دانلود و خرید کتاب به چهل سالگی ات رسیده ام مژده لواسانی
تصویر جلد کتاب به چهل سالگی ات رسیده ام

کتاب به چهل سالگی ات رسیده ام

انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۲۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب به چهل سالگی ات رسیده ام

کتاب به چهل سالگی‌ات رسیده‌ام، مجموعه‌ای از 55 شعر سپید سرودهٔ مژده لواسانی است که در انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. مفاهیمی همچون عشق و عرفان در این اشعار به چشم می‌خورد. عدد 40 در اکثر فرهنگ‌ها و ادیان نمادی از تکامل انسانی است؛ حال آن که لواسانی به گفته خودش این اشعار را در سن 30 سالگی سراییده. پس این بلوغ عرفانی و معنوی را می‌توان متبلور در خود حقیقی شاعر یا شخص دیگری جست که آرمان‌شهر لواسانی است.

درباره کتاب به چهل سالگی‌ات رسیده‌ام

مجموعه شعر به چهل سالگی‌ات رسیده‌ام با استفاده از نمادهایی همچون سرما، شب‌های طولانی، باران و برگ‌ریزان، فضای پاییزی که مدنظر نویسنده است را به خوبی بازنمایی می‌کند و حتی تداعی‌گر اثر پیشین این نویسنده «خون انار گردن پاییز است» می‌‌شود. از جمله موتیف‌های تکرارشونده این اثر می‌توان به مفاهیم دوری و جدایی، انتظار، عشق ناتمام و حسرت اشاره کرد. موضوعی که علاوه بر مشخص شدن سبک شعری لواسانی، باعث محدود و خاص‌تر شدن مخاطبین آثارش گشته است.

بن‌مایه‌های مذهبی آشکاری که در آثار مژده لواسانی به کار می‌روند، نشانی از باورهای نویسنده است. لواسانی در بیان احساسات زنانه در اشعارش، پیرو سبک شعری شاعر نامدار ایرانی، فروغ فرخزاد می‌باشد؛ ویژگی‌های شعری و مضامین این شاعر پرآوازه، تاثیر آشکاری بر قلم وی گذاشته‌اند. از دیگر شاعرانی که لواسانی از آن‌ها الهام گرفته است می‌توان به رضا براهنی اشاره کرد.

کتاب به چهل سالگی‌ات رسیده‌ام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه مندان به اشعار لطیف معاصر فارسی در قالب سپید از خواندن این اثر لذت خواهند برد.

درباره مژده لواسانی

او شاعر، مجری تلویزیون و گویندۀ نام‌آشنای رادیو است که آبان سال 1368 در تهران متولد شد. مژده لواسانی که دانش‌آموخته رشتۀ حقوق است، فعالیتش در دنیای تصویر و اجرا را از سنین بسیار کم آغاز کرد و از همان خردسالی علاقه خود به این حوزه را کشف نمود. وی در سریال «فردا دیر است» به کارگردانی حسن فتحی تجربهٔ بازیگری داشته است. لواسانی مجموعه شعر دیگری به نام «خون انار گردن پاییز است» را در سال 1398 منتشر نمود. او در زمینه تولید و گویندگی کتاب‌های صوتی نیز فعالیت دارد

بخشی از کتاب به چهل سالگی ات رسیده ام

هزارسال است می‌شناسمت انگار

کمی قبل از بودنت حتی...

امّا

به چهل‌سالگی‌ات رسیده‌ام

و به‌جای «تو»

«من» مبعوث شده‌ام به ویرانی!

جنون تاب نمی‌آورد در تنم

به چهل‌سالگی‌ات رسیده‌ام

به چلهٔ زمستانت

که بهار می‌خواهد

به چهل خزان تنت

که اردی‌بهشت کم دارد

من

تمام عمر،

پاییز را زندگی کرده‌ام

به تو که می‌رسم امّا

گرم مردادم!

تو را سخت می‌خواهم

برای تمام نفس‌هایم

هستی؟

یا هست شوم از تو

بهارِ چهل‌ساله‌ام!

mrb
۱۴۰۰/۱۱/۱۸

مزخرف محض . چه اجباریه که حتماً وارد حوزه کتاب بشید؟ فقط کمی بالاتر از سطح بهاره نخنما

کاربر 1442720
۱۴۰۱/۰۳/۰۲

چاپ هشتم ؟؟؟!!؟!!!؟؟؟؟؟ یعنی غیراز خودشون کس دیگه ای هم اینو میخره؟؟ یا همه رو هدیه دادن؟ به چاپ هشتم رسیده

fatemeh
۱۴۰۱/۰۹/۰۵

کتابی در سطح متوسط چندتا از شعرهاش خوب بودن ولی بقیه‌شون خیلی معمولی و کلیشه

Yar Yari
۱۴۰۰/۱۲/۰۵

احساس و فضا سازی از مباحث مهم در اشعار سپید است که این ویژگی ها در اشعار ایشان هنوز به پختگی لازم نرسیده است. شاید در آینده بهتر بشه.

ahmadaghamohamadi
۱۴۰۳/۰۸/۱۴

عالی بود پیشنهاد می کنم حتما بخونید

کاربر ۱۵۸۷۱۰۷
۱۴۰۰/۰۹/۰۸

بسیارعالی دلنشین

کاربر ۲۰۸۷۱۳۱
۱۴۰۰/۰۹/۰۴

اگه علاقه مند به شعر سپید هستید این کتاب رو پیشنهاد میدم بهتون و گرنه اگه اهل غزل و مثنوی و...هستید به نطرم این کتاب اصلا مناسب سلیقه شما نیست

کاربر ۱۰۲۵۵۸۳
۱۴۰۱/۰۵/۰۵

زندگی نامه یک انسان دردمند

Arm
۱۴۰۲/۰۳/۱۵

عی بابا حالا چرا انقدر تلخ، یه اربعین شیطون بلا با آقای دکتر میرفتی، یه کم مثبت تر مینوشتی.

ahmadrajab69
۱۴۰۱/۰۸/۲۰

خیلی خیلی عاااااالیه زنده باشی بانو مژده

روزی دلت برای من تنگ می‌شود روزی که همهٔ زندگی‌ات آرام است و درست وقتی که فکر می‌کنی خوشبختی، از خیابان رد می‌شوی و خاطرهٔ یک بن‌بست نفست را بند می‌آورد نگاه می‌کنی؛ کسی کنارت هست که «من» نیست!
کاربر ۲۰۸۷۱۳۱
آنقدر پنجره‌ها را به روی هم بستیم که تنهایی، باورمان شد همین است که به هر پنجرهٔ باز دل می‌بندیم.
کاربر ۲۰۸۷۱۳۱
کوچه‌ها خیابان‌ها شهرها قاره‌ها نه! راهِ گریزی نیست من در هوای تو محبوسم و مرگ هم حتی راه گریز را نشانم نمی‌دهد من در هوای تو محبوسم!
کاربر ۲۰۸۷۱۳۱
هزارسال است این شهر نماز باران می‌خواند باران می‌آید و تو نمی‌آیی تا نباشی، این شهر زیر باران هم گریه می‌کند.
مسعود
در میانهٔ ظهرِ کشدارِ یک روزِ تابستانی دلشوره‌هایم زیر سایه‌های بلند نگاهت قطره قطره قطره آب خواهد شد.
fatemeh
سوگ از شش جهت به بند کشیده مرا از تو به تو فرار می‌کنم تبعیدم کن تنها به آغوشت!
fatemeh

حجم

۳۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۷۱ صفحه

حجم

۳۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۷۱ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان