کتاب مزار عروس قربانی
معرفی کتاب مزار عروس قربانی
کتاب مزار عروس قربانی مجموعه داستانهای معمایی جنایی نوشته امیرمحمد فرحآبادی است که در انتشارات آئی سا به چاپ رسیده است. در این داستانهای با سرگرد نیازی همراه میشویم و تلاشهای او را برای حل پروندههای قتل دنبال میکنیم.
درباره کتاب مزار عروس قربانی
سرگرد مهرداد نیازی، درگیر پرونده قتلی عجیب شده است. ماجرایی که عجیب است و هیچ سرنخی هم برای حل کردنش وجود ندارد.
پرونده قل مربوط به اجساد پنج جوان مثله شده است که در یک مزرعه متروکه، زیر یک درخت به شکل ستاره اهریمنی چیده شدهاند. سرگرد بعد از بازجویی از اهالی روستایی که مزرعه در آن قرار دارد، درمییابد که این مزرعه قبلا متعلق به خانواده یک جادوگر بوده است و حالا نیز به دست نیروهای مرموز اداره میشود. حالا باید دید که تیم سرگرد نیازی، چگونه پرده از راز این معما برمیدارد؟
کتاب مزار عروس قربانی، دو داستان به نامهای قربانی و مزار عروس دارد و سرشار از هیجان و معماهایی باور نکردنی است.
کتاب مزار عروس قربانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب مزار عروس قربانی را به تمام دوستداران داستانهای پر هیجان و جنایی پیشنهاد میکنیم. اگر به باز کردن گرههای یک ماجرا علاقه دارید، این کتاب میتواند انتخاب خوبی برای شما باشد.
بخشی از کتاب مزار عروس قربانی
- صاحب نداره. آلان بیست ساله که همون طور اون جا مونده. از اهالی روستا پرس و جو کردیم، هیچ کس دل خوشی از اون مزرعه نداره. می گن صاحب اون مزرعه یه دعانویس بوده، یه بندهی شیطان!"
باران شدت بیشتری گرفته بود و هیجان کاذبی به تصورات سرگرد نیازی میداد. آب دهانش را با صدا بلعید و برف پاک کن را زد. از میان حرکات منظمِ برف پاک کن خیره شد به جـادهی سرد و لغزنده. از زمین بخار و مـه به اهتزاز درآمده بود و در هوا رقصکنان، شبیه دودهایی متراکم محور می گشت.
مثل شهر ارواح. رعد و برقِ بعدی چنان سقف دودی شهر را لرزاند که سرگرد کم مانده بود قالب تهی کند. گویی سقف آسمان پاره شده است. زیر لب گفت:
- خدا کنه سیل نشه.
"میگفت صاحب مزرعه بیست سال پیش توی همون مزرعه خودکشی کرده. از اون به بعد هم هیچکسی اون جا زندگی نکرده. زن و بچهای هم نداشته که به طمع ارث و میراث سری به مزرعه بزنند."
- خودکشی کرده؟!
- هیزم شکن میگفت از یه درخت خودشو حلق آویز کرده. توی دستش یه عکس از اهرام بوده. یه جور علامت اهریمنی. وقتی رفتند خونهشو بگردند
دیدند روی تمام دیوارها ب ز سم آویزون کرده. من شنیدم روستاییها سم ب ز رو برای دفع شیاطین به سر در خونههاشون آویزون میکنند. اما این یکی روی هر یه دیوار یه سم گذاشته بود. آدمای خرافاتیاند دیگه!
- مگه نمیگی شیطان پرست بوده؟! پس چرا باید اونا رو دفع کنه؟
- نمیدونم، شاید با میل خودش از اونا اطاعت نمیکرده. حالا بیا ببین چی پیدا کردم
مهرداد نگاه وق زدهاش را به چشمهای سعید انداخت. سعید عکسی پرینت گرفته شده را به سمت او گرفت و گفت: - از ظهر تا حالا کلی توی اینترنت راجع به علامتهای شیطان پرستی تحقیق کردم. ببین چیا پیدا کردم. این نقاشی رو نگاه. یه هرمِ. رأس هرم از بدنهش کنده شده و چند سانت رفته بالا. عکس یه چشم توش مشخصه، میبینی؟!
- خب چه ربطی داره؟
- این همون عکسی که صاحب مزرعه موقع خودکشی دستش بوده. به هرم نگاه کن، اطرافش پر از نقطههای پراکندهست. اگر این نقطهها رو به هم وصل کنیم و با اضلاع هرم منطبق بدیم شکل یه ستاره درمیاد. خودکاری از جیب بیرون کشید و شروع کرد نقطهها را متصل کردن. سپس از لای پروندهای که دستش بود یک عکس دیگر بیرون آورد.
- اینم تصویر جنازهی همون بچههاست که به شکل ستاره چیده شدهاند. درست مثل نقاشی توی دست صاحب مزرعه، عجیب نیست؟! درضمن، هیزمشکن میگفت جنازهها دقیقاً زیرِ درختی پیدا شدند که صاحب مزرعه خودشو ازش حلق آویز کرده.
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۲۳ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۲۳ صفحه
نظرات کاربران
واقعا لذت بردم از خوندنش. اطلاعات مفید و دقیقی داشت. نظر دوستان رو که خوندم کمی شکاک بودم از مطالعه اثر، یکنفر بسیار تعریف کرده بود و یکنفر دیگه معتقد بود خوندنش وقت تلف کردنه. اما با دریافت عیارسنج تصمیم
عالی بود. این داستان من رو به جنایی های ایرانی آشتی داد
عالی بود. کسی میدونه پرونده های سرگرد نیازی ادامه داره یا نه؟
من کتاب قربانی رو خیلی دوست داشتم. به شدت جذاب بود. فضاسازی به قدری خوب بود که ترس و دلهره را به خواننده منتقل میکرد. هر چقدر جلو می رفتیم قصه جذابتر میشد و سوالات زیادی در ذهن ایجاد می
سلام در اینکه رمان قشنگی بود حرفی نیست. تعلیق و ژانر جنایی هم به خوبی توی دوتا داستان نشون داده میشد. ولی چیزی که باعث شد من یه کم دلچرکین بشم این بود که اطلاعات کامل نبود! منظورم مدارک و شواهد
رمانی کاملا معمولی میشد انتها رو حدس زد کاملا
شخصیت پردازی نویسنده به نظرم ضعیف بود .در داستان قربانی از ابتدای داستان می شد حدس زد که دلیل اتفاقات چیست . یک سری اطلاعات مدام از زبان کلیه کارکتر ها تکرار می شد . گروه تحقیقات قتل خیلی حرفه
قهرمان داستان سرگرد جوان نیروی انتظامی «مهرداد نیازی» است که با هوش و ذکاوت فراوان هربار یک پرونده جنایی را حل میکند. کتاب تعلیق مناسب و فضاسازی عالی دارد و حین مطالعه احساس خستگی به خواننده دست نمیدهد. من شخصا
تریلری راز آلود قهرمان این مجموعه داستان، سرگرد مهرداد نیازی است که هربار با پرونده مخوفی مواجه می شود. در بخش اول درگیر معمای یک قتل عام عجیب است و در بخش دوم راز مرگ عروسی جوان.... وقتی موضوع داستانی قتل
به تازگی این رمان را مطالعه کردم. کتاب راجعبه دو پرونده جنایی و کارآگاهی به نام مهرداد نیازی است. در پرونده اول درگیر معمای یک قتلعام عجیب است و در پروندهیدوم راز مرگ دختری جوان در لحظات پیش از خطبه