زنند.

نقد پروژهٔ مدرن پس از جنگ جهانی دوم، اشکال متفاوتی به خود گرفت و از بسیاری جهات بر نقدهای پیشینِ اشپنگلر، هوسرل و هایدگر استوار شد. برخی به پیروی از هوسرل، فجایع قرن بیستم را نتیجهٔ مفهوم معیوب عقلانیت می‌دانستند که گالیله و دکارت مطرح کرده بودند. بر این اساس، لئو اشتراوس استدلال کرد که بحران فعلی صرفاً نتیجهٔ واپسینِ سه موج پیاپیِ اندیشهٔ مدرن است؛ امواجی که عقل‌باوری و قانون طبیعی باستانی را فروکوفتند و تکنولوژی قدرت و آموزهٔ حقوق طبیعی را به جای آنها نشاندند. بدین‌ترتیب اشتراوس راه‌حل بحران مدرنیته را نه در تشدید مدرنیته، بلکه در احیای عقل‌باوری باستانی می‌دانست. هانا آرنت به نحو مشابهی امیدِ تجدید حیات را در بازگشت به جهان باستانی می‌دید، گرچه به جای فلسفهٔ باستانی بیشتر به سیاست زیبایی‌شناسانه و زندگی عمومی در دموکراسی آتن توسل می‌جست. اریک فوگلین، که به همین میزان ناقد مدرنیته بود، بهترین امید تجدید حیات را در احیای مسیحیت افلاطونی می‌جست.

دسته‌ایهٔ دیگری از منتقدان،‌ بحران مدرنیته را نه نتیجهٔ معایب عقلانیت مدرن،‌ بلکه محصول شکست خودِ سنتِ غربی می‌دانستند؛ سنتی که با افلاطون آغاز و به اندیشهٔ هگل و اخلافش ختم شد. این متفکران معتقد نبودند که راه‌حل بحران مدرنیته،‌ بازگشت به شکل قدیمی‌تر عقل است. آنان به پیروی از هایدگر، و نه هوسرل، استدلال می‌کردند که پیش‌شرط ضروریِ آغاز دوباره، تخریب وجودشناسانهٔ کل عقل‌باوری غربی است؛ بنابراین آنان راه‌حل بحران مدرنیته را نه بازگشت به جهان پیشامدرن، بلکه کاوش در دریاهای پست‌مدرن می‌دانستند. متفکرانی چون آدورنو، دریدا و دلوز، نه فلسفهٔ افلاطونیِ این‌همانی، بلکه فلسفهٔ پساساختارگرایانهٔ تفاوت را لازمهٔ رهایی ما از امراض مدرنیته تلقی می‌کردند.

نظرات کاربران

seyyed sadegh
۱۴۰۱/۰۴/۰۲

این کتاب اثری فوق العاده تاثیر گذار برای درکی متفاوت از ماهیت مدرنیته است که با ریشه یابی آن در گنوسیسم و ... برای خواننده از جذابیت بسیار بالایی برخوردار است. تاکنون سه بار این اثر را مطالعه کردم و

- بیشتر
سوکراتس
۱۴۰۰/۰۹/۲۸

خیلی کتاب خوبیه

کاربر 2053660
۱۴۰۲/۰۹/۲۹

اگر کسی خلاصه ای از کتاب داشت قرار بده، متشکر

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۲۳)
فهمی جدید از نامتناهیت وابسته است که سراپا با فهم پیش از او تفاوت دارد و فهمی است که در شکل‌گیری ریاضیات که شالودهٔ علم مدرن و جهان مدرن است، اهمیتی حیاتی دارد.
محمد طاهر پسران افشاریان
هدف علم دکارتی، چیرگی بر طبیعت، یا به عبارت بهتر، چیرگی بر همین حرکت است و همین علیتی است که در هستهٔ طبیعت مندرج است. به عبارت دیگر، می‌توان گفت که هدف این علم، فهم خداوند و چیرگی بر او است. علم دکارت، آشوب جهان را در بازنمایی، بازسازی می‌کند، و سیالیت تجربه را به حرکت ابژه‌ها در فضایی تبدیل می‌کند که از حیث ریاضیاتی قابل‌تجزیه و تحلیل است
محمد طاهر پسران افشاریان
آنچه در نظر دکارت اهمیتی اساسی دارد، به‌کارگیری عقلانی اراده در جهت چیرگی بر طبیعت است. دکارت معتقد است که این روش و ریاضیات جهان‌شمول (mathetis universalis) این امر را امکان‌پذیر می‌کنند. بنابراین انسان‌ها خداگونه‌اند؛ اما خدا نیستند. خدا شدن و چیرگی تام‌وتمام بر طبیعت و خلع ید خداوند از آن، مستلزم علم دکارتی است. این نهایتاً پاسخی است که دکارت به پرسشی می‌دهد که در ابتدای تفلسفش مطرح کرده بود: اگر ترس از خداوند، سرآغاز خرد است، پس خرد ابزاری است که با توسل بدان می‌تواند خداوند را فراچنگ آورد، خلع سلاح و خلع ید کرد و در دژ عقل گرفتار ساخت.
محمد طاهر پسران افشاریان
بدین‌ترتیب آنان ضرورت ابزارهای علمی را تشخیص داده بودند. وانگهی، طبیعت در نظر آنان، نه به زبان عادی، بلکه به زبان ریاضیات قابل‌فهم بود
محمد طاهر پسران افشاریان
بدین‌ترتیب بیکن پاسخی جدید و انقلابی به مشکل نومینالیسم و خدای نومینالیستی داد. او با دیدگاه نومینالیستی دربارهٔ جهان روبه‌رو شده و آن را پذیرفت و کوشید راه‌حلی برای مشکلات بنیادین نومینالیسم ارائه دهد. او نه در پی دگرگونی شاعرانهٔ جهان بود و نه بستن عهدی جدید با خداوند. درعوض، بیکن کوشید از قدرت‌های پنهانی پرده بردارد که طبیعت را به حرکت در می‌آوردند تا از این طریق بر طبیعت چیره شود. در نظر بیکن، و نیز اُکام و پترارک، انسان موجودی صاحب اراده بود که می‌کوشید در جهان جایگاهی ایمن برای خود دست و پا کند. البته بیکن برخلاف زهدباوری فرانسیسکن و مفهوم اومانیستیِ فردیتِ خداگونه، انسان را موجودی کمابیش ضعیف و ترسو می‌دانست که تنها زمانی به موفقیت دست می‌یافت که مستمراً سال‌ها با همنوعانش کار می‌کرد تا قوانین طبیعت را یاد بگیرد و دانشش را در خدمت نژاد انسان قرار دهد.
محمد طاهر پسران افشاریان
انسان چیزی نیست، جز خادم و مفسر طبیعت؛ آنچه انسان انجام می‌دهد و می‌داند، تنها آن چیزی است که درواقع یا درنظر از نظم طبیعت مشاهده کرده است. به جز این، انسان نه چیزی می‌داند و نه کاری می‌تواند بکند. زنجیرهٔ علل را با هیچ نیرویی نمی‌توان سست کرد یا شکست، و نمی‌توان جز با اطاعت از طبیعت بر آن فرمان راند. چنین است که این ابژهٔ دوگانه، دانش و قدرت بشر، واقعاً یکدیگر را ملاقات می‌کنند؛ و آنچه فعالیت را به شکست می‌کشاند، ناآگاهی از علل است (۴۹)
محمد طاهر پسران افشاریان
اگر طبیعت را بدین‌نحو بفهمیم، می‌توانیم کاری کنیم که طبیعت آثار سودمندی برای زندگی انسان به بار آورد؛ چون وقتی کیفیات مصادیق جزئی را می‌فهمیم، می‌توانیم آنها را به نحوی درکنار هم قرار دهیم که نتایج مطلوبمان را حاصل کنند. هدف نهایی بیکن این بود که مدلی از طبیعت بسازد. اما نه طبیعت در مقام نظام ایستایی که از مقولات تشکیل شده بود، بلکه در مقام کلیتی پویا که از عملکرد متقابلِ همهٔ مصادیق جزئی حاصل می‌شد (۴۸). فهم طبیعت بدین‌نحو، به معنای فهم طبیعت در مقام قدرت بود.
محمد طاهر پسران افشاریان
دانشی که بیکن در پی آن بود، تفاوتی عمیق با دانش مدرسی داشت. او دلمشغول چیستی یا غایت طبیعت نبود؛ یعنی نمی‌خواست چیزی از علت صوری یا غایی امور بداند، بلکه درگیر مشخصات و حرکت ماده، و به بیان دقیق‌تر، علت مادی یا مؤثر بود. به عبارت دیگر، او می‌خواست چگونگی، و نه چیستی طبیعت، را بفهمد و به همین دلیل هدفش نه نظریه یا نظرورزی، بلکه بهبود عملی وضع انسان بود
محمد طاهر پسران افشاریان
فرانسیس بیکن (۱۶۲۶-۱۵۶۱) را اغلب پدر علم مدرن می‌دانند. بیکن، مثل اسلاف نومینالیست خود، رئالیسم را در اشکال هم مدرسی و هم کلاسیک مردود دانست. او با نومینالیست‌ها موافق بود که «به جز موجودان منفردی که به نحوی کاملاً انفرادی عمل می‌کنند، هیچ چیزی واقعاً در طبیعت وجود ندارد.» (۴۰) درنتیجه، جهانی هزارتو است که عقلِ بی‌پشتوانهٔ انسان راهی به آن ندارد (۴۱). به نظر بیکن، متفکرانِ قبل از او نتوانسته بودند در این هزارتو پیش بروند؛ چون از قوایشان در جهت تحقق این هدف استفاده نمی‌کردند و تنها به مشاهدهٔ محض یا تعمیم‌های شتاب‌زده بسنده می‌کردند
محمد طاهر پسران افشاریان
زمانی که بر همه‌کس و همه‌چیز غالب بود. بنابراین چیرگی بر طبیعت به چیزی بیش از ارادهٔ فردی نیاز داشت. متفکران متقدم مدرن استدلال کردند که حل این مشکل منوط به فهم این نکته است که علم دستاوردی فردی نیست، بلکه پروژه‌ای اجتماعی یا سیاسی و مستلزم مشارکت عدهٔ بسیاری از افراد است. بر این اساس، تصور اراده‌ای بشری امکان‌پذیر شد که عمری نامحدود داشت و نهایتاً می‌توانست اسباب سروری انسان بر جهان طبیعی را فراهم کند.
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۲۶٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۷۳ صفحه

حجم

۲۶٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۷۳ صفحه

قیمت:
۴۴,۰۰۰
تومان