کتاب خون انار گردن پاییز است...
معرفی کتاب خون انار گردن پاییز است...
کتاب خون انار گردن پاییز است... نوشتهٔ مژده لواسانی است و انتشارات کتاب نیستان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب خون انار گردن پاییز است...
مژده لواسانی ۲۰ آبان ۱۳۶۸ در تهران به دنیا آمد. او مجری، سردبیر، نویسنده، کارگردان و گوینده است. او دارای مدرک کارشناسی حقوق است.
لواسانی فعالیت رسانهای را در سهسالگی و با برنامهٔ «سلام کوچولو» آغاز کرده و بعد از آن با برنامههای «بچههای انقلاب» و «بوی گلِ آفتاب» همکاریاش را با رادیوسراسری ادامه داده است و اولین نویسندگی مستقل برای رادیو را نیز با برنامهٔ «من هم میتوانم» تجربه کرده است. او همچنین در سنین کودکی و نوجوانی تجربهٔ بازیگری در سریالهای «پلاک ۱۴» (به کارگردانی مهران مدیری) و «خبرنگار» (به کارگردانی محمد حسنزاده) را دارد و در عرصهٔ نمایش هم نویسندگی و کارگردانی چندین تئاتر مذهبی نظیر «ظهور خورشید»، «خورشید در پس ابر» و «آفتاب هشتم» را بر عهده داشته است. وی همچنین در سریال شرایط خاص به کارگردانی وحید امیرخانی ایفای نقش کرده است. لواسانی از سال ۱۳۸۳ و اجرای برنامهٔ «کبوتر دات کام» تاکنون مجری و نویسندهٔ برنامههای مختلف تلویزیون بوده است. لواسانی در سال ۱۳۹۶ به انتخاب مردم در نظرسنجی تلویزیون به عنوان بهترین مجری زن تلویزیون انتخاب شد. «کاملاً دخترونه» از مهمترین برنامههای او در شبکهٔ سه سیما بوده است. لواسانی از سال ۱۳۹۶ تصمیم گرفت که دلنوشتهها و متنهای ادبی را به چاپ برساند. کتاب خون انار گردن پاییز است... مجموع متون نثر و شعر لواسانی است که احساسات او را در موقعیتهای مختلف زندگیاش به نمایش میگذارد.
خواندن کتاب خون انار گردن پاییز است... را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران متون ادبی و همچنین طرفداران مژده لواسانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خون انار گردن پاییز است...
«تو را استغفار میکنم و
با حافظهام فاصله میگیرم
مبادا خاطره تازه کند
و به لحن دوستتدارمهای خوشمزهات
دچارم کند
من، خندههای تو را هم کهنه کردهام
بیچاره کسی که برایش تازگی داری!
تو را انتخاب کرده بودم
و این اشتباه تاریخی
مرزهای سرزمین قلبم را تهدید میکرد
من آزاد کردم این سرزمین اشغالی را!
بیمحاباترین آرزوهایم را کال چیدم
تا پیشانی شکستهای نباشم
برای خاطرهای پر مخاطره
خاطرهٔ کنار تو بودن و غریب ماندن
هم خاطره بودن با تو عذابیست الیم!
***
تقدیم به حضرت مادر
ایستادهای
بر قالیچهٔ سبز بهشت
و
در آبی نگاهت
میشویی غبار زمان را...
دستهایت
ساقههای مهربانیست
که جهان را گرم، در بر میگیرد
و من
سبز میشوم
به گاه بارقههای شیرینت
لبخندت، سپدهٔ صبحیست بیپایان
و بهار با تنفس تو آغاز میشود...
***
به ورودی این باب که میرسم دلم میلرزد... قتیل العبرات...
و شاید اصلاً به همین سبب، یکی از صفات خدا «راحم العبرات» است
و خدایی که به اشکها رحم میکند
و حسین کشته شدهٔ اشکهاست
و اشک...
اصلاً اشک فقط به نام حسین است که متبرک میشود. از این روست که اشک برای حسین، دوزخ را میسوزاند
و من تو را با اشک و آب و آبرو میشناسم
تو آبروی تمامِ دستگاه خلقتی، قتیل العبرات...»
حجم
۶۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۶۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
واقعا عالیه ❤️❤️❤️💙💙💙