کتاب خدا کند تو بیایی
معرفی کتاب خدا کند تو بیایی
کتاب خدا کند تو بیایی نوشته سید مهدی شجاعی است. این کتاب مجموعهای متنهای ادبی - دینی است که با نثری روان و جذاب نوشته شده است.
درباره کتاب خدا کند تو بیایی
خدا کند تو بیایی مجموعه نثرهای ادبی - دینی سید مهدی شجاعی با زبانی گرم و گیرا است. عنوان فصلها به این ترتیب است: «به نام نامی توحید»، «رکوع نرگس ها»، «شکوای سبز»، «علی فراتر از نیاز همه ی قرن ها»، «فاطمه (س) راز آفرینش زن»، «اعتراض جاودانه»، «شب تغسیل ماه»، «امام حسن (ع) حماسه ی حلم»، «از غدیر تا عاشورا»، «ذکر مصیبت»، «ولادت عشق»، «یا لیتنا کنّا معک»، «حج حسین (ع)»، «یک نگاه دگر»، «میعاد روشنی»، «دیدار با زینب»، «حجت بر تمامی زنان»، «صلای ولایت»،«زخم کهنه» و فصل پایانی با نام «خدا کند تو بیایی» خطاب به امام زمان (ع) است.
متنها و دلنوشتههای این کتاب دینی هستند و ارتباط قلبی نویسنده با خدا و ائمه و پیامبر(س) را نشان میدهد. در هر بخش او درونیات لطیف و سرشار از صداقت و خلوص خود را با خواننده به اشتراک میگذارد تا حس لطبفی که در وجودش است را بازآفرینی کند.
خواندن کتاب خدا کند تو بیایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به متون دینی - ادبی پیشنهاد میکنیم.
درباره سید مهدی شجاعی
سید مهدی شجاعی نویسنده و روزنامهنگار در سال 1339 در تهران متولد شد، وقتی جوان بود تحصیلاتش را در رشتههای ادبیات نمایشی و حقوق همزمان شروع کرد و به دلیل علاقهاش به نوشتن تحصیلاتش را ناتمام گذاشت. او در روزنامههای مختلف و مطبوعات مثل صفحات هنری و فرهنگی روزنامهی جمهوری اسلامی، ماهنامهی صحیفه و مجلهی رشد جوانان فعالیتش را دنبال کرد و مدتی هم سرپرست انتشارات برگ را برعهده داشت، پس از نقدهای اجتماعی او که در مجله منتشر کرد، مجبور به متوقف کردن فعالیت این ماهنامه شد و بعد از تعطیلی این نشریه انتشارات نیستان را تاسیس کرد.
او علاوه بر فعالیت در نشریههای متفاوت چند فیلمنامه هم نیز نوشته است و با کارگردانانی چون مجید مجیدی، بهزاد بهزادپور همکاری داشته و فیلمنامههایی از جمله: پدر، چشم خفاش، دیروز بارانی و .. نیز از فعالیتهای سینمایی او است. او به عنوان داور در جشنواره فیلم فجر، جشنوار تئاتر فجر، جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره مطبوعات هم حضور داشته است. او در کتابهای کودک و نوجوان نیز پرکار بوده، از جمله پهلوان و فیل، قصهی پلنگ سفید و ...
بخشی از کتاب خدا کند تو بیایی
به نام نامی توحید
بخوان به نام رهایی! بخوان به نام بلوغ! بخوان به نام صاعقه در التهاب شب!
بخوان به نام ساقهٔ امید در پهندشت یأس! بخوان به نام خالق خورشید، و عشق را به اسم اعظم معشوق از پس یلدای بیتنفس دیجور، نور باران کن.
بخوان نبی گرامی! بخوان رسول عشق و امید! بخوان به نام نامی توحید!
تو که خواندی، هُرم صدای تو که قندیلهای سکوت را ذوب کرد، آوای مهربان تو که فضای میان زمین و آسمان را عطرآگین نمود، بوی خوش عشق که ملائک بیتاب را به طواف حرا کشانید، انبیاء انگشت حسرت به دندان گزیدند.
ابراهیم و اسماعیل، از آنکه حرا بود و ما به مرمت کعبه ایستادیم.
و موسی از آنکه به طور، چرا رفتیم.
و عیسی از آنکه آنچه در زمین یافتنی بود، در آسمان چرا میجستیم.
و در این میانه تنها خاطر خدا بود که راضی بود، چرا که رحمت واسعهٔ خویش را نمود عینی بخشیده بود.
فرشتگان برخی به رضایت بیسابقهٔ خدا سجده میبردند، بعضی عرق از جبین پیامبر میستردند، عدهای گوش به لطافت این معاشقه میسپردند و برخی از آنکه معشوق خداوند را در زمین میدیدندـ نه در میان خویشـ خوندل میخوردند.
جبرئیل چه ذوق کرده بود که پیام عاشق و معشوق را بر بال امانت خویش به یکدیگر میرساند.
آری، تو که خواندی، آسمانیان، زمینیان اهل دل را به پایان شب سیاه بشارت دادند، عرشیان که هلهله میکردند فرشیان را مژده آوردند که: «قَدْ جائَکُم مِنَ اللهِ نُورٌ»
حجم
۵۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۷ صفحه
حجم
۵۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۷ صفحه
نظرات کاربران
عالی عالی
هرچی از زیبایی و جذابیت متن ها بگم کم گفتم عاشقانه، عارفانه، معنوی، دوست داشتنی و همه چیز تمااام واقعا تک تک خطوطش رو باید با دل و جان آماده خوند تا بشه حظش رو اونطور که شایسته ش هست به جا
خیلی خوب بود... با ادبیات شیرین به وصف ائمه اطهار پرداخته است به خصوص از حضرت حسین ع و حضرت علی ع و حضرت فاطمه زهرا س