دانلود و خرید کتاب تاریخ شفاهی مدیران صندوق بازنشستگی کشوری میکائیل عظیمی
تصویر جلد کتاب تاریخ شفاهی مدیران صندوق بازنشستگی کشوری

کتاب تاریخ شفاهی مدیران صندوق بازنشستگی کشوری

انتشارات:انتشارات کویر
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب تاریخ شفاهی مدیران صندوق بازنشستگی کشوری

کتاب تاریخ شفاهی مدیران صندوق بازنشستگی کشوری نوشته میکائیل عظیمی است. کتاب تاریخ شفاهی مدیران صندوق بازنشستگی کشوری را انتشارات کویر برای علاقه‌مندان به تاریخ منتشر کرده است.

درباره کتاب تاریخ شفاهی مدیران صندوق بازنشستگی کشوری

آنچه پیش رو دارید، مجموعه گفتگوهای انجام شده با مدیران صندوق بازنشستگی کشوری است. این گفتگوها در چارچوب طرح مطالعاتی «مستندسازی تاریخ شفاهی و تجربه مدیران عامل صندوق بازنشستگی کشوری» به انجام رسیده است. به طور دقیق‌تر، بر اساس مبانی نظری مدیریت دانش، طرح یاد شده و گفت‌وگوهای انجام شده اهداف اصلی زیر را پیگیری کرده است:

۱. شناسایی دانش ضمنی موجود در حوزه فعالیت‌های صندوق بازنشستگی کشوری

۲. تبدیل دانش ضمنی شناسایی شده به دانش صریح از طریق مستندسازیِ روشمند و ضابطه‌مند آن

۳. در دسترس قرار گذاردن دانش صریح و مستند شده

خواندن کتاب تاریخ شفاهی مدیران صندوق بازنشستگی کشوری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به تاریخ شفاهی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب تاریخ شفاهی مدیران صندوق بازنشستگی کشوری

لطفاً خود را معرفی بفرمایید.

عبدالرضا آهویی هستم، متولد چهارم اردیبهشت‌ماه ۱۳۲۴ در روستای آهو از توابع آشتیان. تا پایان هشتم (سیکل اول) را در آشتیان گذراندم و بعد از آن اصلاحات ارضی اتفاق افتاد. خانواده ما کشاورز بود. پدرم گفت می‌خواهند ملک را به‌اجبار از مالک بگیرند و به ما بدهند. قطعاً مالک با این شرایط راضی نیست و دیگر ماندن شما در این روستا ضرورتی ندارد. من هم دیگر در این ملک محصول نمی‌کارم و به صاحبش واگذار می‌کنم. برادر بزرگم قبلاً به تهران آمده بود و من را پیش او فرستادند، در تهران برای کلاس نهم در دبیرستان ثبت‌نام نموده و یک سال به تحصیل ادامه دادم. همان زمان پدرم فوت شد و خرج خانواده به گردن من افتاد و مجبور شدم در تهران کار کنم. هر کاری که فکر کنید انجام داده‌ام. حوالی سال ۱۳۴۲ بود. تا اینکه سال ۱۳۴۶ در کنکور استخدامی شرکت کرده و پذیرفته شدم. از سازمان امور اداری و استخدامی دعوت‌نامه‌ای آمد که برای بایگانی نیرو لازم داریم.

من تا نهم را در تهران خوانده بودم، اما مشغول به کار شدم و ادامه ندادم.

آن زمان سازمان اداری استخدامی تازه تشکیل شده بود؟

بله؛ اصل ۴ بود که تبدیل به سازمان امور اداری و استخدامی کشور شد. قانون جدید استخدام کشوری در ۳۱ خرداد ۱۳۴۵ به تصویب رسید و این سازمان تشکیل شد.

لطفاً ارتباط این سازمان را با اصل ۴ توضیح دهید.

اصل ۴ یک سازمان امریکایی بود که برای اصلاحات سازمان اداری به ایران آمده بود و بعداً تبدیل به سازمان شد.

کنکور که قبول شدید، در کدام واحد سازمان مشغول شدید؟

کمترین تحصیلات را داشتم و در بایگانی مشغول شدم.

ساختمان سازمان کجا بود؟

در خیابان ورشو، بین ویلا و آبان که امروز ویلا به استاد نجات‌الهی تغییر کرده است. الآن شرکت نفت آنجاست.

ن کارم را در بایگانی شروع کردم. هر وقت فرصت می‌کردم پرونده‌هایی که از اقدام برمی‌گشت را مطالعه می‌کردم. بعضاً در آن‌ها اشاراتی به مواد قانونی می‌شد و من به متن قوانین مراجعه و مجموعه قوانین را تهیه کردم. اقداماتی که در این پرونده‌ها انجام‌شده بود را با قوانین مقایسه می‌کردم و هر جا برایم سؤال ایجاد می‌شد بعد از ساعت اداری می‌ماندم و از کارشناسان سؤال می‌کردم. کارشناسان هم خوشحال می‌شدند و تشویق می‌کردند. در بایگانی بزرگ‌ترین استفاده را از مطالعه پرونده و راهنمایی کارشناسان کردم. مضایقه هم نداشتند، بعضاً می‌گفتند کارشناسان از راهنمایی‌کردن خودداری می‌کنند اما من این را ندیدم و به هرکس مراجعه می‌کردم بسیار خوب پاسخ می‌داد.

سال ۱۳۵۰ دیپلم گرفتم، واحدهای سازمان رقابت می‌کردند که آهویی کجا مشغول شود. چون دیپلم ریاضی داشتم در قسمت پرداخت مشغول شدم. رئیس قسمت تسجیل یا پرداخت حقوق بازنشستگان آقای خلیل حسینی بود و گفت شما از بایگانی آمده‌ای و درخواست‌های وجهی که از خزانه برمی‌گردد را مرتب کن تا کارمان سریع‌تر انجام شود.

هنوز سازمان تشکیل نشده بود؟

خیر؛ سال ۱۳۵۴ سازمان شد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۹۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

حجم

۴۹۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان