دانلود و خرید کتاب خدا کند تو بیایی سیدمهدی شجاعی
تصویر جلد کتاب خدا کند تو بیایی

کتاب خدا کند تو بیایی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خدا کند تو بیایی

کتاب خدا کند تو بیایی نوشته سید مهدی شجاعی است. این کتاب مجموعه‌ای متن‌های ادبی - دینی است که با نثری روان و جذاب نوشته شده است.

درباره کتاب خدا کند تو بیایی

خدا کند تو بیایی مجموعه نثرهای ادبی - دینی سید مهدی شجاعی با زبانی گرم و گیرا است. عنوان فصل‌ها به این ترتیب است: «به نام نامی توحید»، «رکوع نرگس ها»، «شکوای سبز»، «علی فراتر از نیاز همه ی قرن ها»، «فاطمه (س) راز آفرینش زن»، «اعتراض جاودانه»، «شب تغسیل ماه»، «امام حسن (ع) حماسه ی حلم»، «از غدیر تا عاشورا»، «ذکر مصیبت»،‌ «ولادت عشق»،‌ «یا لیتنا کنّا معک»،‌ «حج حسین (ع)»، «یک نگاه دگر»، «میعاد روشنی»، «دیدار با زینب»، «حجت بر تمامی زنان»، «صلای ولایت»،‌«زخم کهنه» و فصل پایانی با نام «خدا کند تو بیایی» خطاب به امام زمان (ع) است.

متن‌ها و دلنوشته‌های این کتاب دینی هستند و ارتباط قلبی نویسنده با خدا و ائمه و پیامبر(س) را نشان می‌دهد. در هر بخش او درونیات لطیف و سرشار از صداقت و خلوص خود را با خواننده به اشتراک می‌گذارد تا حس لطبفی که در وجودش است را بازآفرینی کند. 

خواندن کتاب خدا کند تو بیایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به متون دینی - ادبی پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره سید مهدی شجاعی

سید مهدی شجاعی نویسنده و روزنامه‌نگار در سال 1339 در تهران متولد شد، وقتی جوان بود تحصیلاتش را در رشته‌‌های ادبیات نمایشی و حقوق همزمان شروع کرد و به دلیل علاقه‌اش به نوشتن تحصیلاتش را ناتمام گذاشت. او در روزنامه‌‌های مختلف و مطبوعات مثل صفحات هنری و فرهنگی روزنامه‌ی جمهوری اسلامی، ماه‌نامه‌ی صحیفه و مجله‌ی رشد جوانان فعالیتش را دنبال کرد و مدتی هم سرپرست انتشارات برگ را برعهده داشت، پس از نقد‌های اجتماعی او که در مجله منتشر کرد، مجبور به متوقف کردن فعالیت این ماه‌نامه شد و بعد از تعطیلی این نشریه انتشارات نیستان را تاسیس کرد.

او علاوه بر فعالیت در نشریه‌های متفاوت چند فیلم‌نامه هم نیز نوشته است و با کارگردانانی چون مجید مجیدی، بهزاد بهزاد‌پور همکاری داشته و فیلم‌نامه‌هایی از جمله: پدر، چشم خفاش، دیروز بارانی و .. نیز از فعالیت‌های سینمایی او است. او به عنوان داور در جشنواره فیلم فجر، جشنوار تئاتر فجر، جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره مطبوعات هم حضور داشته است. او در کتاب‌های کودک و نوجوان نیز پرکار بوده، از جمله پهلوان و فیل، قصه‌ی پلنگ سفید و ...

بخشی از کتاب خدا کند تو بیایی

به نام نامی توحید

بخوان به نام رهایی! بخوان به نام بلوغ! بخوان به نام صاعقه در التهاب شب!

بخوان به نام ساقهٔ امید در پهندشت یأس! بخوان به نام خالق خورشید، و عشق را به اسم اعظم معشوق از پس یلدای بی‌تنفس دیجور، نور باران کن.

بخوان نبی گرامی! بخوان رسول عشق و امید! بخوان به نام نامی توحید!

تو که خواندی، هُرم صدای تو که قندیل‌های سکوت را ذوب کرد، آوای مهربان تو که فضای میان زمین و آسمان را عطرآگین نمود، بوی خوش عشق که ملائک بی‌تاب را به طواف حرا کشانید، انبیاء انگشت حسرت به دندان گزیدند.

ابراهیم و اسماعیل، از آن‌که حرا بود و ما به مرمت کعبه ایستادیم.

و موسی از آن‌که به طور، چرا رفتیم.

و عیسی از آن‌که آنچه در زمین یافتنی بود، در آسمان چرا می‌جستیم.

و در این میانه تنها خاطر خدا بود که راضی بود، چرا که رحمت واسعهٔ خویش را نمود عینی بخشیده بود.

فرشتگان برخی به رضایت بی‌سابقهٔ خدا سجده می‌بردند، بعضی عرق از جبین پیامبر می‌ستردند، عده‌ای گوش به لطافت این معاشقه می‌سپردند و برخی از آن‌که معشوق خداوند را در زمین می‌دیدندـ نه در میان خویش‌ـ خون‌دل می‌خوردند.

جبرئیل چه ذوق کرده بود که پیام عاشق و معشوق را بر بال امانت خویش به یکدیگر می‌رساند.

آری، تو که خواندی، آسمانیان، زمینیان اهل دل را به پایان شب سیاه بشارت دادند، عرشیان که هلهله می‌کردند فرشیان را مژده آوردند که: «قَدْ جائَکُم مِنَ اللهِ نُورٌ»

معرفی نویسنده
عکس سیدمهدی شجاعی
سیدمهدی شجاعی
ایرانی

سید مهدی شجاعی نویسنده، رمان‌نویس، روزنامه‌نگار و فیلمنامه‌نویس فعال و مشهور ایرانی است. او در دوران نویسندگی خود بیشتر به داستان‌نویسی پرداخت و داستان‌های کوتاه و بلند زیادی در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان و همچنین ادبیات مذهبی نوشت. شجاعی در دوران کار حرفه‌ای خود به عنوان فیلمنامه‌نویس نیز فعالیت داشته و تاکنون از فیلمنامه‌های او در تلویزیون و سینما، چندین فیلم ساخته شده است. سیدمهدی شجاعی به دلیل نوشتن کتاب‌های برجسته‌ در زمینه‌های معنوی و اجتماعی نیز شهرت دارد.

كتابخوار
۱۴۰۱/۰۲/۲۳

عالی عالی

فاطمه
۱۴۰۲/۰۴/۲۶

هرچی از زیبایی و جذابیت متن ها بگم کم گفتم عاشقانه، عارفانه، معنوی، دوست داشتنی و همه چیز تمااام واقعا تک تک خطوطش رو باید با دل و جان آماده خوند تا بشه حظش رو اونطور که شایسته ش هست به جا

- بیشتر
سجادجون مانند الماس نایاب
۱۴۰۱/۰۵/۰۶

خیلی خوب بود... با ادبیات شیرین به وصف ائمه اطهار پرداخته است به خصوص از حضرت حسین ع و حضرت علی ع و حضرت فاطمه زهرا س

در قیامت والاترین مؤمنین که در تب و تاب دیدار خداوندی می‌سوزند و از او تقاضای دیدار می‌کنند، برقی می‌درخشد، نوری متجلی می‌شود که همگان را سالیان دراز بی‌خویش و بیهوش می‌کند و وقتی خود را می‌یابند و به هوش می‌آیند عاجزانه از خدا می‌پرسند که این تو بودی؟ و پاسخ می‌شنوند که این یک تجلی از چهره حسین بود. جلوه‌ای بود از رخ اباعبدالله، یک نیم‌نگاه ثارالله...
زهرا حسن‌پور
آنگاه که جبرئیل (علیه السلام) مصیبت عاشورای تو را بیان کرد، آدم سیر گریست و تازه پی به راز «إِنّی اَعْلَم ما لا تَعْلَمُونَ» خداوند برد. باری این گریه دست ما نیست. اختیار اشک در این مصیبت با ما نیست. ما برای ثواب گریه نمی‌کنیم، چه کس می‌تواند برای ثواب گریه کند؟ گریه کردن بال بسته می‌خواهد، گریه کردن دل شکسته می‌طلبد، ما دق می‌کنیم اگر برای تو گریه نکنیم. دل ما از سنگ هم که باشد در مصیبت تو، نه می‌شکند که خون می‌شود؛ کدام سنگ را روز عاشورا از زمین برداشتند و دلش را خونین ندیدند؟ دل ما چگونه خون نباشد از این مصیبت جان سوز؟!
Book lover 19
چرا آن خانه بر جای ماند؟ چرا مدینه ویران نشد؟ چرا آسمان در خود نپیچید؟ چرا بغض زمین نترکید؟ چرا عالم فرو نریخت؟
khorasani
و ما... و ما... دل‌هایمان همیشه شکسته است و اشک در پشت پلک‌هایمان هماره بی‌قراری می‌کند. اما در آن همهٔ مصیبت بی‌همتا که بر تو و زینب گذشته است، یک التیام هست وآن التیام برای رهروانِ اکنون توست و آن اینکه هر برادری، خواهری، پدری، مادری، فرزندی، که عزیز یا عزیزانی را از دست می‌دهد که شهید یا شهیدانی را فدیه می‌کند و به اوج مصائب تاریخ، به قلهٔ رنج‌های بشری به عاشورای تو و به زینب و بازماندگان عاشورای تو می‌نگرد و می‌رسد به این واقعیت جان‌گداز که «لایوم کیومک یا اباعبدالله» و ... التیام می‌یابد.
Book lover 19
این چه حزنی است نهفته در نام تو که بی‌اختیار، دل‌ها را می‌شکند و اشک را در پشت پلک‌ها بی‌قرار می‌کند؟ این چه غم شگرفی است که تداعی خاطرهٔ مقدس تو بر قلب‌ها می‌نشاند و جگرها را خواه و ناخواه به آتش می‌کشاند؟ آدم (علیه السلام) که برای پذیرش توبهٔ خویش خدا را به اسماء حسنای او سوگند می‌داد، وقتی به نام تو رسید ـ یا قدیم‌الاحسان بحق الحسین ـ بی‌اختیار دلش شکست و برای اول بار حضور اشک را در چشم‌ها تجربه کرد. از جبرئیل پرسید که چه سرّی است در این نام که فرق دل را می‌شکافد و آسمان چشم را بارانی می‌کند؟
Book lover 19
جبرئیل چه ذوق کرده بود که پیام عاشق و معشوق را بر بال امانت خویش به یکدیگر می‌رساند.
کاربر ۴۱۳۳۵۶۰
تو تنها ظرفی بودی که تمامی رحمت زلال و بی‌متنهای او را در خویش جا دادی. و در آفرینش کدام ظرفی به ظرفیتی این‌چنین دست یافته بود؟ «اَلَم نَشْرَح لَکَ صَدْرَکَ». کدام سینه جز سینهٔ مبارک تو به وسعت رأفت الهی گسترده بود؟ اگرچه پیامبران همگی مظهر رحمت خداوند بودند، اما کدام گسترهٔ محبتی خدا را به تمجید واداشته بود «اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم».
sajedegh
تاریخ استقامت ما از آن زمان هم دورتر می‌رود، از عاشورا می‌گذرد و به بعثت پیامبر اکرم می‌رسد. هم او در مقابل همهٔ جهل و ظلم و کفر و شرک و عناد و فسادی که جهانِ آن زمان را پوشانده بود وعده می‌فرمود که کسی خواهد آمد. نامش نام من، کنیه‌اش کنیهٔ من، لقبش لقب من، دوازدهمین وصی من خواهد بود و جهان را از توحید و عدل و عشق و داد پر خواهد فرمود. اما تاریخ صبر و انتظار ما به دورترها برمی‌گردد، به مظلومیت و تنهایی عیسی، به غربت موسی، به استقامت نوح و از همهٔ اینها گذر می‌کند تا به مظلومیت هابیل می‌رسد. انتظار و بردباری ما را وسعتی است از هابیل تاکنون و تا برخاستن فریاد جبرئیل در زمین و آسمان و آوردن مژدهٔ ظهور امام زمان.
نقدی
اکنون پس از قرن‌ها شکنجه، دلهره، عذاب، آوارگی و شهادت، دوباره پشت انتظار راست کرده‌ایم به این امید که زندگی را مزمزه کنیم. شکافی به وسعت از علی تاکنون را در نوردیده‌ایم و دردی به عمق مظلومیت امامانمان را تاب آورده‌ایم و زخم عمیق تازیانه‌های ظلم را تحمل کرده‌ایم تا به تصویری از علی، خلیفهٔ علی، آخرین امام از نسل علی و منتقم خون علی برسیم. خدایا به مظلومیت علی، استمرار سیاه‌چال‌ها و تداوم زخم ظالمانهٔ خنجرها و سنگینی همارهٔ سلطه‌ها را برما مپسند و چشم ما را به ظهور فرزند قائم علی روشن کن.
نوکر آسید مهدی
خدایا به مظلومیت علی، استمرار سیاه‌چال‌ها و تداوم زخم ظالمانهٔ خنجرها و سنگینی همارهٔ سلطه‌ها را برما مپسند و چشم ما را به ظهور فرزند قائم علی روشن کن.
mansore

حجم

۵۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۷۷ صفحه

حجم

۵۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۷۷ صفحه

قیمت:
۱۷,۳۲۵
۵,۱۹۷
۷۰%
تومان