دانلود و خرید کتاب پرونده گرگ بد گنده کارلین گریفیث ترجمه مهدی کیا
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب پرونده گرگ بد گنده

کتاب پرونده گرگ بد گنده

مترجم:مهدی کیا
امتیاز:
۴.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پرونده گرگ بد گنده

کتاب پرونده گرگ بد گنده نوشته کارلین گریفیث و ترجمه مهدی کیا است. کتاب کارلین گریفیث را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب پرونده گرگ بد گنده

 آیا به نمایشنامه علاقه دارید؟ تا حالا نمایشی را اجرا کرده‌اید؟ در کتاب پروندهٔ گرگ بد گنده، ۹ نمایشنامهٔ ده دقیقه‌ای برای بچه‌ها از کارلین گریفیث را با ترجمه مهدی کیا می‌خوانید. این نمایشنامه‌ها ژانرهای مختلفی دارند. از داستان‌های خیالی پریان و قصه‌های علمی‌تخیلی موجودات فضایی گرفته تا ابرقهرمان‌های بی‌نهایت بامزه و سفر در زمان و بازی در نقش دایناسورها که با خواندن و اجرای هرکدام از آنها، بچه‌ها پا به دنیای دیگری می‌گذارند.

خواندن کتاب پرونده گرگ بد گنده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کودکان ۷ تا ۱۲ ساله مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب پرونده گرگ بد گنده

قصه‌گوی دوم وارد می‌شود.

قصه‌گوی دوم: روز بعد، مری، شری، تری و تاف به خانهٔ مجلل واترمن برگشتن تا به قراری که با آقای میتنز گذاشته بودن عمل کنن.

قصه‌گوی دوم خارج می‌شود.

استر: (درحالی‌که مری و شری دنبالش کرده‌اند، از یک سوی صحنه به سوی دیگر می‌دود) آخ! وای! موش! آقای میتنز! بگیرشون... (آقای میتنز از مقابل وارد می‌شود، عرض صحنه را یورتمه می‌رود و وانمود می‌کند می‌خواهد موش‌ها را بیرون براند، اما در عوض با شری «بزن قدش» می‌کند و از سوی دیگر بیرون می‌رود.)

استر: (دوباره عرض صحنه را می‌دود، این بار در جهت مخالف، تری و تاف هم دنبالش می‌کنند) آقای میتنز! بکششون! بگیرشون! وای! آخ! (آقای میتنز دوباره دنبال آن‌ها می‌کند و با تری، پنجه‌هایشان را به‌حالت «بزن قدش» به هم می‌زنند)

واترمن پیر و خانم واترمن وارد می‌شوند.

خانم واترمن: استر این‌همه سروصدا چیه اینجا؟

استر: (جست‌وخیزکنان) موش! موش اومده، خانم!

واترمن پیر: (گوش‌هایش سنگین است) گفتی گوشت؟ شام می‌خوایم گوشت بخوریم؟ خیلی هم خوبه.

خانم واترمن: موش؟ من که موشی نمی‌بینم. از وقتی آقای میتنز بچه‌گربه بود دیگه اینجا موش نداشته‌ایم.

واترمن پیر: گوشت دوست دارم. حالا چه غذایی هست؟

استر: موش! نه گوشت. اون گربه هیچ‌کدوم رو نتونست بگیره. موش‌ها داشتن دور آشپزخونه دنبال من می‌کردن.

واترمن پیر: آهان، گفتی موش... آقای میتنز کجاس؟

خانم واترمن: حتی یه کلمه‌ش رو باور نمی‌کنم! آقای میتنز من بهترین موش‌گیر جهانه.

آقای میتنز وارد می‌شود.

آقای میتنز: (خودش را به خانم واترمن می‌مالد) میو.

خانم واترمن: (با صدای کودکانه) آقای میتنز، تو که نمی‌ذاری هیچ موش کوچولوی بی‌ریختی بیاد تو خونه‌مون، می‌ذاری؟

آقای میتنز: میو.

خانم واترمن: دیدی اشتباه می‌کردی استر؟ برگرد سر کارت، دیگه هم دادوفریاد راه ننداز.

استر: چشم، خانم. می‌بخشین، خانم.

خانم واترمن خارج می‌شود.

واترمن پیر: راستی، شام که آماده شد خبرم کن. گوشت دوست دارم. به‌به.

واترمن پیر خارج می‌شود.

استر: (مشت خود را سمت آقای میتنز تکان می‌دهد) گربهٔ احمق! شر اون موش‌ها رو کم کن، وگرنه تو رو هم با شام امشب می‌پزم!

استر خارج می‌شود.

قصه‌گوی اول: آخر شب، آقای میتنز، مری، شری، تری و تاف رو فرستاد تو اتاق استر. استر خواب بود که مری پاش رو قلقلک داد، شری موهاش رو کشید، تری تو تختش ورجه‌وورجه کرد و تاف هم نگهبانی می‌داد که سروکلهٔ آقا و خانم واترمن پیدا نشه. استر با چنان وحشتی از خواب پرید که به این نتیجه رسید دیگه تحمل نداره و چمدون‌هاش رو بست.

خانم واترمن و واترمن پیر به‌دنبال استر وارد می‌شوند.

استر: خانم واترمن، می‌بخشین، ولی من نمی‌تونم بشینم تماشا کنم که موش تو تختم شنا کنه. اون گربهٔ شما هم به هیچ دردی نمی‌خوره. شرمنده، ولی باید برای خودتون یه خدمتکار دیگه پیدا کنین.

خانم واترمن: (خشمش طغیان می‌کند) نه، نمی‌شه بری! کی تو کارهای خونه می‌خواد به من کمک کنه؟ کی غذا درست کنه؟

استر: این دیگه مشکل شماست. آقای واترمن، لطفاً آخرین دستمزدم رو بهم بدین. (دستش را دراز می‌کند)

واترمن پیر برای یافتن پول، به جیب‌های خود دست می‌کشد. آقای میتنز با یک کیسه سکه که در دهان گرفته، دوان‌دوان می‌آید.

آقای میتنز: میو.

واترمن پیر نگاهی به پایین می‌اندازد و کیسهٔ سکه را می‌گیرد.

واترمن پیر: اِ، دستت درد نکنه، آقای میتنز. هاه... (نگاهی داخل کیسه می‌اندازد) انگار مبلغش درسته.

خانم واترمن: آخی، (با صدای کودکانه) آقای میتنز خیلی باهوشه.

استر: (عصبانی) آخ! متنفرم از این گربه.

استر کیسهٔ پول را می‌قاپد و رو می‌گرداند و به‌سرعت از صحنه خارج می‌شود.

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۶/۰۴

آیا به نمایشنامه علاقه دارید؟ تا حالا نمایش اجرا کرده اید؟ بهتان پیشنهاد می کنم حتما این نه نمایشنامه را بخوانید و نقش شخصیت های مختلفی مثل پریان، موجودات فضایی و ابرقهرمان های بانمک را اجرا کنید. اگر نمایشنامه ها

- بیشتر
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۵۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

حجم

۳۵۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

قیمت:
۳۱,۲۰۰
تومان