کتاب جامعه شناسی خودمانی
معرفی کتاب جامعه شناسی خودمانی
کتاب جامعه شناسی خودمانی؛ چرا درمانده ایم؟ نوشته حسن نراقی است. کتاب جامعه شناسی خودمانی؛ چرا درمانده ایم؟ به بررسی ویژگیهای ایرانیها در جامعه میپردازد و این موضوع را بررسی میکند که چرا بعضی رفتارها مشترک سالها بین ایرانیها رواج داشته است. رفتارهایی مانند انتقاد ناپذیری، پرخاشگری و ...
درباره کتاب جامعه شناسی خودمانی؛ چرا درمانده ایم؟
این کتاب با نگاهی به تاریخ نهچندان دور ایران و شخصیت مردم این مرز و بوم هنجارهای شخصیتی و شاخصهای بارز در رفتار ایرانیان را بررسی کرده است و سعی کرده رفتارهای مثبت و منفی جمعی مردم را تحلیل کند. این کتاب سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که چرا بهرغم پیشینهٔ فرهنگ و تمدنمان عقب ماندهایم و رمز و راز این عقبماندگی چیست؟
در کتاب جامعهشناسی خودمانی عیبهای اجتماعی ما ایرانیان بهتفصیل موردبحث قرار گرفتهاند زیرا قصد نویسنده کتاب انتقاد اجتماعی عمیق و موشکافانهای است که ویژگیهای منفی ایرانیان را در برمیگیرد، و با توجه به این موضوع که ما ایرانیها بیش از حد دلباخته خودمان و صفات خوبمان هستیم این کتاب میتواند نگاهی دقیق باشد به ویژگیهای منفی ایرانیان.
این کتاب با کلماتی ساده و موجز نوشته شده است و تمام مخاطبان به راحتی میتوانند از خواندن کتاب لذت ببرند، نویسنده سعی کرده است مفاهیم را آسان بیان کند و از پیچیدگیهای مفهومی و دستوری پرهیز کرده است تا اثرش برای همه قابل فهم باشد.
خواندن کتاب جامعه شناسی خودمانی (چرا درمانده ایم؟) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به جامعهشناسی و تاریخ پیشنهاد میکنیم.
درباره حسن نراقی
حسن نراقی تولد اردیبهشت ۱۳۲۳ در شهر کاشان است که در ۲ آذر ۱۳۹۹ بر اثر بیماری سرطان در گذشت. حسن نراقی پژوهشگر مشهوری بود که به دلیل آثارش در زمینه جامعهشناسی غیرآکادمیک شناختهشده بود. مهمترین اثر او جامعهشناسی خودمانی است که در سال ۱۳۹۹ به چاپ سی و سوم رسید.
آثار حسن نراقی
- جامعهشناسی خودمانی:؛ چرا درماندهایم؟
- «پینکتههایی بر "جامعهشناسی خودمانی"»
- چکیده تاریخ ایران: از کوچ آریاییها تا پایان سلسله پهلوی
- «ناگفتهها ... : در گفتگو با روزبه میرابراهیمی»
- خط خوش فارسی (مجموعه مقالات)، گروه مؤلفان
بخشی از کتاب جامعه شناسی خودمانی (چرا درمانده ایم؟)
در ارزیابی عقبافتادگی کشورمان این را فراموش نکنیم که الزاماً عقبرفتگی خود کشور بهتنهایی مطرح نیست، پیشرفتگی دیگران هم بهراحتی میتواند برای ما که سرعتمان قابل توجه نیست عقبافتادگی به همراه بیاورد. نگاهی به دور و برمان بکنید! شیخنشینهای خلیج فارس را در سیسال پیش به خاطر بیاورید، عربستان سعودی آنوقتها را؛ همین ترکیه آتاتورکی، با تمامی مسائل و مصایبش را؛ پاکستان همسایه، با این همه تعصب قومی و مذهبی؛ آن وقت همهٔ اینها را مقایسه کنید.
دنبال دلیل میگردید؟ دلیلش در خودمان است نه در همسایهها و نه در ابرقدرتها و نه حتی در حکومت و دولتهای معاصر.
توجه کنید، من منکر تأثیر مستقیم و غیر مستقیم تمامی این عواملی که بر شمردم بهعلاوهٔ هزاران عامل دیگر نیستم. اینها همه تأثیر دارند، منتها اثری است مقطعی بر بستر موجود جامعه؛ چه اگر «ما» این گونه مایی نبودیم این عوامل نیز اثرهای دیگری داشتند.
اگر بگویی حکومت را برایمان آوردهاند و بتوانی آنرا ثابت کنی تازه اول بدبختی و مسئولیت توست که خوب چرا گذاشتی؟ و حالا چرا مقاومت نمیکنی، چرا تسلیم شدهای؟ حالا که حرف به اینجا کشید هرچه باداباد این را هم بشنوید.
یادم میآید سالهای اول انقلاب بود در سفری کاری که به یکی از کشورهای راقیه داشتم میزبان از سر لطف و ارتباط فامیلی ضیافت کوچکی ترتیب داده بود با تعدادی افراد ظاهراً موجه بههمراه تعداد دیگری از هموطنان خودتبعیدی و طبعاً ضدنظام موجود؛ صحبت از وجوب یک حکومت مردمی بود و لاغیر...
گفتم اگر حکومت مردمی بهمعنی حکومت دردآشنای مردم باشد گمان میکنم ایران تا به حال کمتر چنین حکومت مردمی به خود دیده؛ تا آنجا که من میشناسم اینها هیچکدام نه از شاهزادههای آنچنانیاند و نه وابسته به فلان ایل و خانوادهٔ اسم و رسم دار. تا پریروز یکی از اینها معلم بود و آن یکی مهندس و دیگری یک کاسب و نجار یا آن دیگری یک روضهخوان بسیار معمولی. اینها را که از پاریس و ژنو و حلب نیاوردهاند؛ همین هموطنان خودمان هستند. خوب حالا چطور شد وزیر که شدند دیگر غیرقابل دسترس شدند؟ مشهور که شدند، حالا گیرم بهزعم شما، اگر اینها رفتهاند برای خودشان «غیر مردمی» شدند این دیگر مربوط به خود مردم است، باور کنید، این را به اتکای تجربه و شغل مدیریتیام میگویم. خیلی حرف بدی است امیدوارم مرا ببخشید، کمتر مدیری است که بتواند سالم از این آزمایش تا به آخر برود؛ نمیگویم همه ولی تعدادی از همکاران بهاصطلاح زیرمجموعه، آنچنان ماهرانه رئیس را از راه به در میکنند که خود رئیس هم باورش میشود؛ کوتاه را بلند جلوه میدهند زشت را زیبا. دوسال که گذشت دیگه این رئیس رئیس روز اول نیست همه چیز عوض شده... اصلاً استحالهاش میکنند.
حجم
۱۲۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
حجم
۱۲۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خوبیه، شبیه به یک تلنگر میمونه و خیلی واضح و صریح مشکلات رو بیان میکنه. کتاب درگیر راهکار دادن نیست، چون راه حل در دست تک تک ماست. بنظرتون ما ایرانیان چه خصوصیات اخلاقی مثبتی داریم که میتونیم بهشون افتخار
خوبی این کتاب اینه که متنش بسیار ساده و روانه و برای همه قابل فهم است. به نظرم همه ایرانیا لازمه یک بار این کتاب بخونن چون قطعا همه ما حداقل یکی از این رفتار ها و مشکلات رو در
من ایشان را با خواندن این کتاب و نیمی از کتاب چکیده تاریخ شان استاد خطاب می کنم،کتاب در حد فهم بدون کلمات سنگین و دقیقا مانند نام کتاب خودمانی بود،مانند پدر باسوادی که پیش نوه اش نشسته و برای
دبیرستان بودم این کتاب رو معلم تاریخ مون گفت حتما بخونیدش و من همیشه تو ذهنم بود این کتابو بخونم بعد از ۱۲سال از اون موقع الان خوندمش مرسی استاد صالحی که پیشنهاد کردی رسالتت رو رسوندی زنده تن درست
به نظرم فوق العاده بود. البته طبیعتا همه ما ایرانیا همه این موارد منفی رو نداریم. اما غالبا حرف نویسنده رو قبول دارم و تتداین افات رو تک تک از خودمون دور نکنیم ، راهی که میرویم به ترکستان است.
بالاخره باید یک نفر پیدا شد و فریاد زد: پادشاه لخت است!
کتاب جامعه شناسی را می توان آغازی برای کتابهای خودانتقادی جامعه شناسی دانست .ولی بیشر متن کتاب مربوط به دهه هفتاد بود که به نظر من تا حالا تغییرات زیادی در نظام و جامعه به وجود آمده است ازلحاظ متن بیشتر
بسمه مثل گفتگو با یک شخص در یک میهمانیست.
اخیرا به علاقه ی خودم به جامعه شناسی پی بردهام و این کتاب رو به عنوان اولین کتاب با توجه به اسم و نظرات و نمونه ش انتخاب کردم اما حین خوندن دلمو زد . اول اینکه کتاب پر از مثاله به طوری
کتاب و نویسنده متبحرش نگاه جدیدی را از وضعیت فعلی جامعه ارائه میکند.سعی برای بیطرفانه گفتن موضوعات ستودنی است.خواندن چندین و چند باره این کتاب را نه تنها پیشنهاد بلکه برای تمام ایرانیان الزامی میدانم